English Version
This Site Is Available In English

انسان باید بپذیرد که خوی وحشی دارد

انسان باید بپذیرد که خوی وحشی دارد

گزارش عملکرد لژیون مجازی روز دوشنبه
مورخ: ۱۴۰۴/۰۴/۰۲ با دستور جلسه "خوی وحشی" به استادی راهنمای محترم خانم مرضیه و دبیری خانم سودابه رأس ساعت مقرر آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:

انسان باید بپذیرد که خوی وحشی دارد و اکثر ما؛ زمانی‌که وارد کنگره می‌شویم فکر می‌کنیم که انسانی آرام هستیم و با رعایت نکردن یک سری قوانین ما را مورد آزار و اذیت خود قرار داده‌اند؛ بنابراین ما انسان‌های زودرنجی شده که با کوچکترین آن را به دل گرفته و ناراحت می‌شویم و این در افکار و اندیشه ما تأثیر بدی گذاشته؛ زیرا رنج رابطه مستقیم با افکار و اندیشه ما دارد و بیماری‌های جسمی نیز از آن نشئت می‌گیرد، یکی از راه‌های داشتن جسم سالم این است که ما می‌دانیم که نان خامه‌ای لایه لایه است.

با برداشتن لایه اول، لایه دوم نمایان می‌شود و با رسیدن به آخر آن می‌بینیم که من مرضیه آموزش‌پذیر نبوده و به گمان خود از همه چیز آگاه هستم و این سایر افراد هستند که با من مشکل داشته و باعث اذیت و آزار من می‌شوند، در بسیاری از اوقات نیز من به عنوان قاضی این را بررسی می‌کردم که دیگران مشکل دارند که در قدیم هم می‌گفتند: هرکس یک طرفه به قاضی برود راضی برمی‌گردد و راضی از این ماجرا برمی‌گشتیم که مشکل از دیگران است و از من نیست.

طبق گقته استاد سردار من فراموش کرده بودم من در این بعد از زمین دو رسالت دارم: یکی آموزش و دیگری خدمت، خدمت من به خود این است که باید انسان آموزش‌پذیری باشم، دقیقاً شبیه آن درخت در جنگلی که اگر می‌خواهد به یک درخت اهلی تبدیل بشود باید آموزش‌ها و ضربه‌هایی که باغبان به او می‌زند را دریافت کرده، بهای آن را بدهد و از ریشه کنده بشود. یک سری از ضدارزش‌ها در وجود ما ریشه دارند و آنقدر ریشه‌های آن محکم است که اگر من می‌خواهم به آن ریشه‌ها برسم باید پوست من کنده بشود تا متوجه آن ضدارزش در وجود خود شوم.

بنابراین آن درخت برای تبدیل شدن به یک درخت اهلی، ابتدا بایستی آن را از جنگل به باغ آورده و تمام فرصت‌ها به آن داده بشود. من همسفر بع دلیل داشتن کبر و منیت همه موارد را تقصیر دیگران می‌گذاشتم، فکر می‌کردم انسان‌های اطراف من خوب نیستند و حال من بد است و این امر باعث شده بود در این جنگل رشد کنم و مدام در حال جنگیدن و ستیز با افراد چه خواسته و چه ناخواسته بودم در این صورت اولین ضربه به خود فرد زده می‌شود. مگر می‌شود درون آب بروم و پای من خیس نشود؟

اولین چیزی که وجود دارد جنگ با افکار و اندیشه است. بزرگترین اتفاقی که برای ما همسفران افتاد جنگ با افکار و اندیشه بود و این مشکل به ما ضربه زده بود که هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی بیمار بودیم طبق صحبت استاد سردار رسالت من در این بعد از زمین این بود که اول آموزش بگیرم و بعد خدمت کنم. اولین خدمت هم خدمت به خود من است؛ زیرا تا زمانی که من خود را دوست نداشته باشم دور خود از ارزش‌ها حصاری نکشم تا روح و جسم من سالم نباشد مطمئناً نمی‌توانم به انسان‌های دیگر به درستی خدمت کنم.

بسیاری از اوقات که فکر می‌کنم به دیگران خدمت می‌کنم؛ اما در حقیقت دارم به آنها خیانت می‌کنم. فاصله خدمت تا خیانت به اندازه یک مو است. در کنگره مثال بزنیم بسیاری از اوقات عمل ما عمل به ظاهر نیک است و با عمل نیک فرق می‌کند برای اینکه من متوجه بشوم این عملی که دارم انجام می‌دهم نیک است یا به ظاهر نیک بسیاری از اوقات فکر می‌کنم که به فرزندان و مسافرم خدمت می‌کنم؛ اما زمانی‌که یک شخم درون خود می‌زنم می‌بینم که عمل به ظاهر نیکی انجام می‌دادم.

