English Version
This Site Is Available In English

تاریکی‌ها پلی به سوی روشنایی‌هاست

تاریکی‌ها پلی به سوی روشنایی‌هاست

این مصاحبه با راهنما مسافر مرتضی و راهنما همسفر زهرا انجام شده است. آن‌ها در مورد تجربه سفر خود در کنگره، اهمیت تجربه تاریکی برای رسیدن به روشنایی، کاربرد جهان‌بینی برای همه انسان‌ها، نحوه رسیدن به آرامش و کاربردی کردن جهان‌بینی، کنترل ورودی‌های ذهن، تبدیل دانایی به دانایی مؤثر، ضلع‌های مثلث درمان، و رابطه جهان‌بینی و بخشش صحبت کرده‌اند. هر دو بر اهمیت تغییر نگرش و خدمت در کنگره برای رسیدن به حال خوش و رهایی تأکید دارند.

 

با سلام و احترام خدمت راهنمای محترم مسافر مرتضی و راهنمای محترم همسفر زهرا. سپاسگزارم که دقایقی زمان خود را در اختیار ما می‌گذارید.
 
راهنما مسافر مرتضی و همسفر محترمشان، با مصرف تریاک، مدت ۱۰ ماه به روش DST و با داروی OT سفر کردند با راهنمایی آقای مسعود ابراهیمی و خانم ملیحه، مدت رهایی ۷ سال.
 
در کنگره گفته می‌شود اصولاً انسان تاریکی‌ها را تجربه می‌کند برای رسیدن به روشنایی‌ها، این جمله برای شما چه معنایی دارد؟
 
راهنما همسفر زهرا: خداوند زمانی‌که انسان را خلق کرد، او را بر سر یک دوراهی قرار داد؛ تاریکی‌ها و روشنایی‌ها و با قدرت اختیاری که به او داد، انتخاب را به عهده خودش گذاشت. اصلاً انسان برای اینکه عظمت روشنایی را درک کند و بفهمد، وارد تاریکی‌ها می‌شود؛ همان‌طور که گفته می‌شود درد فراق، لذت وصال را دوچندان می‌کند. زمانی‌که انسان وارد تاریکی شد، برای رسیدن به روشنایی باید از گذرگاه‌های سخت عبور کند و اگر این گذرگاه‌ها را با سربلندی و موفقیت پشت سر گذاشت، تبدیل می‌شود به انسانی رها از بند تاریکی‌ها که می‌تواند در این مسیر به انسان‌هایی که در تاریکی هستند کمک و یاری برساند.
 
راهنما مسافر مرتضی: زمانی‌که فردی مصرف‌کننده است، در تاریکی‌ها قرار دارد و در مسیر ضد ارزش‌هاست و سختی‌های زیادی را متحمل می‌شود. برای اینکه بتواند به سمت روشنایی برود، به قول جناب مهندس، کافی است روی خود را به طرف روشنایی‌ها برگرداند و برای اینکه به روشنایی برسد، باید از گذرگاه سخت عبور کند و همان‌طور که استاد امین گفتند: زمانی‌که می‌خواهی وارد طبقه دوم بهشت شوی، اول باید وارد طبقه دوم جهنم شوی و بعد اجازه ورود به طبقه دوم بهشت داده می‌شود. پس برای پی بردن به عظمت روشنایی، باید تاریکی‌ها را تجربه کرد. اگر بدانیم هر کدام از ما انسان‌ها رسالت داریم و بیهوده خلق نشده‌ایم، برای یافتن خود با تمام توان به طرف نور و روشنایی حرکت خواهیم کرد.
 
چرا تأکید بر این است که جهان‌بینی فقط برای شخص مصرف‌کننده نیست بلکه برای همه انسان‌ها نیاز است؟
 
راهنما همسفر زهرا: طبق صحبت‌هایی که جناب مهندس دارند، برای کار‌کردن جهان‌بینی حتماً نباید مصرف‌کننده بود. کاری که آموزش‌های جهان‌بینی انجام می‌دهند، درمان نیست بلکه از وارد شدن آسیب و خسارت به انسان جلوگیری می‌کنند. آموزش می‌دهند تا به دیگران و طبیعت خسارت وارد نکند. همان‌طور که می‌دانیم بزرگترین دشمن انسان جهل و نادانی او است. کسانی‌که اعتیاد ندارند، برای حفظ کردن خودشان جهان‌بینی را یاد می‌گیرند. آموزش‌های جهان‌بینی برای جلوگیری از بردگی انسان‌هاست؛ زیرا خیلی از انسان‌ها هستند که برده نفس خود هستند، برده مال و ثروت هستند.
 
