English Version
This Site Is Available In English

هر چه دانایی انسان کمتر قضاوت کردن او بیشتر

هر چه دانایی انسان کمتر قضاوت کردن او بیشتر

جلسه هشتم از دوره سی‌ودوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان با استادی همسفر پروانه و نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر زیبا با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق پیدا کردم در این جایگاه خدمت‌ کنم و آموزش بگیرم. از نگهبان جلسه، ایجنت محترم، مرزبانان عزیز و راهنمای بزرگوارم که به من اجازه خدمت دادند تشکر می‌کنم.
موضوع دستورجلسه این هفته «قضاوت و جهالت» است، قضاوت به معنای داوری و صادر کردن حکم و جهالت به معنای عدم دانایی است. حالا چرا این دو کلمه در کنار هم به کار رفته‌اند؟ به خاطر این است که رابطه مستقیمی با همدیگر دارند؛ یعنی هر چه‌قدر دانایی فرد کمتر باشد، بیشتر در مورد دیگران قضاوت کرده و هر اندازه دانایی او بیشتر شود، ديگران را کمتر مورد قضاوت قرار می‌دهد. انسان فطرتاً موجودی است که قاضی به دنیا آمده است؛ یعنی زمانی که خداوند قدرت اختیار را به انسان عطا کرد او را بین دو راهی قرار داد و به انسان قدرت قضاوت کردن هم بخشید، اما انسان فقط اجازه قضاوت در مورد خودش را دارد. در هر لحظه از زندگی ما انسان‌ها در حال قضاوت کردن هستیم؛ مثلاً با خودمان فکر می‌کنیم امروز فلان کار را انجام دهم یا نه، فلان وسیله‌ را برای خانه بگیرم یا نه؟ و... همه این‌ها تا این مرحله خیلی عالی و لازمه‌ حیات هستند، چون در مورد خودمان قضاوت کرده‌ایم؛ ولی مشکل زمانی به وجود می‌آید که ما از حریم خودمان خارج شده و وارد حریم و حیطه زندگی دیگران می‌شویم و می‌خواهیم در مورد دیگران قضاوت کنیم.

مرحله اول قضاوت کردن، ظن و گمان بد بردن است. ظن و گمان بد بردن نسبت به فردی که مورد قضاوت قرار می‌گیرد و بعد شروع می‌کنیم به تجسس کردن و یکسری اطلاعات ناقص و نادرست به دست آورده و بر اساس همان اطلاعات غلط برای فرد حکم صادر می‌کنیم، این قضیه مثل این است که ما یک تکه از یک پازل را می‌بینیم و بر اساس ذهنیت خودمان می‌خواهیم پازل را کامل کنیم؛ در صورتی‌ که طرح کامل پازل را ندیده‌ایم و نمی‌دانیم که قرار است چه شکلی شود. در مورد قضاوت دیگران هم همین‌طور است، فردی که درس قضاوت می‌خواند، گروهی از افراد متخصص و کاربلد در کنارش هستند و به او کمک می‌کنند، تا یک حکمی صادر شود و بعضی اوقات این حکم با وجود چنین افراد کاربلد و خبره‌ای، نادرست از آب در می‌آید و بعد از چندین سال متوجه می‌شوند که حکمی که صادر شده اشتباه است؛ بعد ما انسان‌ها انتظار داریم که براساس ذهنیت خودمان و براساس اطلاعات نادرستی که بدست می‌آوریم و بدون اینکه هیچ اطلاعی از زندگی افراد داشته باشیم یا بدون اینکه بدانیم آن فرد چه گذشته‌ای داشته و در زندگی‌ قبلی‌‌ خود چگونه بوده یا شاید مسیری که طی کرده یا طی می‌کند مسیر درستی باشد، بدون در نظر گرفتن این مسائل به خودمان اجازه می‌دهیم که آن فرد یا افراد را قضاوت کنیم. قضاوت کردن اول به خود ما صدمه می‌زند، یعنی ما ارزش و احترام و اهمیت خود را  در بین آن افراد از دست می‌دهیم و رفته‌رفته وقتی به قضاوت کردن عادت کردیم، به تعداد این افراد هم اضافه می‌شود و انرژی منفی که بر اساس قضاوت کردن به زندگی آن افراد ساطع می‌کنیم، بعد از مدت‌ها به زندگی خودمان برمی‌گردد.
استاد امین در سی‌دی «قضاوت» می‌فرمایند: موشک‌هایی که به وسیله افکار و اندیشه ما به سمت دیگران پرتاب می‌شوند به آن‌ها اصابت خواهند کرد؛ حتی اگر در یک کهکشان یا در یک بعد دیگر باشند، اصلاً فاصله مطرح نیست، حتی اگر  من هیچ عملی انجام ندهم و  فقط در ذهن خودم فردی را قضاوت کنم، او متوجه می‌شود و حس می‌کند و این باعث ایجاد کینه و دشمنی می‌شود.

