تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST

دوازدهمین جلسه از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60، نمایندگی دامغان، با استادی راهنما مسافر محسن، نگــهبانی راهنما مســافر مهدی و دبیری راهنما مسافر احسان با دستور جلسه " تحریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST " روز یک‌شنبه مورخه 1404/04/22 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر:

از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که این جایگاه را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم.
من کسی بودم که اصلاً اهل مواد مخدر نبودم و ورزشکار بودم، برای اولین بار با یکی از دوستانم سفر کاری رفتم و مصرف شیشه را آنجا دیدم، با تعریف از مزایای شیشه و اینکه کسی با یک دود مشکلی برایش ایجاد نشده اولین دود از شیشه را گرفت و با گرفتن همان یک دور مسیر زندگی من تغییر کرد.
زمانی که انسان نمی‌تواند حقیقت و رویا را از هم تشخیص دهد وارد فضای خیال و توهم می‌شود و کم کم تبدیل به یک دیوانه خانه سیار می‌شود و من با مصرف شیشه تبدیل به یک دیوانه‌ خانه سیار شده بودم و خودم خبر نداشتم.
الان که دارم آن روزها را مرور می‌کنم در آن مدت تمام سرمایه زندگی من از بین رفت و کارتون خواب خانه خودم شدم و دیگر نه کار می‌کردم و نه جایی می‌رفتم، در خیالات و تصورات خودم غرق بودم و شب‌ها بیدار و روزها گاهی می‌خوابیدم، خیلی داغان شده بودم اصلاً دلم نمی‌خواهد به آن دوران برگردم، به دنیایی وارد شده بودم که وقتی به دیگران می‌گفتم هیچکس باور نمی‌کرد، در همان سال اول، مصرف شیشه همه زندگی من را گرفت و کامل من را ویران کرد، بعد از آن با راهنمایی شخصی رو به مصرف تریاک آوردم و این برای من یک فرصت بود، دیگر حاضر نبودم به مصرف شیشه برگردم، بعد از حدود یک سال وارد کنگره ۶۰ شدم و شیشه را کامل شناختم تازه متوجه می‌شدم که شیشه چه تخریب‌هایی روی من گذاشته است.

کامپیوتر چگونه عمل می‌کند و اطلاعات را می‌شناسد؟ یا صفر است یا یک، دقیقاً کاری که قدرت تشخیص بدن انسان انجام می‌دهد یا خوب را می‌شناسد یا بد که این قدرت تشخیص با مصرف شیشه کاملا از بین می‌رود.
زمانی شیشه می‌کشم چه اتفاقی درون بدن من می‌افتد؟ دوپامین در بدن من حدود ۱۲ برابر بالا می‌رود، قدرت تشخیص من از بین می‌رود، دیگر بین خوب و بد نمی‌توانم تشخیص بدهم، در اثر افزایش دوپامین بدن به من پاداش می‌دهد این پاداش کاذب است، باعث تخریب من می‌شود، مانند کسی که در بدن خودش بمب منفجر کرده و از درون در حال فروپاشی می‌باشد، من خیلی مراکز برای درمان مراجعه کردم ولی هیچ کجا درمانی برای شیشه وجود ندارد و افراد شیشه‌ای را دیوانه و روانی خطاب می‌کنند، زمانی که وارد کنگره شدم و سفر دی‌اس‌تی را شروع کردم خداوند دوباره زندگی را به من برگرداند.
در کدام سیستم غیر از کنگره60، یک مصرف کننده شیشه می‌تواند به درمان برسد و می‌تواند روزی ۱۲ ساعت کار و فعالیت بکند، خواب شب درست داشته باشد و کلاً زندگی او روی تعادل برگردد، من با آموزشهای کنگره 60 یاد گرفتم که روی تعادل باشم، کارهای ارزشی انجام بدهم و تمام نقاب‌هایی که به چهره زده‌ام را بردارم و با واقعیت‌های زندگی روبرو بشوم، با کارهای کوچک شروع بکنم تا بتوانم کم کم سیستم شبه افیونی بدنم را بازسازی بکنم تا بدنم به من دوپامین واقعی بدهد، تا مغزم به من پاداش واقعی بدهد.

امروز می‌خواهم بگویم بدترین ماده مخدر از نظر من شیشه می‌باشد.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ و ویرایش: مسافر علی لژیون چهارم
تصاویر: مسافر علی لژیون چهارم
تهیه و تنظیم: مرزبان خبری مسافر علی