راهنما مسافر مرتضی: همان‌طور که می‌دانیم حس، اولین نیرویی است که قوه عقل را به کار می‌اندازد. فردی که مصرف‌کننده مواد مخدر است، در سرمای ۶۰ درجه زیر صفر است و تمام احساس او یخ زده است اما زمانی‌که وارد کنگره می‌شود و وارد پروسه درمان می‌شود، ذره ذره از این یخ‌زدگی خارج می‌شود و حس‌های او که از او گرفته شده بود، به او برمی‌گردد و این باز شدن احساس در آموزش‌های جهان‌بینی نهفته است. اما این را فهمیدیم که فقط مصرف کننده‌ها نیستند که در جهان تاریکی خود هستند، تمام انسان‌ها با افکار منفی و انجام ضد‌ارزش‌ها از مسیر صراط مستقیم دور شده‌اند و آموزش جهان‌بینی و استفاده از این علم است که انسان را به مسیر اصلی زندگی باز می‌گرداند. جهان‌بینی علمی است که برای تمام انسان‌ها کاربردی و قابل استفاده است.
 
یک مسافر و همسفر که دنیایی از تاریکی را برای خودشان ساخته‌اند چگونه می‌توانند به آرامش برسند و جهان‌بینی را کاربردی کنند؟
 
راهنما همسفر زهرا: رسیدن به آرامش و خارج شدن از تاریکی‌ها، چه برای مسافر و چه همسفر، رقم نمی‌خورد مگر اینکه متوسل شویم به ریسمان جهان‌بینی و آموزش‌های آن؛ چون تاریکی فقط تاریکی مواد مخدر نیست، این تاریکی می‌تواند دروغ باشد، غیبت باشد، قضاوت و هر چیز دیگری. بنابراین همسفران که مصرف‌کننده نبوده‌اند، برای رسیدن به آرامش و آسایش لازم و ضروری است که از آموزش‌های جهان‌بینی برخوردار شوند و این امر میسر نمی‌شود مگر با گذر زمان و به آرامی و برای کاربردی کردن جهان‌بینی باید بدانیم آموزش‌هایی که می‌گیریم می‌شود دانایی و دانایی به تنهایی فایده‌ای ندارد. ما باید بتوانیم پا را فراتر بگذاریم و از مرحله دانایی به دانایی مؤثر برسیم که می‌شود همان کاربردی کردن علوم و دانشی که به دست آورده‌ایم یا بهتر بگویم از حرف به نقطه عمل برسیم.
 
راهنما مسافر مرتضی: زمانی‌که من وارد کنگره شدم، برای درمان موادم آمدم اما در ادامه دیدم خانم‌هایی هم هستند که همراه مسافرانشان می‌آیند و به‌مرور زمان متوجه شدم زمانی‌که فرد مصرف‌کننده است، نه تنها به خودش بلکه به اطرافیانش هم آسیب وارد کرده و فقط او نیست که احتیاج به درمان دارد، بلکه همسفر او هم باید بیاید تا خودش را پیدا کند و در کنگره این امر بسیار زیبا رقم می‌خورد و در کنار مسافر، همسفر هم با آموزش گرفتن به حال خوش می‌رسد و این سفر، سفری است که باید مسافر و همسفر با هم و در کنار هم بیایند و از آموزش‌های ناب جهان‌بینی استفاده کنند.
 
ورودی‌های ذهن را با چه روش‌هایی می‌توانیم کنترل کنیم؟
 
راهنما همسفر زهرا: زمانی‌که دائماً به مسائل منفی فکر کنیم و خاطرات تلخ را مرور کنیم، باعث می‌شود انرژی زیادی را از دست بدهیم و چیزی جز ناامیدی، حسادت عاید ما نمی‌شود. همان‌طور که در جزوه جهان‌بینی گفته شده، پول معادل انرژی در دنیای درون است. وقتی انرژی خودمان را صرف فکر کردن به چیزهای ضد ارزشی و بیهوده می‌کنیم، ذهن را در اختیار نفس اماره قرار می‌دهیم اما می‌توانیم با آموزش جهان‌بینی و بالا بردن سطح دانایی و تبدیل آن به دانایی مؤثر، ذهن خود را کنترل کنیم. وقتی ذهن ما مثبت‌اندیش شد و نیروهای مثبت و ارزشی قدرت گرفتند، هر فکر منفی اجازه ورود پیدا نمی‌کند و با معرفت و شناخت، روز به روز نیروهای مثبت درونمان قدرت می‌گیرند و باید گفت با ورود نور و روشنایی، تاریکی خارج می‌شود.
 
