چهارمین جلسه از دور دهم سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی مسافر مجید و نگهبانی مسافر روزبه و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه: «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» روز سه شنبه 24 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .
خلاصه سختان استاد:
بررسی تأثیرات مصرف شیشه و فرآیند درمان آن از منظر یک تجربه شخصی دستور جلسه «مخدرهای جدید، با تأکید بر درمان به روش DST» بهویژه در ارتباط با ماده مخدر شیشه، برای من که سالها درگیر مصرف این ماده بودم، اهمیتی ویژه دارد. زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم، بیش از یک سال از مصرف این ماده گذشته بود، اما همچنان اثرات مخرب آن در جنبههای مختلف زندگیام نمایان بود.
شیشه یا آیس، ظاهری شبیه به کریستال دارد و ریشهای تاریخی دارد که به پیش از جنگ جهانی دوم بازمیگردد. در آن دوران، شیشه بهصورت قرص در اختیار سربازان قرار میگرفت تا با افزایش هوشیاری، مانع از خوابآلودگی آنان در میدان نبرد شود. من نیز بهواسطه شغلم که رانندگی در جاده و فعالیت با دستگاههای راهسازی بود، برای بیدار ماندن و تأمین انرژی کاذب، به مصرف این ماده روی آوردم؛ انرژیای که در پس آن، تخریبی شدید و همهجانبه نهفته بود. ماده مؤثر اصلی در شیشه، آمفتامین است. توجه به تفاوت میان آمفتامین و متآمفتامین حائز اهمیت است.
متأسفانه بسیاری از افراد، به دلیل نبود آگاهی کافی، داروهای لاغری حاوی ترکیبات مشابه را مصرف میکنند که این امر در موارد بسیاری، به گرایش ناخواسته آنان به شیشه منتهی میشود. از آنجا که این ماده از دسته محرکها به شمار میآید، با تحریک ترشح دوپامین در مغز، احساس نشاط و انرژی غیرواقعی ایجاد میکند؛ احساسی که فرد را به مصرف مجدد و مکرر سوق میدهد. در ابتدا تصور نمیکردم که بتوانم از بند این ماده رهایی یابم. بزرگترین آسیبی که شیشه برایم به همراه داشت، توهمات شدید دیداری و شنیداری بود. بهطور مداوم احساس میکردم که تحت نظر و تعقیب هستم.
تپش قلب، اضطراب مزمن و ترس دائمی، بخشی از واقعیت تلخ زندگیام شده بود. گاه خود را در جایگاهی بسیار بالا تصور میکردم، و گاه در پایینترین مرتبه اجتماعی. درگیر توهماتی میشدم که حتی مرا وادار میکرد در پاسخ به نیروهای خیالی انتظامی که در ذهنم حضور داشتند، خود را پسر رئیسجمهور معرفی کنم. با وجود تلاشهای مکرر برای ترک، هیچگاه به درمان واقعی دست نیافتم، تا زمانی که با کنگره ۶۰ آشنا شدم. در این مجموعه، برای نخستین بار دریافتم که شیشه نیز قابل درمان است.
روش DST، نهتنها ترک، بلکه درمان قطعی را امکانپذیر ساخته است. نمونه عینی این درمان، خود من هستم. تصویری که از نخستین روز ورودم به کنگره ثبت شد، و تصویری که پس از دریافت رهایی کنار مهندس محترم گرفته شد، گویای تحولی عظیم است؛ تحولی که نه از روی شعار، بلکه حاصل تجربهای زیسته است. اگر این دو تصویر را بدون تعصب و خودبرتربینی کنار هم بگذاریم، پیام روشنی برای تمام تازهواردان خواهد بود: کنگره ۶۰ مکان درمان قطعی است، نه صرفاً ترک موقت. مصرفکننده شیشه، تنها خود را نابود نمیسازد، بلکه به اطرافیان، خانواده، دوستان و حتی همکاران نیز آسیب میزند. من نیز در دوران مصرف، مسئولیتهای شغلیام را بهدرستی انجام نمیدادم و تقصیر کمکاریهای خود را به گردن دیگران میانداختم. مصرف شیشه نه در زمان استفاده، نه در زمان پرهیز، آرامش و حال خوشی به همراه ندارد. از این که به صحبت های من گوش دادید از شما متشکرم. خودتان و جناب آقای مهندس را تشویق کنید

نگارش، ویرایش، تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم
- تعداد بازدید از این مطلب :
185