یازدهمین جلسه از دوره هشتاد و دوم کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد به استادی مسافر ابوالفظل و نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر بهنام با دستور جلسه «قضاوت و جهالت« چهارشنبه 18 تیر ماه سال ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفظل هستم یک مسافر
در ابتدا تشکر میکنم از راهنمای عزیزم که این فرصت را به من دادند و به من اعتماد کردند در این جایگاه قرار بگیرم تا بتوانم آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز قضاوت و جهالت است معنی لغوی قضاوت از کلمه قضا میآید یعنی حکم صادر کردن و قضاوت خصوصیتی است مانند اختیار که خداوند به انسان داده است. انسان از صبح تا شب در حال قضاوت کردن و تصمیم گرفتن است که چه چیزی بخورم و چه چیزی نخورم چه بپوشم و چه نپوشم کجا بروم کجا نروم و...
قضاوت بهخودیخود چیز بدی نیست تا وقتیکه ما در مورد دیگران قضاوت نکنیم، وقتی در مورد دیگران قضاوت میکنیم که دیگران چهکار میکنند چه میپوشند کجا میروند.
فلانی دروغ میگوید راست میگوید فلانی درآمدش از کجاست؟ اینجاست که قضاوت روی منفی خودش را نشان میدهد و قضاوت منفی میشود. خداوند در کلامالله شریف گفته است: وقتیکه نفس انسان به این مرحله میرسد تقوا و فسق و فجور به انسان الهام میشود یعنی ارزش و ضد ارزشها که انسان باید باقدرت تفکر این را قضاوت کند و تصمیم بگیرد که به کدام مسیر برود؛ اما اگر این قضاوتها در مورد انسانی دیگر باشد جنبه منفی خودش را نشان میدهد.
مسئله بعدی این است که قضاوت انرژی زیادی از انسان میگیرد، یعنی هم انرژی منفی به انسان میدهد و هم انرژی مثبت را از ما میگیرد و ما بهجای اینکه این انرژی مثبت را صرف اهداف و کارهای روزمره زندگیمان کنیم صرف زندگی مردم میشود و باعث میشود ما انرژی زیادی از دست بدهیم و اینجاست که قضاوت با جهالت گره میخورد و هرچقدر جهالت ما بیشتر باشد قضاوت ما هم بیشتر خواهد بود و بهجای اینکه در مورد خودمان قضاوت کنیم قضاوتمان میرود سمت مردم.
حضرت مسیح میفرماید: چطور شما خسی را در چشم دیگران میبینید، ولی چوبی را در چشم خود نمیبینید. معنی این جمله این است که ما کارهای ضد ارزشی خودمان را نمیبینیم ولی کوچکترین حرکات مردم زیر نظرمان است و صبح تا شب داریم در مورد مردم قضاوت میکنیم، و منشأ آن از جهل و ناآگاهی انسان است.
استاد امین در مورد قضاوت میفرمایند اگر ما عیبی را در دیگران ببینیم و آن عیب یا صفت باعث عصبانیت یا رنجش ما شود به این معنی است که در خود ما هم آن صفت یا ایراد وجود دارد که باعث عصبانیت ما میشود، یا بهصورت آشکار یا بهصورت پنهان، یعنی زمانی که من میبینم کسی دروغ میگوید و از دروغ گفتن او بدمان میآید خود ما هم گاهی دروغ میگویم این میشود بهصورت آشکار بهصورت پنهان هم این است که من میگویم فلانی حسود است و از آدمهای حسود خیلی بدم میآید ولی خودم حسادت نمیکنم ولی این بذر را در خودم کاشتم و ممکن است در آینده خودم دچار حسادت شوم.
مسئله بعدی این است که قضاوت باعث نفرت میشود در دو طرف، یعنی وقتی ما در مورد کسی قضاوت میکنیم مثل این است که موشک را به شهر وجودی او شلیک کردهایم و با آن فرد اعلانجنگ میکنیم پس خودمان هم باید منتظر همین برگشت باشیم یعنی منتظر قضاوت در مورد خودمان باشیم،
روایتی هست که به حضرت محمد (ص) میگویند در منزلی دارد عمل بدی انجام میشود اجازه میدهید برویم و دستگیرشان کنیم؟ ایشان به حضرت علی علیهالسلام میفرمایند شما بروید ببینید و برآورد کنید، حضرت علی علیهالسلام میروند به آن منزل اما جلوی چشمشان را میگیرند دوری میزنند و برمیگردند و میگویند من چیزی ندیدم یعنی بود ولی حضرت علی علیهالسلام نخواستند که ببینند تا دچار قضاوت نشوند. در آخر میخواهم بگویم که قبل از اینکه بخواهم کسی را قضاوت کنم لحظهای تأملکنم و خودم را جای او بگذارم شاید اینطوری کمتر قضاوت کنم.
اهدا نشان این هفته نمایندگی:

تایپ وارسال :خدمت گزاران سایت نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
88