عمل سالم با عمل به ظاهر نیک بسیار تفاوت دارد. باید تفاوت بین عمل من سالم و یا به ظاهر نیک را بدانم و این نیازمند آموزش است تا بتوانم اول به خود خدمت کنم و بعد به دیگران خدمت کنم. بزرگترین مشکلی که برای ما همسفران وجود داشت زودرنجی است. بسیاری از اوقات به دلیل مشکلاتی که مسافران ما داشتند، آن قضاوت‌هایی که می‌شدیم، درون آن تاریکی‌ها بودیم، تجسس‌هایی که می‌کردیم، دروغ‌هایی که می‌گفتیم و می‌شنیدیم.

اولین حسی که از طرف مسافر خود به ما می‌رسید و بسیاری از اوقات درک نمی‌شد این بود که ما به انسان‌های بسیار زودرنج تبدیل بشویم و این زودرنجی افکار و اندیشه ما را مورد اصابت خود قرار داد و این افکار اندیشه‌های اشتباه باعث شده بود تبدیل به انسانی شویم که اول به خود آسیب می‌زنیم، دقیقاً مانند درختی که در جنگل هست اولین آسیبی که به خود می‌زند این است که میوه‌های او قابل استفاده نیستند، بسیاری از اوقات اعمال و رفتاری که ما انسان‌ها داریم شایسته و در خور یک انسان نیست و این دقیقاً همان ضربه‌ای است که من به خود می‌زنم.

برای مثال در شرایط فعلی کدام از ما به فکر جسم خود بودیم؟ زمانی‌که افکار و اندیشه من درگیر است باید به گونه‌ای آن را هدایت کنم؛ زمانی‌که فکر ما بسیار مشغول است و استرس داریم آیا تا به حال فکر کرده‌ایم که به جای آن حرکت کنیم و زمان آن را صرف خود کنیم و یک استخر برویم؟ در صورتی که اگر کسی به ما بگوید یک استخر برو می‌گوییم چقدر دل او خوش است و ما آن‌ها را به راحتی قضاوت می‌کنیم و به خود اجازه نظر دادن در مورد دیگران را می‌دهیم اما در اصل نمی‌دانیم که این افراد بزرگترین خدمت را به ما و خود می‌کنند.

اولین مرحله این است که من آموزش‌پذیر باشم و یاد بگیرم مثل همان درخت وحشی باشم که نیاز دارد یک باغبان بیاید و ریشه‌های آن را در یک محیط امن پرورش دهد. در کنگره‌۶۰ دقیقاً همین است و مانند رب و مربی برای تک‌تک ما می‌ماند. ما با آموزش‌هایی که در کنگره۶۰ می‌بینیم لازم است درون خود را شخم بزنیم و ریشه بسیاری از ضد‌ارزش‌ها را درون خود پیدا کنیم و آنها را از بین ببریم و در یک محیط امن با افکار درست آن‌ها را رشد دهیم تا بتوانیم ضدارزش‌های خود را کنترل کنیم. در ادامه راهنمای محترم چند سوال پرسیدند.

۱- انسان دو چیز را؛ زمانی‌که دارد قدر نمی‌داند آن دو چیز چیست؟

۲- استاد امین در سی‌دی خوی وحشی بزرگترین چیزی که مانع اهلی شدن من در انسانیت می‌شود را چه چیزی بیان کردند؟

۳- چرا انسان اهلی به ظاهر سفت و خشن می‌آید و چه علتی دارد که خود را یک انسان اهلی نگه می‌دارد؟

مشارکت اعضای لژیون:

مشارکت همسفر سمیرا:

استاد امین فرمودند: چه‌طور می‌شود که انسان تلاش می‌کند وتلاش او به بار می‌نشیند و انسانی دیگر تلاش بسیار می‌کند؛ اما نتیجه‌ نمی‌بیند که منیت، کبر و شرک شخص است که باعث می‌شود تلاش آن فرد به بار ننشیند. آقای مهندس و آقای امین همیشه در سی‌دی‌های خود توجه به الهام گرفتن از طبیعت را دارند و می‌فرمایند شما هم در زندگی از طبیعت الهام بگیرید. به طور مثال درختان استفاده زیادی برای زمین دارند یکی اینکه اکسیژن تولید می‌کنند و یکی هم حرارت زمین را می‌گیرند.

