English Version
This Site Is Available In English

راهکار مقابله با قضاوت،آموزش گرفتن وبالابردن دانایی و آگاهی است

راهکار مقابله با قضاوت،آموزش گرفتن وبالابردن دانایی و آگاهی است

(به نام قدرت مطلق الله)

پنجمین جلسه از دور دوم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی رزن با دستور جلسه:(قضاوت وجهالت)

با استادی مسافر الیاس و نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر اصغر در روز پنج‌شنبه مورخ ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود؛

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان الیاس هستم یک مسافر 

خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم تا بتوانم از محضر شما عزیزان آموزش بگیرم، 

از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان کمال تشکر را دارم که چنین بستری را فراهم کردند تا هریک از ما بیاییم و اعتیاد خودمان را درمان کنیم و به تعادل و حال خوش و سلامتی و آرامش برسیم،

از راهنمای عزیزم عباس آقا کمال تشکر و قدردانی را دارم که اجازه دادند من در این جایگاه بنشینم وخدمت کنم،

 اما در خصوص دستور جلسه :(( قضاوت و جهالت ))

ما در شروع جلسه می گوییم خدایا مارا از دست نیرومند ترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است نجات بده،

 در اینجا صفت دشمن خوده من هستم آن رفتار من است که من رو تبدیل به یک انسان ناآگاه می کند،

بعضی انسان ها نقش یک سم یا زهر را دارند ولی بعضی ها قابل قبول هستند این بستگی به خودمان دارد ،به رفتار و کردار خودمان بستگی دارد،

و مربوط به تقدیر الهی می شود ولی این من هستم که باید خودم را اصلاح کنممن با رفتارم و با گفتارم باعث می شوم که مردم به من احترام بگذارند ،

یا نگذارند ،

آن چیزی که باعث تنفر دیگران نسبت به من می‌شود حسادت ، کینه توزی خود خواهی ، منیت، و خود بزرگ بینی است که باعث رنج دیگران نسبت به من می‌شود ،در مورد دیگران قضاوت کردن غیبت کردن و تجسس کردن ظن بد و گمان بد خودش قضاوت ناعادلانه و جهل است ،

ظن بد، گمان بد ،نسبت به یکدیگر نبریم ،اینکه کی کجا رفت و چه کار کرد 

اصلا ارتباطی به ما ندارد ،چون ممکن من یک صحنه ای را ببینم و

بقیه ماجرا را افکار من  ساخته و پرداخته و درست کند،

مثلاً صحبت کردن دونفر را ببینم و در ذهن خودم سناریو بسازم که چه بوده 

از کجا می آمدندو یک داستان ناخواسته درست می‌کنم ،این اشتباه است و

این قضاوت نادرست و از روی جهل است ،

اگر توجه کنیم در اکثر کتب، قضاوت را به معنی حکم کردندتفسیر می‌کنند و جهالت به معنی عدم آگاهی و ندانستن است ،

 ارتباط این دو کلمه به این معنی است که ما باید از قضاوت بر مبنای جهالت پرهیز کنیم،قضاوت زمانی اتفاق خواهد افتاد که من در مورد آن موضوع و یا آن شخص آگاهی کامل نداشته باشم فقط از روی ظواهر آنها قضاوتی را انجام دهم،انسان مدام در حال قضاوت بسیاری از مسائل روزمره زندگی است ولی قضاوت در مورد دیگران اشتباه است،

به قول بزرگی «اگر می‌خواهید در مورد راه رفتن کسی قضاوت کنید، ابتدا کمی با کفش‌های او راه بروید» 

کسانی که دیگران را قضاوت می‌کنند معمولاً در زندگی خود هدف مشخصی را دنبال نمی‌کند و در تاریکی و جهل ونادانی به سر میبرد،هر چه انسان داناتر باشد کمتر قضاوت می‌کند و هــر چه جاهل‌تر باشد بیشتر قضاوت می‌کند،

در جهانبینی هم مثلث جهالت در مقابل مثلث دانایی قرار می‌گیرد،سه ضلع مثلث جهالت که ترس، منیت و جهالت است در قضاوت ما تأثیرگذار است، معمولاً انسان از نظر ادراک عقلی می‌داند که قضاوت کاری اشتباه است ولی در نهایت آن کار را انجام می‌دهد به این دلیل که دستور قضاوت در مغز انسان، در کسری از ثانیه صادر می‌شود،

راهکار مقابله با این فرایند فقط بالا بردن دانش و آگاهی است،

زمانی که در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم باعث می‌شود انرژی‌مان از بین برود،

 انرژی که باید صرف کارهای خودمان از جمله درمان و آموزش شود،

 قضاوت کردن در مورد انسان‌ها در ما تخریب ایجاد می‌کند و آرامش و آسایش ما را سلب می‌کند،

انسان همیشه بر سر دو راهی قرار می‌گیرد، با اختیار خود راه خویش را انتخاب می‌کند و در هر جایگاه و مقامی دائماً در حال قضاوت می‌باشد مثلاً چرا باید این لباس را بپوشی، چقدر چاق شدی، چرا اینجوری راه می‌روی و ... 

 کسانی که دائماً در مورد دیگران قضاوت می‌کنند در زندگی شخصی هدف و برنامه مشخصی ندارند حتی قضاوت کردن در مورد فرزندان و همسر باید در حدی باشد که وارد حریم خصوصی آنها نشویم،

قضاوت رابطه مستقیمی با جهالت دارد. قضاوت کردن بسیار دشوار است و هر کسی نمی‌تواند قضاوت نماید، 

کسی می‌تواند قضاوت کند و حکم صادر نماید که علم و دانش آن را داشته باشد، درس قضاوت خوانده باشد و مراحلی را پشت سر گذاشته باشد،

هر چه سطح دانایی بالا باشد، قضاوت راجع به دیگران پایین‌تر است، انسان جاهل بیشتر در مورد دیگران قضاوت می‌کند و در هر کاری دخالت می‌نماید.

 برای اینکه عقل آدمی بتواند به درستی قضاوت کند، 

بایستی بداند، گویی قدرت عقل به میزان دانایی اوست و هر چه دانایی انسان‌ها در بستر آموزش، تجربه و تفکر افزایش یابد به همان نسبت قدرت تشخیص افزایش می‌یابد و خطا در قضاوت‌ها کم و کمتر می‌‌شود که خود باعث انتخاب‌های سالم و درست می‌گردد و به برقراری صلح و آرامش در زندگی و حیات‌ها می‌انجامد،

اصولاً دانایی کار سختی است دانایی به راحتی به دست نمی آید کسانی به کنگره می آیند به آن دانایی نسبی می‌رسند،

انشالله خداوند این دانایی را به هر یک از ما بدهد که دچار قضاوت نشویم،چون این کار باعث ضربه زدن به خودمان واطرافیان می‌شود،

 از اینکه به صحبت های بنده توجه کردید ممنونم

عکاس:مسافر سعید 

تایپ و تنظیم و بارگذار:راهنمای لژیون سوم مسافر حسین 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .