به نام قدرت مطلق الله
موضوع: عملکرد لژیون چهاردهم
سلام دوستان داود هستم یک مسافر
سپاسگزار یزدان پاک هستم که توفیق دست داد تا در تاریخ ۱۴۰۴/۰۴/۱۷ خدمت لژیون ۱۴ به استادی راهنمای محترم مسافر اصغر رسیدم تا از عملکرد این لژیون گزارشی تهیه کرده و در راستای آموزش حضور بقیه اعضا تقديم گردد. لژیون با تذکرات استاد در باب اهمیت نوشتن فایلهای صوتی برای مسافران اینگونه شروع شد:
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر
کسی که خواسته آگاهی و جهانبینی دارد و میخواهد روی صندلی کنگره بنشیند، باید در همان اول از خودش بپرسد که: آیا میخواهد درمان بشود یا خیر؟ این ۴۰ عدد فایل صوتی مشخص شده برای مسافران، باید در طول سفر نوشته بشود و ۹۵ درصد بار درمان آموزش در این موضوع نهفته است.
ولی وقتی سفر ایکس را انجام دهی و در نوشتن این فایلهای صوتی قصور کنی و بخواهی در پایان یکدفعه همه اینها را بنویسی، به مثابه این است که داری خودت را تنبیه میکنی و اصلا چیزی متوجه نمیشوی. اکنون اینگونه شده است که سفر دومیهایی که سیدی هایشان را کامل نکردهاند اجازه حضور در لژیون را ندارند و سفر اولیهایی که سفر خود را خراب می کنند، نیز میگویند برو شش ماه دیگر بیا. این افراد حتی حق حضور در شعبه را هم ندارند. اکنون بسیاری از همین عزیزان با من تماس میگیرند و درخواست میکنند که اجازه حضورشان را بدهم. اما متاسفانه این قانون شده و از دست من خارج است و مجبورم بگویم؛ خیر.
آخر ای عزیز؛ زمانی که در لژیون بودی قدر خودت را ندانستی. فرمانش صادر شده بود. چرا اینگونه کردی؟ متوجه نشدی و به بیراهه رفتی. عزیزان اکنون که غروب هست و هوا هنوز کمی روشن میباشد، این روشنایی به من کمک میکند تا راه خودم را پیدا کنم. ولی اگر کامل تاریک شد، آنوقت دیگر گیج شده و به بیراهه میروم. پس تا فرصت روشنایی هست اگر هوشیار باشم، خودم را به سر پناهی که اینجا همان آگاهی است، میرسانم.
قبل از اینکه تاریکی من را مجبور کند، که آگاه بشوم. برخی اوقات هزینه عدم درک موضوع بسیار گزاف است. بدانید که تقدیر کار خود را انجام میدهد. عزیزان سفر دوم الگو هستند. این عزیزان یک زمانی در عمق تاریکیها بودند و با استمرار و پشتکار خود اکنون در این جایگاه هستند.
در ادامه مسافر حسام سوالی در رابطه با تقدیر کرد
سلام دوستان حسام هستم یک مسافر
آیا کسی که سفرش را خراب میکند، آیا تقدیرش این بوده که از دام اعتیاد رها نشود یا هنوز فرمانش صادر نشده است؟ مسافر داود اینگونه جواب دادند: در آموزشهای کنگره مثلثی داریم به نام انجام. این مثلث از سه ضلعِ خواست، تقدیر و فرمان تشکيل شده است.
برای انجام هر کاری باید در ابتدا من خواسته داشته باشم و این خواسته کامل باشد. خواست به مثابه بذری است که من در زمین میکارم که میروید و با تکرار به مانند یک درخت قوی و قویتر میشود. حال سرعت این رویش بستگی به تقدیر من دارد. ولی این رویش برف باران و شرایط مساعد را نیز لازم دارد. این برف و باران و شرایط مساعد است همان فرمان است.
اما من نه به تقدیر خود آگاهم، نه میدانم فرمان چیست. پس تمرکز خود را فقط روی ضلع خواسته میگذارم. در اینجا که خواسته درمان اعتیاد را دارم باید با تمام توان در مسیر درمان خود حرکت میکنم.
در ادامه مسافر محمود در مورد وادی هشتم سوال کرد
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر
«نقطه ای که پس از گذشت سختیها، رنجها و عشق باز هم به آن میرسید هردو یکی هستند، ولی باید بدانید که تفاوتی فاحش دارند. زیرا درک و آگاهی و معرفت و آموزش ها در نقطه باقی میماند.» منظور از این جمله چیست؟ در پاسخ اینگونه مثال زده شد که: هر فردی که روز اول وارد کنگره میشود و مثلاً مدت یک سال سفر میکند آیا از نقطه نظر آگاهی و کسب معرفت همان شخص تازه وارد است که روز اول آمده بود؟ قطعا خیر.
نقطهای را که ما در پایان خط اعتیاد گذاشتیم و پیروِ آن سفری را شروع کردیم که این سفر نیز روزی به پایان رسیده و نقطهای بر پایان آن میگذاریم از لحاظ ظاهری یکی است، ولی از نقطه نظر آگاهی نیز یکی است؟ درست است هر دو نقطه ظاهراً یک شکل است ولی بارِ آگاهی زمین تا آسمان متفاوت است.
در ادامه مسافر حسام سوال کرد که: "با این آگاهی از تمام فضاهای شلوغ و ناشناخته که امروز به آن واقف نیستیم، میتوان عبور کرد یعنی چه؟"مسافر داود با اشاره به کتاب شصت درجه، قسمت فرق نگاه اینگونه پاسخ داد: ما را دوستدارانی بود که بیشمار بودند اما آن روز محشر که در میان مخلوقی بیشمارتر از آن محیط بودم، دوستی جز عشق خود نداشتم.
در اینجا منظور از مخلوق بیشمارتر، همان فضای شلوغ است و محیط، محیطی مادی نیست. محیطی است غیر مادی و به عبارتی ماورایی. که لازمه درک و فهم آن "حس" است.تعجیل به وصال هر لحظه با جان . وقتی جان جدا بود، آن وقت بود که با "حس" دانستم که واقعیت آن است که از تن میروم و جسم جز تن پوشی نیست و من روحم در آسمان به پرواز در آمد و به چشم خویش خویشتن را میدیدم.
با آگاهی و در ادامه تزکیه و پالایش "حس" میتوان به کمک همان حس به فضاهای شلوغ ناشناخته دسترسی پیدا کرد. در پایان از استاد و اعضای لژیون چهاردهم که فرصت تهیه این گزارش را در اختیار بنده گذاشتن از طرف خودم و سایت شعبه سهروردی از همه این عزیزان سپاسگزارم.
گزارش، تایپ: مسافر داوود ل14
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
278