استاد امین فرمودند: انسان‌ها دو دسته هستند یکی انسان‌هایی ک خوی وحشی گری دارند و در ظاهر آرام و متین هستند و در باطن و درون آن‌ها جهنمی است برای بقای خود و حفظ ظاهر می‌کنند و شاید در جواب شما بله و چشم بگویند؛ اما در اصل کار خود را می‌کنند و افراد اهلی ظاهر سفت و سختی دارند؛ اما درون آن‌ها بهشت زیبایی وجود دارد و آن‌ها کاری به کار کسی ندارند و زمان خود را صرف آموزش خود می‌کنند.

استاد امین در این سی‌دی می‌خواستند به ما آموزش دهند که ما باید اول درون خود را با آموزش‌هایی ک از راهنما می‌گیریم اهلی کنیم و به نتیجه خوب و عالی برسیم و برای اهلی شدن نباید ما از آموزش‌هایی که می‌گیریم ناراحت شویم بلکه باید ظرفیت خود را بالا ببریم.

مشارکت همسفر سودابه:

استاد امین در مورد رفتارهای انسان صحبت کردند که آن را به طبیعت تشبیه کردند. انسان‌ها معمولاً در ذات خود یک خوی وحشی دارند و بستگی به خود آن‌ها دارد که با آموزش دیدن آن را مهار کنیم و اگر این‌کار را انجام ندهیم ممکن است اتفاقات بدتری برای ما رقم بخورد؛ زمانی‌که من مصرف کننده‌ نیکوتین بودم همیشه عصبی و پرخاشگر بودم؛

اما با آموزش‌های کنگره توانستم تا حدودی خشم و شاید نفرتی که در وجود من بود را از بین ببرم و آن را کنترل کنم و نقطه تحمل خود را بالا ببرم و با این کار ذره‌ذره خوی وحشی من برگشت و توانستم به انسانی آرام و با تعادل تبدیل شوم و خشم خود را با نقطه تحمل خود فروکش کنیم و حداقل دیرتر عصبی می‌شدم. ما باید با آموزش و عملی کردن آن‌ها از آن خوی وحشی بیرون بیایم و به انسان‌های دیگر کمک کنیم.

گاهی نقطه تحمل انسان‌ها تمام می‌شود و یا چیزی را که می‌خواهند و ندارند و بسیار تلاش کرده‌اند؛ اما خوی وحشی درون آن‌ها فوران می‌کند و این می‌تواند مربوط به منیت یا تکبر آن‌ها باشد؛ اما باید با آموزش‌ها از این مرحله عبور کنند و خود را به درجات بالاتر ارتقاء دهند. اگر می‌خواهیم محصولات پر بار و شیرینی داشته باشیم باید از ضدارزش‌ها دوری کنیم و به دنبال آرامش و رشد خود باشیم تا روح و جسم و روان ما هم آسوده باشد.

مشارکت همسفر زهرا:

استاد امین فرمودند: من به مسافرتی رفته بودم که در آن جلسه یک مادر بود که فرزندان او اعتیاد داشتند و با آقای امین صحبت ‌کردند و آقای امین با بچه‌ها که صحبت ‌کردند متوجه شدند که یکی از آن‌ها خوی وحشی دارد و فرمودند که می‌خواهیم ببینیم چطوری یک انسان با تلاش‌هایی که در زندگی انجام می‌دهد تلاش‌هایش به نتیجه می‌رسد؛ اما گاهی انسان با تلاش‌های بسیاری انجام می‌دهد و زحمت چند برابر‌ که می‌کشد؛ اما تلاش او به بار نمی‌نشیند.

در این مورد باید از طبیعت الگو بگیریم و باید یک تصویری برای خود داشته باشیم. در طبیعت درخت‌ها برای حیات انسان و موجودات ضروری هستند؛ زیرا اکسیژن تولید می‌کنند. انسان خوی وحشی دارد و دائما در حال جنگیدن با خود، اطرافیان، خانواده‌ و جامعه است برای اینکه بودن خود را حفظ و رشد کند باید با کمک راهنما این کار را انجام بدهد؛ برای این کار انسان باید در درون خود اهلی شده باشد تا به رشد برسد.

نشانه انسان وحشی در ظاهر به نظر بسیار هم اهلی هستند و در نگاه اول می‌بینیم که او بسیار خوش اخلاق است اما در درون بسیار پرخاشگر است و در آخر کار خود را انجام می‌دهد و در مقابل انسان‌هایی هستند که ظاهر بسیار سفت و محکم داشته باشند؛ زیرا او می‌خواهد کسی به بهشت درون‌ او آسیب نرساند. برای شناختن آدم اهلی از وحشی باید ببینیم آیا تولید، زایش یا خلق دارد یا ندارد یا فقط حرف می‌زند. یکی دیگر از نشانه‌های اهلی شدن این است که با دیگران کاری ندارد و خود را با دیگران مقایسه نمی‌کند و آموزش‌پذیر است و یکی دیگر از صفات انسانی که خوی وحشی دارد زود رنج بودن است و بزرگترین مانع برای اهلی شدن یک انسان است.

مشارکت همسفر زیبا:

در سی‌دی خوی وحشی استاد امین فرمودند: انسان امروزه با علمی که به دست می‌آورد توانسته موادی که به صورت طبیعی رشد کرده به نمونه‌های دیگری پرورش بدهد که قابل خوردن باشد. انسانی که خوی وحشی دارد دائما در حال جنگیدن با خود، اطرافیان، افکار و خانواده است. ما اول باید بتوانیم باخود کنار بیایم و درون خود را اهلی کنیم تا بتوانیم کاری برای بقیه انجام بدهیم.

آقای امین در این سی‌دی فرمودند: این جنگیدن برای من هم وجود داشت بسیاری از اوقات تلاش می‌کردم که به چیزی برسم اما نمی‌رسیدم یا همیشه به قرارهایم دیر می‌رسیدم. انسان‌هایی که خوی وحشی دارند در ظاهر بسیار اهلی به نظر می‌آیند که این مثل یک شعبده بازی هست، شاید در نگاه اول بگوییم انسان خوب و خوش برخورد، متین و منظم است ولی زمانی که بیشتر پیش می‌رویم می‌بینیم که هر کاری به آن‌ها می‌گوییم کار خوشان را انجام می‌دهند. در ازدواج هم همین‌طور است، در برخورد اول زود تصمیم می‌گیرند بعد که جلو می‌روند متوجه می‌شوند که چه اشتباهی کردند.

کسانی که از نبود چیزی عصبی وناراحت می‌شوند یا می‌خواهند انتقام بگیرند یعنی ظرفیت داشتن آن چیز را ندارند مثل من که همیشه ناراحت بودم که چرا من خانه ندارم من که زیاد خوبی کردم تازه متوجه شدم که من باید اول ظرفیت داشته باشم بعد می‌توانم به آن چیزی که می‌خواهم برسم. من از خداوند ممنونم که اذن ورود به کنگره را به من داد تا آموزش بگیرم تا گره کارم یکی‌یکی باز شود. برخی از مشکلات انسان می‌تواند از شرک، کبر و منیت باشد مهم این است که آن را پیدا کند و می‌توانیم از طبیعت کمک بگیریم.

مشارکت همسفر زیور:

من همیشه این را می‌گویم که آرام ومتین هستم ولی باید از اطرافیان بپرسیم از ظاهر کسی نمی‌توانیم متوجه بشویم که او خوی وحشی دارد یا ندارد؛ زیرا همه خوی وحشی دارند. انسان می‌تواند تا حدودی روی خودش کار کند و خوی‌ وحشی خود را کم کند و آرام شود، هر چند موقیت‌هایی که اطراف مسافر بوده روی ما نیز تاثیر گذاشته و ترکش‌هایی زمان مصرف مسافران به ما وارد شده است. پس ما می‌توانیم روی خودمان کار کنیم و ما که اشرف مخلوقات هستیم کمتر از یک درخت میوه نیستیم.

میوه‌های وحشی جنگل‌ را انسان با تلاش‌ و کوشش به میوه‌های اهلی تبدیل کردند و انسان‌ها توانستند از آن استفاده کنند؛ پس خوی وحشی در میوه‌ها قابل تغییر است و در ما انسان‌ها هم قابل تغییر است ولی این بستگی به آرامش و شرایط زندگی انسان دارد؛ اما تاثیر اصلی را خود انسان دارد که باید صبور باشد و خوی وحشی را درون خود سرکوب کند و به آرامش برسد.

نتیجه‌ای که من از این سی‌دی گرفتم این است که من وقتی با خوی وحشی مواجه می‌شوم در۹۰ درصد اعصاب خود‌ را به هم می‌ریزم تا ۱۰ درصد بتوانم اعصاب طرف مقابل را خورد کنم؛ بنابراین نتیجه می‌گیریم باید با این خوی وحشی مبارزه کنیم. ما مواقعی که روزه می‌گیریم تلاش می‌کنیم تا افطار شود با تشنگی و گرسنگی مبارزه کرده و سعی می‌کنیم در روز کم‌تر حرف زده تا بتوانم یک روزه‌ای بگیرم که مورد قبول درگاه قدرت مطلق باشد؛ پس ما می‌توانیم با خوی وحشی درون خود مبارزه کنیم در حالی که این مبارزه کار سختی است اما نتیجه شیرین و خوبی دارد.

ویرایش: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون يازدهم)
عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیست‌وسوم)
نمایندگی همسفران سلمان‌فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .