در سیدی نردبان استاد فرمودند: مبحثی که امروز راجب آن صحبت میکنم، درمورد این است که قاضی خود بشوید، بدین معنی که از قدیم میگفتند: در هرکاری بیا کلاهت را قاضی کن یعنی خودت قاضی خودت شو. شاگرد میگوید: در مرحله جدید بیش از دو سال است که تعلیمات و آموزشهای مرا برعهده گرفتید و به آرامی مرا با صراط مستقیم آشنا میکنید، در این شرایط خوب میدانید که هنوز در تاریکی هستم من نیز به تجربه دانستم، که خروج از تاریکی برای من در یک لحظه امکانپذیر نمیباشد و این خروج بستگی به این دارد که چقدر من در اعماق تاریکی فرو رفتهام! بدین معنا که از یک تاریکی و بحران شما نمیتوانید یکمرتبه خارج شوید؛ چون به محض اینکه وارد نور شوید نور چشمانتان را کور میکند و بایستی چشم تو تحمل نور را داشته باشد؛ مثل کسانی که سالها در سیاه چال بودند یکمرتبه چشمانشان را باز نمیکنند و ذره ذره بایستی چشم به نور عادت کند. به همه مشکلات و مسائل تاریکی میگوییم. در واقع اعتیاد، خوردن مشروبات الکلی، کشیدن سیگار، کینه، انتقام و... تاریکیها و بندهایی هستند که شامل احکام میشوند. شاگرد میگوید: میزان تخریب من، برابر با جهل و نادانی من است و صدها بند جورواجور مرئی و نامرئی همانند ریسمانهای نازک و کلفت بر دست و پای خود زدهام، که به این سادگی باز کردن آنها در یک لحظه یا مدت کوتاه امکان پذیر نیست؛ یعنی من تمام آموزشها را دیدهام و این را فهمیدم که در سختیها و مشکلات نباید انتظار داشته باشیم که بتوانیم زود و سریع آنها را حل و از آنها خارج شویم. بعضی انسانها تمام عمر خود را در کینه، انتقام و...غوطهور هستند و معتقدند که باید حتما انتقام بگیرند، در حالیکه انتقام گرفتنی نیست و یک بازی خطرناک و ادامهدار است، که وارد آن میشوند. خداوند، بخشنده و مهربان است و انسان اگر بخواهد به یک آرامش و آسایش برسد؛ باید از یکسری چیزها بگذرد، تا بتواند به عروج برسد.
علم زندگی مثل شنا کردن است که بایستی فنون شنا را یاد بگیریم و از آن لذت ببریم؛ تا بتوانیم از زندگی برخوردار شویم و اگر یاد نگیریم در آب دست و پا میزنیم و خفه و غرق شده و همیشه دچار یاس و ناامیدی میشویم. در ادامه استاد با خواندن ابیاتی از مولانا نکاتی را به شاگرد یادآور میشوند. تا از خود نگذری به خود نمیرسی بایستی بتوانی از رذائلی مانند منیت، خودخواهی، مالدوستی، حسادت، کینه، دشمنی، مالاندوزی و...بگذری و در تمام سطوح زندگی خدمت معنوی و بلاعوض و بدون چشم داشت انجام دهی؛ تا بار معنوی با خودش همراه داشته باشد و صد راه برایت باز شود؛ ولی آن کسی که کار معنوی را فقط صرف مادیات انجام دهد هیچ بار معنوی برایش به ارمغان نمیآورد. ما ممکن است تمام عمرمان را صرف یکسری مسائل بیهوده کنیم؛ چون به مرحله دانایی و شناخت انسان نرسیدیم و اگر به مرحله شناخت انسان پا بگذاریم، میبینیم همه انسانها خوب هستند ولی گرفتار انواع و اقسام مشکلات، استرسها، ترسها، شکستها و ناکامیها هستند و ساختار انسان اینگونه است، که هم رذائل و هم فضائل را باهم دارد؛ چون زندگی بدون اضداد نظم و شکل نمیگیرد. برای بازکردن هر بند یا ریسمانی بایستی به علم، دانش و معرفت لازم رسید. شاگرد در ادامه میگوید: اکنون در اثر همین بیخبری و جهالت خودم حق و حقوق مرا تصاحب کردن و نیک میدانم برای باز پس گرفتن این حق از دست رفته کار بسیار سختی در پیش دارم . استاد میگوید: ما هم در عبادت بودیم که دلمان میخواست، برای ما حرف دلت را بگویی البته میدانم که بسیار کار مهمی در پیش داری در انتها ما هم منتظر تصمیم بودیم و عاقبت را در اختیار شما گذاشتیم؛ تا خود با افکار و اندیشه خود به کنج خلوت بروید تا قاضی خویش شوید.
