جلسه دوم از دوره بیست و چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دهخدا با استادی: راهنمای تازه واردین مسافر کریم، نگهبانی: مسافردانیال و دبیری: مسافر امین با دستور جلسه: " تخریب های شیشه و مخدر های جدید و درما آن با متد DST " در تاریخ 22 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت: ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کریم هستم یک مسافر
از نگهبان و دبیر جلسه تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه اولین مشارکت را داشته باشم همچنین از گروه مرزبانی و ایجنت شعبه هم سپاسگزارم.
بنده روزهای چهارشنبه که آقای مهندس در لایو در مورد دستور جلسه صحبت میکنند شب ها قبل از خواب در مورد این دستور جلسات مشارکت میکنم سعی میکنم بهترین مشارکت را در ذهن خودم به وجود آورم که این موضوع ممکن است چندین شبانه روز زمان ببرد.
بنده 30 سال تخریب داشتم و از سال 1360 وقتی جنگ بود در جبهه با انواع مواد آشنا شدم و متسفانه تفکر غلط اینجا بود که میگفتیم باید مصرف کنیم تا بتوانیم بجنگیم.
تا سال 1382 که من مواد های مختلف را امتحان کرده بودم زندگیم مشکل چندانی نداشت ولی از آن سال ها که به مصرف شیشه روی آوردم با تخریب وحشتناکی مواجعه شدم ( بنده دوستی داشتم که آن را چند سالی ندیده بودم بعد از اینکه آدرس آن را پیدا کردم به دیدار او رفتم و در آن دیدار برای اولین بار این مخرب را امتحان کردم بعد از مصرف آن به مدت یک هفته نتوانستم بخوابم و سرشار از انرژی کاذب بودم که با این انرژی میتوانستم کوه را هم جابجا کنم.)

تاریخچه شیشه به جنگ جهانی دوم برمیگردد که باعث میشود پنج حس بیرونی انسان خیلی قوی شود برای همین است افراد صدا ها و تصاویر غیر واقعی را میبینند ؛ یکی از حالت هایی که دست میدهد با توجه به حس هایمان روی یک موضوع متمرکز میشویم و خیلی از مسائل را مثل مسئله جنسی تحت تاثیر شدید قرار میدهد.
بنده توهم هایم روز به روز بیشتر میشد برای مثال پریز های برق را برای جلوگیری از شنود شدن باز میکردم یا اینکه فکر میکردم مأمور ها همیشه به دنبال من هستند در آخر به نقطه ای رسیدم که از بیمارستان اعصاب و روان سر در آوردم. حالم بسیار خراب بود به طوری خانواده از من گله و شکایت داشتند و یادم هست که تازه به قزوین آمده بودم و با پدرم سر این مسئله بحث کردم خیلی خوشحالم که امروز در همین شهر به درمان رسیدم و خودم را مدیون کنگره میدانم از جناب منهدس بابت تاسیس این مجموعه سپاس فراوان دارم و از راهنمای خوب خودم خیلی ممنونم که به من کمک کردند تا به حال خوش برسم.
خیلی ممنوم که به صحبت های من توجه نمودید.


صدابردار: مسافر امیر ( لژیون چهارم)
عکاس: مسافر عباس ( لژیون هفدهم)
تنطیم: مسافران امیر و فرهاد
ارسال: مسافران امیر و فرهاد
منبع: گروه سایت نمایندگی دهخدا
- تعداد بازدید از این مطلب :
46