سومین جلسه از دوره بیست ویکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰نمایندگی ساوه ویژه مسافران با استادی مسافر حمید و نگهبانی مسافر مهدی ودبیری مسافر حمیدرضا با دستور جلسه (تخریبهای شیشه ومخدرهای جدید ودرمان آن با متد DST)روز سهشنبه مورخ۲۴تیرماه ۱۴۰۴راس ساعت ۱۷برگزار شد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم مسافر
از دبیر و نگهبان و دوستانی که نوشتارها را قرائت کردند تشکر میکنم از ایجنت و گروه مرزبانی و راهنما آقا محمد حبیبی تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم آموزش بگیرم تا خدمت کنم. دستور جلسه در مورد (تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST) من خودم با تخریب شیشه، قرص و هروئین وارد کنگره شدم و با روش DST و با شربت OT درمان شدم. من با آموزشهای آقای مهندس فهمیدم که شیشه چه هست و نام علمی آن که آمفتامین است را یاد گرفتم. آقای مهندس آموزش دادند که با مصرف شیشه چه اتفاقی در بدن میافتد که هورمونهای بدن از تعادل خارج میشود دوپامین بدن بالا میرود، وقتی هورمونها بدن، دوپامین و سروتونین بدن از یک سطح و اندازه بالا میرود شخص دچار توهم میشود. من وقتی شیشه مصرف میکردم فکر میکردم این به ظرفیت شخص بستگی دارد و حرفهایی که در مورد شیشه میگویند که کارهای خطرناکی انجام میدهند معنی ندارد، و نمیدانستم عوارض شیشه اول خود را نشان نمیدهد و ماده بسیار خطرناکی هست. آقای مهندس این دستور جلسه را از سال ۸۶ اعلام کردند که سونامی شیشه در راه است تا اطلاع رسانی کنند که عوارض و خطرات زیادی دارد. من فهمیدم که عوارض مصرف شیشه بعد یک سال خود را نشان میدهد من بار اول که مصرف کردم به من خیلی تمرکز و هوشیاری داد و اتفاق بدی نیفتاد ولی البته جسم من اصلاً طاقت آن شک را نداشت و فک من آنقدر حرکت کرد که ۱۰ بسته آدامس موزی خوردم تا دندانهایم نشکنند اگر آدامس نبود انقدر که فشار روی فک من بود دندانهایم خرد میشد. من اولین بار در سربازی مصرف کردم و برای بار دوم بعد از ۶ ماه بود که یواش یواش بیشتر شد اول یک روز مصرف میکردم سه روز یا یک هفته مصرف نمیکردم بعداً که به شدت وابسته شدم و همیشه آماده داشتم برای انجام هر کار کوچکی باید مصرف میکردم و نمیتوانستم با کسی صحبت کنم تا جایی که مصرف زیاد شد و توهمها شروع شد، یادم هست در مغازه بودم و کلید پریزها را باز میکردم و میگفتم یک نفر دوربین در اینجا کار گذاشته تا من را تعقیب کند و همیشه فکر میکردم تحت تعقیب هستم و میخواهند من را بگیرند. خدا را شکر با کنگره آشنا شدم و روشDST من را نجات داد. وقتی وارد کنگره شدم یک نفر به نام مجید که رهجوی آقای فلاحی بود و ۶ ماه سفر داشت و من یک ماه سفر بودم به من گفت که حمید حواست باشد که آن یکباره را مصرف نکنی دیگر نمیتوانی جلویش را بگیری من این کار را کردم و سفرم را خراب کردم دیگر نمیتوانم درست کنم و این فکرهای افیونی است که همیشه خطرناک، چون هر کاری را با مصرف شیشه انجام داده بود و برای اینکه دوپامین بدن بالا برود و کارهایی را انجام دهد فکر افیونی مصرف شیشه به انسان دست میدهد. من فکر میکردم فقط یک محرک مصرف میکنم و هر وقت خواستم بعد از سه روز میتوانم استفاده نکنم ولی بعد از سه روز خوابیدن دوباره به خاطر حالتهای بد میخواهد مصرف کند یعنی اول که مصرف میکنی شجاعت بالا میرود و تمرکز میدهد ولی بعد از بعد اینها را از تو میگیرد و بعد از آن استرس، ترس و اضطراب به انسان دست میدهد چون سطح تولید دوپامین و سرتونین پایین میآید و بدن نمیتواند این نوع خمر را تولید کند، به قول آقای مهندس کسی که بدنش خمر را تولید نکند یک جوری در جهنم است. ما و هر مصرف کننده مواد، مصرف میکردیم که خمر بدن تولید شود تا حالش خوب باشد و نمیدانستیم که خمر را رایگان به کسی نمیدهند باید برای خمر بدن زحمت کشید و خیلی کارها از جمله ورزش کردن، آموزش جهانبینی و دانایی را افزایش بدهیم و مسئولیتها را خوب انجام بدهیم تا به طور طبیعی دوپامین بدن بالا برود نه اینکه از بیرون مواد خمر را وارد بدن کنیم. اعضای کنگره انقدر با محبت و با انرژی بالایی هستند که این القا محبت من را گرفت که با راهنمایی آقای فلاحی توانستم سفر کنم، الان شاید مشکلات به سراغم بیاید ولی با به تعادل رسیدن و آموزش جهان بینی آدم میتواند یکییکی مشکلات را حل کند. امیدوارم همه خدمتگزاران و اعضای کنگره همدل و موفق باشند.

نگارش متن:مسافر علی(لژیون هفتم)
عکاس:مرزبان خبری همسفرناصر
تنظیم وارسال:مسافرعلی
مرزبان کشیک:مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
182