راهنما مسافر مرتضی: ما انسان‌ها به ذهنمان خوراک منفی و افکار و انرژی منفی تزریق کرده‌ایم و این افکار در ذهن ما جا خوش کرده‌اند. ما باید یاد بگیریم که بتوانیم ورودی‌های ذهن را کنترل کنیم؛ با افکار مثبت و مثبت‌اندیشی و این را هم باید بدانیم که ما سال‌هاست به این افکار منفی جا و مکان داده‌ایم، خوراک داده‌ایم و به این سادگی‌ها سنگر را خالی نمی‌کنند و زمانی‌که می‌خواهیم افکار مثبت را جایگزین کنیم، آن‌ها با تمام قدرت وارد نبرد می‌شوند و این اتفاق برای من افتاد و فقط سی‌دی‌های آموزشی کنگره بود که توانست خوراک مناسبی برای ذهنم باشد و این همان ضلع جهان‌بینی است که باید در این مورد از آن غافل نشد.
 
برای تبدیل کردن دانایی به دانایی مؤثر، مسیر سخت است؛ در این صورت باید چگونه حرکت کنیم تا مسیر را هموار کنیم؟
 
راهنما همسفر زهرا: کسی که مدت زیادی را در تاریکی بوده و تازه به مسیر روشنایی و ارزش رسیده و در مرحله دانایی قرار گرفته، مسلماً رسیدن به دانایی مؤثر کاری دشوار برایش خواهد بود. پس برای اینکه تغییر جایگاه بدهد باید از کارهای کوچک شروع کند؛ یعنی لازم نیست یک مرتبه تصمیمات جدی و سنگینی انجام دهد. مثلاً می‌داند اگر شب مسواک نزند، حتماً دندان‌هایش آسیب خواهد دید، پس آن دانایی که در این زمینه دارد را باید عملیاتی کند تا بشود دانایی مؤثر و همین‌طور ذره ذره به کارهای بزرگتر برسد.
 
راهنما مسافر مرتضی: یک مصرف‌کننده می‌داند کارش اشتباه است اما فقط می‌داند و نمی‌تواند کاری کند تا این کار ضد ارزشی را کنار بگذارد؛ این یعنی دانایی. اکثر انسان‌ها در مرحله دانایی هستند اما دانایی مؤثر زمانی رقم می‌خورد که فرد مصرف‌کننده راه و روشی را برای درمان خود انتخاب کند که کمترین آسیب را به خودش وارد کند؛ این می‌شود دانایی مؤثر؛ یعنی فقط دانستن کافی نیست، عمل کردن است که نقش اصلی را اجرا می‌کند و باز هم در این باره استاد امین در جزوه جهان‌بینی به‌طور کامل توضیح دادند و ما را هوشیار کردند.
 
به نظر شما کسی که در کنگره حرکت نمی‌کند کدام ضلع از مثلث درمانش شکل نگرفته؟ و باید چه کار کند؟
 
راهنما همسفر زهرا: برای حرکت کردن و در مسیر اصلی بودن، یکی از ارکان اصلی جهان‌بینی است. فردی که آموزش‌های جهان‌بینی را به خوبی درک کرده باشد و آن‌ها را اجرایی کرده باشد، در تمام قسمت‌ها جزو پیشتازان خواهد بود؛ همان‌طور که جناب مهندس در کتاب عشق می‌گویند: پرده‌ای روی عقل و تفکر و عشق و اعتقاد و جهان‌بینی ما کشیده شده و خیلی مهم است که بتوانیم این حجاب را به کمک آموزش‌های جهان‌بینی و اجرایی کردن آن کنار بزنیم. در واقع فرد در کنگره زمانی می‌تواند حرکت مفید و مؤثری داشته باشد که، سه ضلع مثلث درمان که همان جسم، روان و جهان‌بینی است، به‌اندازه هم رشد کنند.
 