یعنی بشینیم کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم چکاره هستیم و چه مسیری را باید برویم؛ ولی برای هرکاری خود شخص بایستی تصمیم گیری کند تا مشکل حل شود و با زور و فشار نمیتوان یک شخصی را وادار به انجام کاری کرد، که نتیجه عکس میدهد مانند درمان اعتیاد. استاد: سخن ما را قدری دیر میفهمید و این بخاطر حالت پریشانتان است، ما با دوستان شما سخن داشتیم، که آنها هم سخن را بدینگونه بیان نمودند که باید خود بداند و بتواند که چگونه از عزم خویش نگه داری کند. ما و زمامدار راستین هم همین حرف را میزنیم؛ در راستای اهداف نیکو باید به مدارج عالی خود برسید تا درس ماهم به آن موضوع که بخش عظیمی را که وظیفه است به نحو احسن انجام دهیم. ما و همه، در شما یک حرکت نیکویی به راه انداختهایم که با همه اینکه چندان آسان هم نمیباشد؛ اما بسیار مسرور هستیم و شروع این موضوع ثابت مینماید، که حرکت بایستی انجام شود و در خاتمه به همه مسائل آن واقف خواهید شد، که این یک مبارزه قدرت شیطان با نیروی الهی است؛ بدین معنا که در همه انسانها این دو نیرو وجود دارد. حالا یک انسانی کاملا به سمت نیروی شیطانی و منفی میرود؛ ولی هنوز یک نقطه سفید در آن است و یکی دیگر به طرف نیروی مثبت و الهی میرود. صددرصد خالص الهی یا خالص شیطانی نداریم و انسان همیشه در حرکت و مبارزه است تا پیروز شود. مقدر است از جنس دو فلز که هر دو از یک معدن بیرون شدهاند، شمشیری تعیین شده و حالا یکی برحق و دیگری به ناحق بالا رود و نوع آن را الله تعیین میکند و از برق شبتاب آن ترس و هراسی به دل راه ندهید، که همان کرمی است که در شب مانند فلز با قیمت میدرخشد؛ اما هر وقت که آفتاب آن خورشید الهی بدمد آنگاه آن کرم خود را همانی مییابد که هست؛ بدین معنا که ممکن است دو تا انسان باشند، که هر دو از یک معدن بیرون آمدند؛ ولی یکی جنسش خورده شیشه داشته باشد و دیگری نه و خداوند مشخص میکند که کدام برحق پیروز شود یا ناحق و این بازی زندگی است، درست مثل کرم شبتابی که در شب میدرخشد و با این درخشش خیال میکند کسی یا چیزی است؛ ولی وقتی آفتاب در میآید آن کرم میفهمد فقط کرم است و پی به وجود خود میبرد.
ما برای مسائل درصدد هستیم که این آموزشها برقرار باشد و اما در راهی که ما قبول مسئولیت مینماییم، بیانتهاست قدری تحمل تا اندازهایی لازم و ضروری میباشد؛ البته با ذکر اینکه از ادامه تلاش فرو نگذاریم. شخصیت انسان، اول انس است و سپس انسان بایستی از انسان ناآگاه تبدیل به انسان آگاه و پخته شود و سختیها و حرارتهای زیادی متحمل شود؛ تا پختهتر شود و جهان بیند تا جهان دیده شود و این شخصیت محفوظ و موجودیت او از بین نمیرود و در ادامه حیات همه مسائل خیلی کند پیش میرود؛ ولی موقعی که میگذرد میبینی چقدر سریع گذشته است. انسان وقتی پخته میشود؛ یعنی در امتحان قبول شده و حکم کارنامه تحصیلی ما را دارد، اینکه ما در چه مرحلهایی هستیم و چقدر آموزش دیدهایم در این کارنامه درج میشود. در ادامه این معاملات و معادلات خداوند نمیخواهد هیچکس را مجبور به کاری کند و کسی را شکنجه دهد فقط میخواهد هشدار دهد و نتیجه مسیری را که انتخاب مینماییم به انسان نشان دهد؛ پس باید دید را وسیع و همه جوانب را در نظر بگیریم تا مشکلات و مسائل حل شوند. در آخر شاگرد از استاد میپرسد برای تقویت حس چه باید کرد؟ استاد میفرماید: ما اگر در احساسهای خود خالصانه عمل نماییم کمکی در ارتقای احساسات دیگری مینماییم و میتوانیم به حسهای بیرونی دست یابیم و برای رسیدن به خود بایستی از خود بگذریم، قاضی خود باشیم، فکر خود را کنترل نماییم و در زمان حال زندگی کنیم.
منبع: سیدی نردبان
نویسنده: همسفر بهشته رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر فریبا رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
60