حرف زدن راحت و حرف نزدن سخت است‌

جلسه هشتم از دوره بیست و چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی پاکدشت با استادی مسافر سلمان، نگهبانی مسافر کاظم و دبیری مسافر حامد با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" دوشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان سلمان هستم یک مسافر
اول خدای خودم را شاکرم که امروز توانستم این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم و از راهنمای خوبم آقا سجاد سپاس‌گزارم که این فرصت را به من داد تا خدمت کنم.
دستور جلسه قضاوت وجهالت: من قبل از این‌که وارد کنگره شوم معنی قضاوت را نمی‌دانستم و برایم مهم نبود، زمانی که مواد مصرف می‌کردم به راحتی مردم را قضاوت می‌کردم و حکم صادر می‌کردم و به قول آقای مهندس می‌بریدم و می‌دوختم، همیشه فکر می‌کردم که تنها ایراد من مواد مخدر است ولی بعد از رهایی متوجه شدم به غیر از مواد مخدر کارهای ضد‌ ارزشی را هم باید کنار گذاشت که چه‌بسا سخت‌تر هم است.
در این روزها که در ایام محرم قرار داریم نیروهای منفی به من بیشتر القاء می‌کردند که دیگران من را مورد قضاوت قرار می‌دهند و در گذشته بسیار از قضاوت دیگران هراس داشتم فی‌الحال به واسطه آموزش‌های کنگره دیگر به این مسئله اهمیت نمی‌دهم.

زمانی که من شخصی را قضاوت می‌کنم باعث می‌شود حال من خراب شود و در ادامه این امر باعث می‌شود انرژی زیادی از دست بدهم‌.

گاهی اوقات در یک دورهمی خانوادگی یکی از اعضای خانواده حرفی می‌زند و من شروع به قضاوت کردن آن می‌کنم و حرف‌هایی را به زبان می‌آورم که باعث رنجش شخص مقابلم می‌شود، جالب این‌جاست من از آن موضوع هیچ سررشته‌ای ندارم. جناب مهندس می‌فرماید حرف زدن راحت است اما حرف نزدن خیلی سخت است‌.
مطلبی را گوش می‌کردم و این برایم خیلی جالب بود ‌گفت فلانی خیلی می‌فهمد و یکی هم هست که اصلاً صحبت نمی‌کند و برایم جای سوال است که او می‌فهمد یا نمی‌فهمد! گفت کسی که صحبت نمی‌کند او خیلی می‌فهمد، در واقع کسی که زیاد صحبت می‌کند و راجع به هرچیز نظر می‌دهد او نمی‌فهمد.
ما در آن جایگاهی نیستیم که بتوانیم قضاوت کنیم چون قضاوت کار ما نیست ما سررشته‌ای از آن نداریم.
متشکرم که به صحبت‌های بنده توجه کردید.

عکس و تایپ: مسافر اسدالله لژیون هفتم

ویراستاری و بارگذاری: مسافر رضا لژیون ۱۲