English Version
This Site Is Available In English

زندگی با مصرف‌کننده شیشه یعنی مرگ

زندگی با مصرف‌کننده شیشه یعنی مرگ

همسفر ساحل در دلنوشته خود بیان کرد:
به نظرمن زندگی با یک مصرف کننده شیشه، مساوی است با مرگ؛ یعنی باید منتظر هر اتفاق ناگواری باشیم یعنی وقتی یک زن با هزار امید و‌‌ آرزو بچه‌دار می‌شود و با عشق وعلاقه برای نوزادش وسیله می‌خرد، ولی نمی‌داند یک روزی باید آن‌ها را به خاطر‌ مصرف‌کننده‌اش‌‌ ‌بفروشد. وقتی مجبور می‌شوی‌‌ به‌ خاطر شیرخشک بچه‌‌‌ خود قابلمه‌هایت را‌ بفروشی.

زندگی با مصرف‌کننده شیشه یعنی از ترس شب تا صبح بیدار بمانی؛ که نکند بلایی سرت بیاید وقتی در شهر غریب زندگی می‌کنی و مسافرت در بند ماموران بیفتد؛ برای آزاد کردنش مجبور بشوی گوشواره‌ دخترت را بفروشی که آزاد بشود.

هروقت که فندک اتمی توی جیبش می‌دیدم انگار یک نارنجک می‌دیدم و از وحشت فشارم می‌ا‌فتا‌د ساعت‌ها به خودم می‌پیچیدم و‌ گریه ‌می‌کردم. زندگی با مصرف‌کننده شیشه یعنی وقتی با‌ او بیر‌ون می‌روی، مهمانی می‌روی‌، پارک یا به طبیعت می‌روی، برود و‌ تا دو سه ساعت گم بشود. امکان ندارد با گریه برنگردی خانه. شیشه، تمام تار و پود آدم را به لجن می‌کشد. کاری با شخص می‌کند که برود در سطل زباله دنبال غذا و لباس بگردد و خیلی کارهای دیگر که گفتنش سخت‌‌‌ است.

امیدوارم روزی برسد که همه مصرف کننده‌ها درمان بشوند و مردم به آگاهی و دانایی برسند؛ که سمت مواد نروند.

نویسنده: همسفر ساحل رهجو راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
ارسال: همسفر رضوان رهجو راهنما همسفر نرگس دبیر سایت (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر نرگس ( لژیون اول)
همسفران نمایندگی صبا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .