جلسه یازدهم از دوره سیویکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لویی پاستور با استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر شایسته و دبیری همسفر پانتهآ با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز سهشنبه 17 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را هزاران بار شاکرم که خدمت در این جایگاه برای بار دوم نصیب من شد. از خانم تینا راهنمای عزیزم بابت تمام زحماتشان تشکر میکنم. دستور جلسه درباره قضاوت و جهالت است. این سؤال برای تازهواردین پیش میآید که ما آمدیم اینجا درمان بشویم یا انسان را بشناسیم؟ اولین بار که نگاه میکنیم میپرسیم چرا موضوع فعالیت کنگره۶۰ باید شناخت انسان باشد؟
چون از کنار هم قرارگرفتن مواد مخدر و انسان، اعتیاد به وجود میآید و برای درمان اعتیاد حتماً باید این دو مؤلفه؛ یعنی مواد مخدر و انسان را بشناسیم. آقای مهندس فرمودند: حتماً باید جهانبینی شخص بالا برود تا اعتیادش درمان بشود و در ادامه میفرمایند: شما برای تولید و برداشت محصول گندم به یک سال زمان نیاز دارید، اگر خواسته باشید برداشت میوه داشته باشید باید حداقل ۵ سال زمان بگذارید؛ ولی برای تغییر یک انسان ۱۰۰ سال زمان لازم است تا بتوانیم یک انسان را تغییر و پرورش بدهیم.
حالا میتوانیم رابطه دستور جلسات را با مسئله درمان اعتیاد بهتر درک کنیم. از جمله دستور جلسه امروز که «قضاوت و جهالت» است. قضاوتکردن از حکم صادرکردن میآید. در قرآن آمده که خداوند قدرت قضاوت را به همه انسانها داده است. انسان دارای اختیار است و باید برای سرنوشت و زندگی خودش تصمیم بگیرد؛ پس به این قضاوت نیاز دارد؛ اما متأسفانه ما آمدیم این قضاوت را برای عملکرد انسانهای دیگر استفاده کردیم و دائماً دیگران را قضاوت میکنیم. آیا این کارشان درست است یا غلط؟ آیا این صحبتی که با ما کرده درست است یا نه؟ بهجای اینکه از قدرتی که خداوند به ما داده برای شناخت خودمان استفاده کنیم، برای انسانهای دیگر استفاده میکنیم و این از جهل و نادانی ماست.
هرچقدر به سمت دانایی برویم و داناییمان بالاتر برود میفهمیم که نباید دیگران را قضاوت کنیم. شاید من از یک نفر یک تصویری دیدم، شاید آن چیزی که چشم من دیده درست باشد؛ ولی آن چیزی که ذهن من معنی کرده درست نباشد. به قول آقای مهندس شما یک چیزی دیدی؛ ولی یک داستان دیگری از آن در ذهنت ساختهای و حتماً حتماً آن داستانی که ساختی غلط بوده و این باعث حال خرابی تو میشود.
خود من بارهاوبارها دچار این قضیه شدم، انسانها از جمله مسافر خودم را را قضاوت کردم و همیشه حال خراب بودم. الان به این نتیجه رسیدم که حال خرابی من مال همین بوده است. شاید من آن تصویر را میدیدم؛ ولی آن داستانی که در ذهنم میساختم چیز دیگری بوده است. امیدوارم همه ما به این درجه برسیم که بتوانیم از جهل، دور و به دانایی نزدیکتر بشویم و آرامش مهمان دل همه باشد.
.jpg)
اعطای نشان پیمان وادی هشتم توسط راهنما همسفر معصومه به همسفر لیلا
.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر ماندانا و مسافر کامران
عکاس: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
تایپ: همسفر پروین رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
74