راهنما مسافر مرتضی: مثلث درمان یعنی جسم، روان و جهان‌بینی. اگر شخصی فقط روی جسم و روان متمرکز شود و ضلع جهان‌بینی را فراموش کند، مثلث درمان ناقص می‌شود؛ یعنی فرد خدمت‌گزاری نخواهد بود و وارد قضاوت می‌شود؛ یعنی نمی‌تواند حرکت کند و مدام به دنبال این است که ایراد بگیرد از همه افراد. برای حرکت کردن باید فرمان‌بردار بود و فرمان‌پذیر یا بهتر بگویم فرد باید سرش را با سر راهنما عوض کند و فقط چشم بگوید؛ در غیر این صورت از مسیر خارج شده و نمی‌تواند حرکت مثبتی انجام دهد.
 
رابطه جهان‌بینی و بخشش در لژیون سردار را چگونه معنا می‌کنید؟
 
راهنما همسفر زهرا: من همیشه این را می‌گویم که زندگی من به دو بخش تقسیم شده؛ جهانی که قبل از ورود به کنگره داشتم و جهانی که بعد از کنگره برایم رقم خورد. بخشیدن قبل از کنگره برای من به این معنا بود که می‌بخشیدم که دیده شوم، می‌بخشیدم که به من بازگردانده شود و باید بگویم بخشش قبل از کنگره برای من شبیه به نقابی بود که سعی می‌کردم تمام نقاط ضعفم را پشت آن پنهان کنم، اما زمانی‌که وارد کنگره شدم و از شالوده‌های ناب کنگره که مهمترینش آموزش‌های جهان‌بینی بود چشیدم، دریچه دیگری به روی من باز شد یعنی نگاهم، نگرشم به‌طور کلی تغییر کرد. زمانی‌که اذن ورودم به لژیون سردار داده شد، فهمیدم معنی واقعی بخشش چیست و لذت و شیرینی آن را حس کردم و تجربه کردم و با تمام توانم حاضر بودم پرداخت کنم، تا این لذت را به دست بیاورم؛ به‌طور کلی می‌توانم بگویم علم جهان‌بینی در کنار لژیون سردار گوهری به انسان می‌دهد به‌نام قدرت بخشش در تمام زمینه‌ها.
 
راهنما مسافر مرتضی: یک مصرف‌کننده با واژه بخشش غریبه است؛ چون فقط خودش را می‌بیند و به فکر این است که به هر قیمتی که شده حال خودش را خوب کند؛ اما در کنگره واژه بخشش را به زیبایی می‌توان دید و حس کرد؛ بخشیدن و گذشتن از وقت، از مال، از جان و در لژیون سردار این بخشش زیباتر و پررنگ‌تر به نمایش گذاشته می‌شود. افراد از خواسته‌های خود می‌گذرند چون قرار است چیزی را به دست بیاورند که نمی‌شود روی آن قیمت گذاشت. برای من بخشش در کنگره و لژیون سردار معنا پیدا کرد؛ زمانی‌که توانستم عضو سردار شوم و همسفرم را به‌عنوان دنور اعلام کنم، لذتی وصف‌نشدنی داشت. بخشش فقط مالی نیست، در تمام زمینه‌ها صدق می‌کند.
 
کلام آخر:
 
راهنما همسفر زهرا: و در آخر دوست دارم حرف‌هایم را با این شعر به پایان برسانم:
«معرفت در گرانیست به هر کس ندهند
پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند
معرفت بار گرانیست به هر کس ندهند
معرفت راه رهاییست به هر نفس ندهند»
خدا را شکر که اجازه و اذن داده شد تا در این بهشت زیبا قدم بگذارم و خدمت کنم. ان‌شاءالله تمام عزیزانی که وارد کنگره می‌شوند، قدر لحظه‌لحظه حضور در این مکان مقدس را بدانند، چون هر کس نمی‌تواند بیاید و ماندگار شود، باید بتواند خودش را ثابت کند و این امر محقق نمی‌شود جز با تغییر نگرش.
 
راهنما مسافر مرتضی: خدا را شکر می‌کنم که توانستم در این مسیر باشم و زیر پرچم بزرگ مردی به نام جناب مهندس. امیدوارم بتوانم در این راهی که قدم گذاشته‌ام مثمر‌ثمر باشم و زکات هدیه گرانبهایی که کنگره به من و خانواده‌ام داده را با خدمت کردن پرداخت کنم.
 
 
سپاس فراوان از راهنما مسافر مرتضی و همسفر محترمشان راهنما همسفر زهرا که وقت خود را در اختیار ما گذاشتند و به سؤالات ما پاسخ دادند.
 
طراح سوال و مصاحبه‌کننده: همسفر زری، رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فهیمه، رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فهیمه، رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خمین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .