هشتمین جلسه از دوره سی ام کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئیپاستور با استادی پهلوان راهنما مسافر علی، نگهبانی مسافر سامان و دبیری مسافر حسام با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز چهارشنبه هجدهم خردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
از آقا سامان عزیز بسیار سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا بتوانم خدمت کنم و همچنین در جمع صمیمی شما عزیزان حضور داشته باشم.
پیش از آغاز صحبتهایم، لازم میدانم از ایجنت پیشین، آقا سعید، قدردانی کنم. در دوران مسئولیت ایشان، من آموزشهای بسیار ارزندهای دریافت کردم. اکنون که در ساختمان ۲۰ حضور دارم، با دید بازتری به شعبات نگاه میکنم و خدا را شکر میکنم که شعبه ما، یکی از بهترین و منظمترین شعبات است؛ و این، به برکت تلاشها و زحمات خدمتگزاران و ایجنت محترم شعبه است که محیطی آرام و سرشار از نظم و سکوت فراهم کردهاند تا خدمات به بهترین نحو ممکن ارائه شود.
به آقا علیرضا، ایجنت جدید شعبه نیز تبریک میگویم و امیدوارم در طول دوران مسئولیتشان، با موفقیت و آرامش این مسیر را ادامه دهند و نتایج درخشانی بر جای بگذارند.
دستور جلسه این هفته، در مورد قضاوت و جهالت است؛ موضوعی که متأسفانه در زندگی همه ما حضوری پررنگ دارد اما اغلب نسبت به آن بیتوجه هستیم. قضاوت، رفتاری است که گاه ندانسته جای دانایی را میگیرد. بدون آگاهی، درباره افراد و جامعه داوری میکنیم و این همان ظلمی است که ابتدا به خودمان روا میداریم، زیرا قضاوت ناآگاهانه، عین جهالت است.
من وقتی بدون داشتن اطلاعات، فردی را فقط از ظاهرش قضاوت میکنم مثلاً یک فرد کارتنخواب یا کسی با لباسهای کهنه و میگویم «عجب آدمی!» یا «چه بوی بدی میدهد»، آیا واقعاً از درون و رنجهای او باخبرم؟ زخمها، گرفتاریها، گذشته و داستان زندگیاش را دیدهام؟ آیا خودم دوست دارم کسی من را ناقص، سطحی و نصفهنیمه قضاوت کند؟
مثلاً میگوییم فلانی چون وضع مالی خوبی دارد، پس حتماً کلاهبردار است! یا کارمند است، پس اختلاس کرده! اینها برداشتهای خام و قضاوتهایی است که بر پایه جهل ماست. ما در کنگره آموزش میگیریم که این رفتارها را اصلاح کنیم و خدا را شکر میکنم که این بستر آموزشی در اختیار ما قرار گرفته است.
هیچجای دیگری مثل کنگره این نوع آموزشهای کاربردی و انسانی را ارائه نمیدهد. من سالها درس خواندهام، اما هیچوقت چنین مطالبی را اینگونه عمیق و از دل کسی نشنیدهام. زیرا اغلب کسانی که آموزش میدهند، خودشان عمل نمیکنند؛ اما اینجا، آموزشدهنده کسی است که خودش سالهاست عملی به آنها پایبند است: جناب مهندس دژاکام. همین صداقت و عملگرایی، سخنان ایشان را در دل ما مینشاند.

امیدوارم بتوانیم به نقطهای برسیم که بهراحتی و بر اساس ظاهر افراد قضاوت نکنیم. «فلانی چطور است؟» اصلاً مگر به من مربوط است؟
در دل این موضوع، بحث بخشش نیز نهفته است.
بخشش فقط مالی نیست. ما بخشندگی فکری و قلبی هم داریم. بخشش قلبی یعنی قضاوت نکردن. یعنی من کاری به زندگی و تصمیمات دیگران نداشته باشم، مگر اینکه واقعاً به من ارتباط داشته باشد و نیاز باشد گفتوگو کنم.
در ادامه، درباره موضوع گلریزان هم میخواهم چند نکته عرض کنم:
سپاسگزارم از همه دوستان که در سال گذشته، تعهدات خود را بهخوبی انجام دادند. شعبه ما، در این زمینه هم یکی از بهترینها بود. امسال هنوز بخشی از تعهدات باقی مانده و زمان رو به پایان است.
امیدوارم امسال نیز همانطور که در شأن این جمع است، تعهدات کامل شود. و اگر کسی واقعاً شرایط انجام تعهد را ندارد، لطفاً به مسئولین اطلاع دهد تا نام او از لیست تعهدات خارج شود.
در پایان، اشارهای کوتاه به آیهای از قرآن میکنم که به موضوع دستور جلسه ارتباط دارد.
خداوند میفرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است.»
این یعنی ما نباید ذهنمان را با قضاوتهای بیاساس آلوده کنیم. قضاوت ناآگاهانه، ظلمی است به دیگران، و در وهله اول ظلمی به خود ما.
ما اینجا آمدهایم تا بیاموزیم که ظلم نکنیم. درمان جسمی ما در کنگره حدود ۱۰ یا ۱۱ ماه زمان میبرد و تمام میشود، اما درمان تفکر و اصلاح نگرش، سالها زمان میبرد و بسیار ارزشمندتر است.
کنگره به ما یاد میدهد که از ضدارزشها فاصله بگیریم. و قضاوت، بیتردید یکی از ضدارزشهای بزرگ است.
بیش از این وقتتان را نمیگیرم. از اینکه با حوصله به صحبتهایم گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.
ضبط و تایپ: مسافر روح الله
عکس: مسافر مسلم
ارسال: مسافر حمید
ویرایش: مسافر حسام (گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور)
- تعداد بازدید از این مطلب :
100