English Version
This Site Is Available In English

ما باید روند درمان را جدی بگیریم

ما باید روند درمان را جدی بگیریم

جلسه چهارم از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر آرمین با دستور جلسه: تخریب های شیشه و مخدر های جدید و درمان آن با متد DST در روز سه‌شنبه 24 تیر ماه  ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم، یک مسافر.
از نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. خدا را شکر می کنم و سپاسگذار همه خدمتگزاران شعبه ارم هستم، که این امکان را فراهم آوردند تا اعضای شعبه البرز آموزش و مسیر خود را ادامه دهند.

دستور جلسه امروز، شیشه و تخریب های آن است. در این زمینه تجربه ۱۷-۱۸ ساله خودم را با شما به اشتراک می‌گذارم و امیدوارم مفید باشد. همه شما که اینجا نشسته‌اید، علم کنگره را یاد گرفته‌اید و از تخریب آنتی ایکس ها هم اطلاع دارید. خوشبختانه ما در جمعی زندگی می‌کنیم که اساس کارش آموزش و آگاهی است. همه می‌دانیم وقتی مصرف ماده‌ای مثل شیشه را آغاز می‌کنیم، سطح دوپامین بدن تا ۱۱ برابر افزایش پیدا می‌کند و کارهای خارق‌العاده انجام می‌دهیم. شاید در مقطعی به نظر برسد زندگی در مسیر خوبی پیش می رود، اما در نهایت به بن‌بست می‌رسیم.
برخی برای انجام امور روزمره شیشه مصرف می‌کنند و برخی برای مسائل جنسی. هرکس  دلیل مصرف خود را بهتر می داند . اما به نظر من، این مسائل نقش زیادی در درمان ندارند. مهم‌ترین نکاتی که در درمان نقش دارد. مواردی است که این سال‌ها در کنگره آموخته‌ام.
اولین نکته،خواسته درمان است. باید بدانیم گزینه‌های مصرف ما چیست و هدفمان از درمان چیست. افرادی به کنگره می‌آیند، همه امکانات فراهم است، راهنما وقت می‌گذارد، مرزبان‌ها، بچه‌های OT، نشریات و خدمتگزاران حضور دارند، اما آن‌ها فقط می‌آیند و می‌روند و مشخص نیست پیام درمان را دریافت می‌کنند یا نه. دلیل آن عدم تمرکز روی خواسته است. خواسته داشتن مهم‌ترین عامل حرکت در کنگره است. حتی پس از درمان، برای خدمتگزار شدن، راهنما شدن یا مرزبان شدن، به خواسته قوی نیاز دارد. متأسفانه گاهی این نکته در ابتدا نادیده گرفته می‌شود.
دومین نکته، راهنما است. امروز یکی از بچه‌ها قبل از جلسه از من سوالی پرسید و گفتم پاسخ آن را در جلسه خواهم داد. خوش به حال رهجویی که راهنما او را می‌بیند، نفسش را شکار می‌کند و با یک تلنگر به حرکت وا می‌دارد. و بد به حال رهجویی که راهنما او را رها می‌کند، نادیده می‌گیرد و پیگیر نمی‌شود که آیا سی‌دی می‌نویسد، به استخر می‌رود یا پارک؟ به نظر من، چنین رهجویی احتمال رهایی با کیفیت ندارد. پس خوش به حال رهجویی که راهنما او را می‌بیند،  آهسته و پیوسته با تمرین و تکرار، به تربیت نفس او می‌پردازد. ما نمی‌توانیم جلوی نفسمان بایستیم، فقط باید آن را تربیت کنیم. بنابراین بسیار مهم است که دستمان در دست راهنما باشد و به حس خود اعتماد کنیم. مطمئناً در حس ما نکته‌ای وجود دارد که وقتی وارد کنگره می‌شویم و پس از سه جلسه، یک نفر را با حس خود انتخاب می‌کنیم. باید به این حس اعتماد کنیم، یک نفر را انتخاب کنیم و رهرو راه او باشیم. باید بدانیم اگر بتوانیم حس خود را برقرار کنیم و دنبال مطالب راهنما باشیم و پیرو راه او باشیم، خیلی راحت می‌توانیم از مسئله‌ای مثل شیشه عبور کنیم.

