جلسه سوم از دوره چهل و یکم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی گیلان با استادی مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حجت با دستور جلسه « قضاوت و جهالت » روز پنجشنبه 19 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر. ابتدا خداوند را شاکرم، یکبار دیگر توفیق حاصل شد که بنده بتوانم این جایگاه را تجربه کرده و آموزش بگیرم، در ادامه از همه خدمت گذاران نمایندگی گیلان، راهنمای عزیزم آقای اسماعیل و در نهایت از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان، بابت فراهم نمودن، چنین بستر زیبا و نورانی، در دل بزرگترین تاریکی دنیا که اعتیاد نام دارد، کمال تشکر و قدردانی را دارم.
برای بنده از درک بزرگی و عظمت این بستر، همین کافی است که با چشم و دل به کنگره 60 مینگرم و شاهد احیاء، انسانها و خانوادههایی هستم که حتی زمانی معنای کلمه امید را از دست داده بودند. به یاد دارم زمانی که به کنگره 60 ورود کرده بودم، انسانی بودم که قلبی از جنس سنگ داشتم و در دنیایی پر از ناامیدی سپری میکردم، اما پس از مدت کوتاهی، نظارهگر نور زیبایی از کنگره 60 بودم.
در ادامه با آموزشهای ناب کنگره که برای بنده این آموزشها، معنای کلمات را تغییر میدادند و دروازه جدیدی از افکار و اندیشه را برایم باز کرده و شناخت بنده را نسبت به نیروها و اختیاراتی که خداوند به من عطا نموده، بالا میبردند. یکی از این نیروها، قضاوت کردن میباشد که خداوند در اختیار بنده گذاشته است و بهواسطه همان نیرو بود که قبل از ورود به کنگره 60 بنده در دنیای تاریکی سپری کرده و دنیا را با دریچهای تاریک و پر از ناامیدی، بیعدالتی، کینه، نفرت و غیره نگاه میکردم.
اما با آموزشهای کنگره 60 متوجه شدم که بنده در آن زمان، با دانستههای اندک خود به دنیا نگاه میکردم، حال دانستم که آن زمان، دنیا خیلی زیباتر از چیزی بود که بنده به آن فکر میکردم. مهندس دژاکام در سی دی قضاوت و جهالت میفرمایند؛ برای اینکه انسان جهالت داشته باشد به هیچچیز نیاز ندارد، درواقع افکار منفی یا ترس، منیت و ناامیدی، سه ضلع تشکیلدهنده مثلث جهالت میباشند، یعنی ترس، منیت و ناامیدی بهخودیخود زائیدهی جهالت میباشند.

حال برای اینکه شخص بتواند به قضاوت کردن بپردازد به صفات و نیروهای الهی نیازمند است، یعنی درواقع بنده بهواسطه این نیروها، در جهالت خود میتوانم، صفات بد خود، همانند، منیت، نفرت، کینه و غیره را تبدیل به صفات نیک همانند، محبت، عشق، معرفت، عمل سالم و غیره، کرده و بهواسطه آنها به قضاوت درست بپردازم. انسان برای تکامل خود، قدم به زمین گذاشته است و برای این تکامل، بایستی بهای آن را پرداخت کند و بهای آن همان درد و رنجی است که انسان متحمل میشود.
حال این درد و رنجها تا زمانی که انسان از آنها عبور نکرده است، درد و رنج نامیده میشود، اما پس از عبور از آنها، تفسیر انسان از آن رنجها، لطف و رحمت خداوند میباشد. برای مثال، اشخاصی که در کنگره 60 سفر دومی هستند، بعد از اتمام سفر اول خود به درک آن میرسند که تمام سختی و رنجی که در سفر اول متحمل شده بودند، آن سختیها لطف و رحمت الهی بوده که امروز نتیجه آن حال خوشی است که به دست آوردهاند.
اصولاً ذات انسان طوری است که بایستی بهواسطه اضداد پیشرفت کرده و به تکامل برسد و قضاوت همان چیزی است که بنده نیاز دارم تا صفات بد و منفی خود، همانند کینه، نفرت، منیت و غیره را از دل جهالت خود بیرون کشیده تا بتوانم در درون خود آنها را مشاهده کرده و با آموزش، تزکیه و پالایش آنها را به صفات نیک تبدیل نمایم.
بهعنوانمثال، برای اینکه بنده بتوانم، درکی از معرفت داشته باشم، بایستی از منیتی بگذرم که بهواسطه جهالت خود به وجود آمده و این شناخت منیت در جهالت خود، بهواسطه قضاوت کردن است که به دست میآید.در آخر امیدوارم که همه بتوانیم در این مسیر ثابتقدم باشیم و از نظر بنده به دنبال تجربه کردن باشیم، زیرا انسان برای تجربه کردن به وجود آمده تا بتواند درک درستی از پیرامون خود داشته باشد و این عمل نیز، بدون قضاوت کردن امکانپذیر نیست.
تایپ: مسافر مهدی الف لژیون پنجم
ویرایش: مسافر مهدی لژیون پنجم
عکس: مسافر بهنام لژیون دوم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر حجت لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
98