جلسه یازدهم ازدوره دوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره۶۰، نمایندگی گلمکان با استادی دیدبان محترم مسافر بابک، نگهبانی مسافر سعید ودبیری مسافر محسن، بادستور جلسه:" حرمت کنگره60، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟ "سهشنبه 17 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان، بابک هستم، مسافر.
بسیار خوشحالم که بار دیگر در جمع صمیمی بچههای نمایندگی گلمکان هستم، آن هم در مراسم اهدا شال ایجنتی حسین عزیز.
در مورد دستور جلسه «قضاوت و جهالت» باید بگویم که دستور جلسههای کنگره، بهنوعی فرصتی برای رویارویی با خودمان هستند. آیینهای میشوند تا از خود بپرسیم چقدر توانستهایم آموزشها را در زندگی شخصیمان کاربردی کنیم. بهخصوص در مورد قضاوت و جهالت، هر چقدر بیشتر تأمل میکنم، بیشتر به این نتیجه میرسم که ریشه بسیاری از ضد ارزشها و مشکلات ما در ناآگاهی و ندانستن است.
ضد ارزشها، در ظاهر ممکن است برای مدتی کوتاه انرژی کاذب بدهند، اما در نهایت انرژی اصلی ما را میگیرند. مصرف مواد مخدر هم همین مسیر را دارد: در ابتدا ممکن است حس خوبی ایجاد کند، اما با ادامه مصرف، نهتنها انرژی نمیدهد، بلکه انرژی را از انسان میگیرد. پس مهم است که بدانیم انرژی خود را صرف چه چیزی میکنیم، چون بهدست آوردنش سخت است و از دست دادنش آسان.
در مسیر زندگی، انجام کارهای ضد ارزشی همیشه سادهتر از کارهای ارزشی است. مثلاً قضاوت کردن، انرژی سنگینی دارد. اگر در درونم کمبود، حس نارضایتی یا خلأ داشته باشم، ممکن است با قضاوت کردن دیگران بخواهم آن خلأ را پر کنم. ما انسانها همواره در جستوجوی حس خوب هستیم؛ خواه از طریق آموزش و خدمت در کنگره، خواه از راههای غلط مثل مصرف مواد یا قضاوت دیگران. تفاوت در جنس و نتیجه این حسهاست.
قضاوت زمانی شکل میگیرد که من خودم را خوب و دیگران را بد بدانم. در روانشناسی، انسانها چهار نگاه کلی نسبت به خود و دیگران دارند:
1.من خوبم، دیگران هم خوباند (بهترین حالت)
۲. من بدم، دیگران هم بدند
۳. من بدم، دیگران خوباند
۴. من خوبم، دیگران بدند
و همین حالت چهارم، زمینه قضاوت را فراهم میکند. وقتی فکر میکنم فقط خودم درست هستم، شروع میکنم به زیر ذرهبین بردن رفتار و گفتار دیگران، عیبجویی، مقایسه و دستهبندی انسانها به خوب و بد. در این شرایط، جایگاه هم تعیینکننده نیست. حتی ممکن است کسی در جایگاه راهنما یا دیدهبان قرار داشته باشد، اما دچار قضاوت شود.

گاهی اوقات منِ نوعی، بعد از گذر از مراحل درمان، به دلیل آموزشهایی که دیدهام یا جایگاهی که بهدست آوردهام، دچار منیت میشوم و به دیگرانی که در جایگاه پایینتری هستند یا تازه وارد کنگره شدهاند، از بالا نگاه میکنم. در این حالت، بهجای تبادل محبت و انرژی مثبت، فاصله میگیرم از انسانها. شاید دیگران به من احترام بگذارند، اما نه از سر محبت، بلکه از روی اجبار.
اینجاست که قضاوت باعث میشود آن پیوند محبت که باید بین اعضای یک مجموعه شکل بگیرد، قطع شود. در چنین شرایطی، دیگر جایگاه ظاهری اهمیتی ندارد؛ ممکن است فردی در کنگره، خانواده یا جامعه جایگاه بالایی داشته باشد اما بهدلیل نگاه از بالا به دیگران، نتواند ارتباط قلبی برقرار کند.
نکته مهم اینجاست: هر چقدر هم رشد کرده باشیم، هیچکس مصون از خطا نیست. هر رفتار اشتباهی که از دیگران میبینم، ممکن است در آینده از من هم سر بزند. اگر فکر کنم که هیچوقت ممکن نیست من هم چنین کاری بکنم، در واقع خودم را در چرخه جهالت نگه داشتهام.
ارزش دانایی و آگاهی به آن است که بتوانم در لحظه عمل کنم. دانشی که در ذهن باقی بماند اما کاربردی نشود، مثل وسیلهای است که در گاوصندوق گذاشته شده و استفاده نمیشود. پس اگر میخواهم دچار قضاوت نشوم، باید اول پذیرش داشته باشم که هنوز خیلی چیزها را نمیدانم. باید بدانم که آمدهام تا یاد بگیرم؛ حتی از یک تازهوارد. گاهی یک جمله ساده از زبان یک سفر اولی، قفلی را در ذهن من باز میکند که سالها با آموزشها هم باز نشده بود.

در کنگره همیشه گفتهاند: «فکرت روی خودت باشد.» وقتی دوربینم را به سمت دیگران میگیرم، مدام در حال یافتن عیب و ایراد آنها هستم؛ اما زمانی که دوربین را روی خودم تنظیم میکنم، مشارکتها و آموزشها را با خودم تطبیق میدهم. اگر نکته مثبتی در حرفها بود، از آن انرژی میگیرم و اگر دیدم نقطهضعفی دارم، میپذیرم و تلاش میکنم اصلاحش کنم.
نکته پایانی، جملهای از آقای مهندس است:
«از فکر بدِ انسانها ناراحت شوید، نه از خودشان. کار بد را بد بدانید، نه آن شخص را.»
این یعنی بین انسان و عمل او فرق قائل شویم. اگر من رفتار بدی انجام دادم، آن عمل را محکوم کنید، نه من را. وقتی نگاهمان اینگونه باشد، اولاً از کسی متنفر نمیشویم، و ثانیاً احتمال اینکه خودمان هم آن کار را انجام دهیم، کمتر میشود.
سپاسگزارم که به صحبتهای من گوش دادید.


در بخش پایانی مراسم اجرای پیمان ایجنتی با حضور اعضای کنگره برگزار شد و پس از آن، شال ایجنتی نمایندگی گلمکان توسط دیدهبان محترم، مسافر بابک به خدمتگزار جدید این جایگاه اهدا گردید.
اجرای این مراسم، نشاندهنده اهمیت نظم، ساختار و سلسلهمراتب خدمتی در کنگره ۶۰ است؛ جایگاههایی که با تلاش، تعهد و پشتوانه آموزشها به افراد سپرده میشود تا در مسیر خدمت، رشد و انتقال تجربه گام بردارند.
تصاویر مربوط به این بخش از مراسم در ادامه تقدیم حضورتان میگردد.




گروه سایت گلمکان
مرزبان خبری : مسافر یامین
تایپ: مسافر رضا لژیون یکم
ویراستار: مسافر وحید لژیون دوم
عکاس: مسافر وحید لژیون دوم
تنظیم برای سایت: مسافر وحید لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
40