سومین نکته برای بچه‌های مصرف‌کننده شیشه، خدمت کردن است. چون همیشه یک خلأ درون خود احساس می‌کنند. من وقتی به کنگره آمدم، هیچ‌کس نمی‌توانست مرا نگه دارد. فکر می‌کردم عبور از این مسئله امکان‌پذیر نیست. اما وقتی آمدم و حس‌هایم باز شد و شروع به خدمت کردم، به راحتی عبور کردم. چیزی که با پوست و خون ما عجین شده، به این راحتی فراموش نمی‌شود. ما در شروع درمان عجول هستیم و فکر می‌کنیم اینجا یک آمپول به ما می‌زنند و می‌گویند خوب شدی، اصلاً این‌طور نیست. گاهی مصیبت‌های ما تازه بعد از ۱۰ ماه شروع می‌شود. پس خیلی مهم است که موضوع درمان ۵ درصد جسم و ۹۵ درصد جهان‌بینی را جدی بگیریم و روی این اصول کار کنیم تا روانمان آرام شود و بتوانیم از آنتی ایکس شیشه عبور کنیم.
آقای مهندس هفته گذشته گفتند شاید شیشه را از دستور جلسات سالیانه حذف کنیم، چون واقعاً این مسئله راحت‌تر شده است. در سفر اول، ما از پایین به بالا نگاه می‌کنیم. وقتی درمان می‌شویم، از این پرونده عبور می‌کنیم؛ اما برای رسیدن به این مرحله باید آگاهی کسب کنیم. می‌گوید: "الهی دانایی ده که در راه نیفتیم، بینایی ده که در چاه نیفتیم." اگر نتوانیم این آگاهی را در مورد مواد مخدر در کنگره کسب کنیم، نمی‌توانیم از مسئله درمان مواد مخدر، که شیشه هم یکی از آن‌هاست، عبور کنیم. باید با خدمت کردن و گوش به فرمان بودن پیش برویم. گوش به فرمان بودن راهنما بسیار مهم است. بیایید ۱۰ ماه گوش به فرمان راهنما باشیم و ببینیم چه چیزی به دست می‌آوریم. من فکر می‌کنم چیزهای بسیار خوبی به دست می‌آوریم. من مهدی، که ۲۰ سال در اعتیاد بودم و ۱۶-۱۷ سال مصرف‌کننده شیشه، بودم خیلی چیزها یاد گرفتم. می‌بینید تمام زحمات اعضای کنگره در شعبات، فقط برای این است که یک رهجو به حال خوبی برسد.

یکشنبه به مشارکت دوستان گوش می‌دادم، بیشتر مرور مکررات و رنجش‌های گذشته بود. به نظر من، این کار اشتباه است. رنجش‌ها باعث می‌شود از مسیر مستقیم خارج شویم. همه ما در گذشته کارهایی انجام داده‌ایم که به آن‌ها افتخار نمی‌کنیم. اما گذشته پاک نمی‌شود. باید آن را پشت سر بگذاریم و هر از گاهی نیم‌نگاهی به آن بیندازیم تا فراموش نکنیم کجا بودیم و کجا هستیم. اگر بیش از این وارد گذشته شویم، از مسیر منحرف می‌شویم. امیدوارم همه ما بتوانیم به این نقطه تفکر برسیم که راه درست را از غلط تشخیص دهیم و بدانیم امروز اگر در یک کفه ترازو بایستیم و آنتی‌ ایکس های مصرفی‌مان را در کفه دیگر بگذاریم، کدام سنگین‌تر است؟ من و خانواده‌ام یا آن آنتی ایکس که مصرف می‌کنم؟ باید به این تفکر برسیم. من زمانی فکر می‌کردم محال است از اعتیاد خلاص شوم. ترک‌های متعدد کرده بودم و راه‌های مختلف رفته بودم... اما وقتی به کنگره آمدم و پس از ۳-۴-۵ ماه دیدم مسیر اشتباه را می‌رفتم. این اتفاق برای هر کس در کنگره در مقطعی رخ می‌دهد. من خودم در همین مدت تجربه کردم.
یک روز یک جعبه شیرینی به لژیون بردم چون ۶۰ روز بود شیشه مصرف نکرده بودم. برای من این یک دستاورد بزرگ بود، گرچه فقط ۶۰ روز بود، اما برای من مثل ۶۰ سال بود. آقای مهندس می‌گوید: اگر یک‌پنجم دارویت را کم کردی، به خودت افتخار کن و جایزه بده. من برای خودم جایزه گرفتم و سفرم از آنجا آغاز شد و با سرعت نور حرکت کردم.
ما باید روند درمان را جدی بگیریم. حتماً ورزش کنیم و استخر برویم. و طبق قوانین کنگره حتماً یک رشته تخصصی انتخاب کنیم و با جدیت دنبال کنیم.
برایتان بهترین‌ها را آرزو دارم. بسیار ممنونم که به صحبت های من توجه کردید.




عکس: مرزبان خبری 
تایپ و بارگذاری: مسافر محمد 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .