جلسه اول از دوره شانزدهم ازسری کارگاههای آموزشی مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان، به استادی راهنمای مسافر هادی، نگهبانی مسافر امیر ودبیری مسافر نریمان با دستورجلسه (شیشه ومخدرهای جدید ودرمان ان با متدdst واولین سال رهایی مرزبان محترم پارک مسافر رضا) پنجشنبه۲۶تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هادی هستم، یک مسافر
ابتدا رهاییهای شعبه را تبریک میگویم؛ همچنین کسب شال کمک راهنمایی توسط بعضی عزیزان تبریک میگویم و امیدوارم این عزیزان ادامه دهنده راه راهنماهای خود باشند و بتوانند به خوبی خدمت کنند.
امروز دو دستور جلسه داریم یک شیشه و تخریبهای آن و دومی تولد آقا رضا است.
تخریبهای شیشه آنقدر زیاد است که فرد با استفاده اول درگیر شیشه میشود؛ زیرا مصرف کنندگان شیشه دیگر نمیتوانند این مواد را رها کنند و با استفاده بار اول به دنبال این هستند که دوباره مصرف کنند ،این در حالی است که معمولاً مصرف کنندگان تریاک باید ۳۰۰ بار مواد مصرف کنند تا درگیر اعتیاد به تریاک شوند.
اگرچه استفاده از شیشه در اوایل باعث بالا بردن توانایی فرد در انجام کارها مانند کارهای المپیاد یا کارهای ورزشی میشود، اما افراد با استفاده بار اول به این مواد مخدر وابسته میشوند و دوپامین ۱۱ برابر حالت عادی در بدن آنها ترشح میشود و بدن آنها از حالت تعادل طبیعی خارج میشود، در این مرحله مصرف کنندگان شیشه نمیتوانند به خوبی به خواب بروند و دچار توهم میشوند.
از عوارض استفاده از شیشه بیماریهایی همچون اسکیزوفرنی، پارانوئید و وایکولار است. اسکیزوفرنی بیماری است که در آن فرد در حالتی میان خواب و بیداری قرار میگیرد و بیماری وایکولارهمان بیماری دو قطبی است، به گونهای که فرد هنگام مصرف مهربان میشود و در صورت عدم مصرف بسیار خطرناک میشود و ممکن است به اعضای خانواده خود آسیب برساند. بیماری پارانوئید بیماری است که در آن فرد دچار شوک و سوءظن میشود به گونهای که تصور میکند در دریچه کولر منزل شنود کار گذاشتند.
من در طی سالهایی که در کنگره ۶۰ حضور داشتم به جرات میتوانم بگویم فرد شیشهای به راحتی توسط متد دی اس تی به درمان مد نظر رسیده است، این در حالی است که درمان شیشه توسط سایر روشها با شکست روبرو شده است ؛در نتیجه مصرف کنندگان شیشه میتوانند در کنگره ۶۰ با کیفیت بالاتری به درمان برسند.
امیدوارم همه عزیزان درگیر شیشه و انواع مخدر جدید روزی بتوانند راه کنگره ۶۰ را بیابند تا به درمان و رهایی قطعی برسند.
دستور جلسه دوم تولد آقا رضا است.
ابتدا از همسفر ایشان بسیار سپاسگزارم؛ زیرا ایشان قبل از آقا رضا در کنگره ۶۰ حضور پیدا کردند و همه تلاش خود را کردند تا راه درمانی برای آقا رضا پیدا کنند. از راهنمای همسفر ایشان سپاسگزارم که به همسفر آقا رضا به درستی آموزش دادند تا بتوانند به رهایی برسند.
آقا رضا مصرف کننده انواع و اقسام مواد مخدر و همچنین قرصها بود و در اواخر مصرف کار ایشان به حدی در هم گره خورده بود که مجبور شدند دربیمارستان اعصاب و روان قرار بگیرند و اصلاً در حالت تعادل طبیعی نبودند. خداوند بزرگ را شاکرم که ایشان با استفاده از متد دی اس تی و تیپرینگ قرصها و استفاده از دارو به تعادل رسیدند و خود را پیدا کردند.
آقا رضا خدمتگزار بسیار خوبی بود. همیشه به موقع در جلسات حضور داشت .ایشان بسیار خوب سی دی مینوشت به گونهای که در سفر اول ۱۱۰ سیدی نوشتند ،همچنین آقا رضا فرد بسیار منضبطی است و همیشه قبل از راهنماها در کنگره قرار داشت و به مرزبانها در چیدن صندلیها کمک میکرد، در ادامه بعد از رهایی در پارک قرار گرفتند و به عنوان خدمتگزار پارک خدمت کردند. بهترین دعای خیری که میتوانم در حق رهجوی خود آقا رضا کنم این است که در کنگره باقی بماند و خدمتگزار خوبی برای کنگره باشد.

خلاصه سخنان مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
آخرین آنتیایکس مصرفی من اپیوم بود مدت زمان ۱۰ ماه و ۱۵ روز سفر کردم به راهنمایی آقا هادی فرشید به روش دی اس تی و شربت اوتی مدت رهایی یک سال و شش ماه و هفت روز و ورزش در کنگره شنا و والیبال میباشد.
قبل از ورود به کنگره در هر وعده از صبح ظهر و شب ۸ عدد قرص مصرف میکردم و همزمان با این قرصها تریاک، شیره تریاک قرص ب،۲ هروئین و شیشه مصرف کردم. به خاطر شرایط نامساعد سلامتی و تغذیه نامناسب قرص قند ،فشار خون، چربی و تپش قلب در هر وعده استفاده میکردم. قبل ورود به کنگره تا حدی تخریب داشتم که سه بار اقدام به خودکشی کردم، به گونهای که خانواده تصمیم گرفتند من را در یک بیمارستان روانی بستری کنند و در بیمارستان بارها مورد شوک مغزی قرار گرفتم.
از راهنمای عزیزم سپاسگزارم قبل از اینکه اوتی مصرف کنم. ابتدا تا چهار ماه قرصهای من را تیپرینگ کردند. همچنین تا ۱۵ ماه به هیچ عنوان تعادل روانی نداشتم ولی راهنمایم من را تحمل کردند، ایشان همیشه به من تایید میکردند که فرایند زمانی چاره کار من است.
از راهنمای تغذیه خود امیر آقا نیز سپاسگزارم که هم تغذیه سالم و هم روش کاهش وزن را به من به درستی آموختند.
ابتدا از آقای مهندس سپاسگزارم که مسیر کنگره را برای ما فراهم کردند.
از همسفر خود سپاسگزارم که من ر در این مسیر حمایت کردند و در زندگی با من سختیهای زیادی را متحمل شدند ،اما بسیار صبوری کردند .از راهنمای همسفرم سپاسگزارم که همسفرم به خوبی آموزش داد تا در کنار من و خانواده بایستد. در خاتمه از همه اعضا و خدمتگزاران کنگره ۶۰ سپاسگزارم که من را در رسیدن به رهایی یاری نمودند.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
خداوند را بسیار شاکرم که در این مسیر قرار گرفتم و شاهد خوشحالی یک خانواده و قرار گرفتن آنها در مسیر درست هستم. در مسیر زندگی فراز و نشیبهای زیادی وجود دارد، اما طبق نوشتارها باید در جای خود نشست و عجله نکرد تا بتوان راه درست را پیدا کرد. فراز و نشیبهای مسیر اعتیاد را یک مسافر بسیار خوب میداند، اما تنها یک همسفر میتواند درک کند که چه نقابهایی باید بر چهره زد تا از این مسیر عبور کرد؛ همچنین یک همسفر با وجود زندگی در کنار یک مسافر به خاطر فرزند و بنیان خانواده و لبهای خود لبخند میزند تا آسیبی به فرزندان وارد نشود. مسافری که به تنهایی و بدون همسفر به کنگره ۶۰ میآید در حق خود کوتاهی میکند؛ زیرا اینگونه همسفر نمیتواند بفهمد که مسافر چه رنجهایی در مسیر کشیده است و یا اینکه چه کمبودهایی در زندگی مشترک وجود دارد که سبب میشود یک مسافر مصرف کننده باقی بماند. همسفر نیره بسیارصبور بودند و سختیهای زیادی را تحمل کردند و بسیار ایستادگی کردند تا به این نقطه رسیدند ؛همچنین همسفر نیره قدردان نعمتهایی هستند که کنگره ۶۰ در اختیار او قرار داد. بسیار فرمانبردار بودند و به خوبی سی دی مینوشتند و همچنین خدمتگزار بسیار خوبی هستند امیدوارم در آینده نیز یک راهنمای خوب برای کنگره ۶۰ باشند. خانم نیره جزو مرزبانهای پرتلاش و فعال شعبه میباشد. امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشند و به شکرانه حال خوبی که دارند تا ابد خدمتگزار باشند.

خلاصه سخنان همسفررضا:
سلام دوستان نیره هستم یک همسفر
خداوند بزرگ را شاکرم که در اوج تاریکیها که هیچکس نبود که دست من را بگیرد راه درست و ارزشها و مسیر کنگره را به من نشان داد. از جناب آقای مهندس و خانواده ایشان سپاسگزارم که از خود و خانواده خود گذشتند تا من بتوانم زندگی خوبی داشته باشم. هیچگاه دوست ندارم که به گذشته برگردم اما انسان گاهی باید به گذشته برگردد تا قدر جایگاهی که در آن قرار گرفته است را بداند. در گذشته تنها تصور میکردم انزوا و گوشهگیری مسافرم به خاطر استفاده از انواع قرصها است ،اما نمیدانستم که شیشه مصرف میکند؛ درنتیجه به رفتارهای او مشکوک شدم با دکتر او مشورت کردم و قرار شد در بیمارستان روانی بستری شود تا مورد شوک قرار بگیرد.
با وجود تمام تلاشهای درمانی مسافر من درمان نشد تا اینکه ما با مسیر کنگره ۶۰ آشنا شدیم .من با دودلی و تردید وارد کنگره ۶۰ شدم. افراد زیادی همانند ایجنت ،راهنما،.. در کنگره ۶۰ به من کمک کردند و من مشاوره دادند و گفتند تنها کسی که میتواند در کنگره به یک فرد مصرف کننده کمک کند تنها فردی است که قبلاً سابقه مصرف داشته است و شبیه به او است. یکی از شکهای من این بود که میدیدم چه هزینههایی گزافی انجام میدهم و نزد چه پزشکانی میروم اما به راه حل درمان واقعی نمیرسم با خود میگفتم چگونه یک مصرف کننده میتواند یک مصرف کننده دیگر را به رهایی برساند. در این میان تنها از خداوند خواستم که اگر در مسیر کنگره به رهایی میرسم با استفاده از کنگره و اگر از طریق دیگری میخواهم به درمان برسم راه درست را به من نشان بدهد. مسافر من توانایی ورود به کنگره و حتی دریافت دارو را نداشت و من با ایستادگی و مقاومت وصبوری که داشتم سعی کردم از ایشان حمایت کنم تا بالاخره بتوانند به راحتی به کنگره بیایند. از تمامی خدمتگزاران کنگره ۶۰ که ما را در این مسیر یاری کردند سپاسگزارم ؛همچنین از خانم مریم و آقا هادی که اگر وجود نداشتند معلوم نبود که سرنوشت ما چه میشد. از خداوند میخواهم که به من کمک کند تا در مسیر کنگره قرار بگیرم و خدمتگزار خوبی باشم ؛همچنین آموزشهای کنگره را بتوانم به درستی عملی کنم.
رهایی های شعبه:

تایپ و ویرایش مسافر رضا لژیون هفتم
عکس مرزبان خبری مسافر جواد
تنظیم و ارسال مسافر محمد لژیون سوم
مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
328