در مورد قضاوت کردن آقای مهندس می‌فرمایند: اگر می‌خواهید در مورد شما قضاوت نکنند، شما هم در مورد دیگران قضاوت نکنید یا اینکه اگر بیل‌زن خوبی هستی، باغچه خودت را بیل بزن. جمله‌ای که در زندگی من بسیار تأثیرگذار بود، این بود که اگر فیلم‌بردار خوبی هستی، دوربین را به سمت خودت برگردان و از خودت فیلم بگیر. من خودم فردی بودم که خیلی روی رفتارهای مسافرم زوم می‌کردم و فکر می‌کردم که باید مسافرم را اصلاح کنم، در مورد مصرف مواد، رفتارهایش و هر کاری انجام می‌داد، مدام به او نق می‌زدم و می‌گفتم این کارت اشتباه است و به بهانه‌های مختلف از او ایراد می‌گرفتم، همیشه تمرکزم روی این بود که من باید مسافرم را تغییر دهم! نه تنها هیچ نتیجه مثبتی نگرفتم، در واقع فقط حال خرابی و تخریب‌های آن شامل حالم می‌شد؛ ولی بعد از اینکه به کنگره آمدم و آموزش‌ها را گرفتم، متوجه اشتباهات خودم شدم و سعی کردم روی خودم تمرکز کنم و دوربین را به سمت خودم برگرداندم، شاید من رفتارهایی داشته باشم که از اعتیاد مسافرم خیلی بدتر است، شاید مسافرم یک واسطه‌ای بود که من با کنگره آشنا شوم و خودم را بشناسم.

من همیشه بواسطه شغلم سعی می‌کردم  حال دیگران را خوب کنم و مشکلات آنها را حل کنم، غافل از اینکه خودم پر از مشکلات و ضدارزش‌ها بودم و به همین دلیل همیشه حالم بد بود و همیشه ناامید بودم. من اگر خودم را تغییر دهم، نیازی  نیست برای تغییر دیگران زور بزنم، وقتی اطرافیان تغییرات را در من ببینند، ناخودآگاه آنها هم تغییر خواهند کرد.
آقای مهندس همیشه در صحبت‌هایشان می‌فرمایند: اگر گِلی را در کنار یک گُل قرار دهیم، بعد از مدتی بوی آن گُل را به خود می‌گیرد و این همان قضیه القاء می‌باشد که اجرا می‌شود و در مورد انسان‌ها هم صادق است. اگر من در جهت مثبت حرکت کنم و برای تغییر خودم تلاش کنم، قطعاً  افرادی که با من زندگی می‌کنند، این خصوصیات من، به آنها هم منتقل می‌شود و بعد از مدتی با من هم‌مسیر می‌شوند.

در پایان نکته مهم در مورد قضاوت این است که، زمانی انسان دیگران را قضاوت می‌کند که از دانایی کمتری برخوردار است؛ یعنی هر چه دانایی بالاتر باشد، سعی می‌کند دیگران را قضاوت نکند، دقیقاً مثل زمانی که ما تغذیه مناسب را یاد گرفتیم و دیگر هیچ میلی برای خوردن غذاهای فست‌فود یا شیرینی‌جات نداریم. در مورد قضاوت همین‌طور است؛ یعنی هر چه دانایی من بالاتر رود، خودبه‌خود از قضاوت کردن دور می‌شوم. یادش بخیر راهنما شهرزاد همیشه در لژیون به ما می‌گفتند: بچه‌ها! تا وقتی مسئله‌ای به شما مربوط نیست، یاد بگیرید و به خودتان بگویید «به تو چه»  و من سعی می‌کنم این به تو چه را در زندگی کاربردی کنم؛ وقتی می‌خواهم کسی را قضاوت کنم، دیگر نمی‌گویم پروانه تو چقدر زرنگ هستی یا چقدر باهوشی که متوجه شدی! مثلاً وقتی یک نفر در جمعی دروغ می‌گوید و من متوجه می‌شوم که او دروغگو است، به خودم می‌گویم؛ به درون خودت نگاه کن! ببین پس این صفات در درون تو هم وجود دارد که متوجه شدی، چرا دیگران متوجه نشدند؟! آن موقع انسان دیگر از قضاوت کردن دیگران خجالت می‌کشد و سعی می‌کند این کار را انجام ندهد‌.

 

تقدیر از اعضای لژیون سردار

 

مرزبانان کشیک: همسفر فرشته و مسافر داریوش
تایپیست‌ها: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم) و همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
عکاس خبری: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
ارسال: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .