اولین جلسه از دوره سی و چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی همسفر راضیه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر نرگس با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز دوشنبه ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان، ایجنت و راهنما همسفر نجمه سپاسگزارم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من واگذار کردند؛ دستور جلسه” قضاوت و جهالت” قضاوت یعنی ما براساس یکسری اطلاعات در مورد شخصی و یا مجموعهای نظر بدهیم؛ چرا این کار را میکنیم؟ چون ساختار انسان به صورت بازیگونه خلق شده و مدام سر دوراهی قرار میگیرد که باید با قضاوت مسیر خود را مشخص کند و شامل موضوعات بزرگ و کوچک میشود؛ مثلا: این لباس یا آن را بپوشم؛ این رشته تحصیلی و یا دیگری را انتخاب کنم؛ این قضاوت هیچ مشکلی ندارد حتی میتواند باعث ارتقاء نیز شود اما زمانی قضاوت مشکلدار میشود که در اموری که به ما مربوط نیست استفاده شود و این عین جهالت است.
اصولا انسان باید قاضی خود باشد نه قاضی دیگران، حالا ربط بین قضاوت و جهالت چیست؟ انسان هرچه جاهلتر باشد قضاوت او بیشتر است، چون هنوز به آن درک نرسیده که انسانها از هم متمایز هستند و قرار نیست که افکار و رفتار دیگران با ما یکی باشد، باید بدانیم که جهنم جهل و بهشت فهم انسان است؛ چرا بهشت فهم انسان است؟ چون انسان آگاه، در آرامش مشغول به زندگی خود است و بار روانی اضافه برای خود فراهم نمیکند؛ همچنین وقت و انرژی خود را صرف تکامل و پیشرفت میکند؛ انسان جاهل به دلیل منیت و یا ترس از دستدادن موقعیت، دائما در حال قضاوت در امور دیگران است و به جای این که وقت و انرژی خود را برای تزکیه و پالایش، دوست داشتن و دوست داشته شدن صرف کند، صرف عیبجویی، غیبت، قضاوت، تجسس و سوءظن میکند که اینها همه میوههای سمی درخت جهالت است.
نیروهای منفی و مخرب شخص را سرگرم میکنند تا اینکه مانع از رشد دانایی او شوند و تا زمانیکه ما روی دیگران زوم باشیم، هرگز بخش تاریک وجود خود را نخواهیم دید؛ پس بیاییم قضاوت نکنیم چون ما از زندگی دیگران چیزی نمیدانیم، هرکدام از در یک مکان متفاوت به دنیا آمدهایم؛ گذشته متفاوتی داشتیم؛ خانواده و سرنوشت متفاوتی داریم؛ هر اتفاقی برای هر کسی افتاد شاید کاری که در لحظه انجام داده بهترین حرکت بوده است و ما حق قضاوت او را نداریم؛ چه بسا در این قضاوتها آبروها برده شده، بعضی رابطهها از بین رفته، زندگیها از هم پاشیده و چهقدر بذر ناامیدی، کینه و انتقام کاشته شده است؛ پس اگر هر کدام از ما فکر کنیم که قضاوت نا بهجای ما میتواند، مسیر زندگی دیگران را تغییر دهد، قطعا انجام نمیدهیم؛ امام صادق(ع) میفرمایند: (اگر انسانی، انسانی را بهخاطر گناهی سرزنش کند، نمیمیرد تا خود به آن گناه مرتکب شود) این حدیث درست همان صحبت استاد امین در سیدی قضاوت است که میگویند: از هر چه که بدت میآید سرت میآید؛ چون وقتی ما صفت بد و ناپسندی را در شخصی دیدیم و قضاوت کردیم؛ قطع به یقین ما عین آن صفت را در درون خود داریم که توانستیم آن را تشخیص دهیم.
از کوزه همان برون تراود که در اوست، حالا شاید ذرهای کمتر داشته باشیم ولی قطعا داریم؛ برای درک بهتر مثلا: وقتی وارد مکانی میشوم، میگویم: بهبه چه بوی گل یاسی و یا چه بوی زبالهای میآید؛ من زمانی میتوانم این بوها را تشخیص دهم که قبلا آن را استشمام کرده باشم و در ضمیر ناخودآگاه من حک شده باشد؛ بنابراین بدانم صفت بد دیگران را در درون خود دارم و وقتی کسی را قضاوت میکنم، نه تنها از آن شخص سخن نمیگویم، بلکه شخصیت واقعی خود را تعریف میکنم؛ پس از این قضاوتها دست بردارم چون من در مقام و جایگاهی نیستم که بخواهم قضاوت کنم همچنین علم قضاوت کردن را هم ندارم؛ به قول حضرت مولانا: (نه تو آنی که همانی نه من آنم که تو دانی)؛ هیچکدام از ما بیعیب و بیگناه نیستیم، فقط نوع گناه ما با یکدیگر فرق میکند؛ باور کنید بعضی اوقات ما با کلمات آدمها را شکنجه میکنیم، در حالیکه میتوانیم از این کلمات برای ابراز محبت، دوستی و عشق استفاده کنیم؛ شاعر میگوید: نزن زخم زبان جبران ندارد/ دلی چون بشکند درمان ندارد/ مکن جانم قضاوت بندهای را/ مکن گریان لب پر خندهای را/
تقدیر و تشکر از نگهبان دوره قبل
.jpg)
تقدیر و تشکر از دبیر دوره قبل
.jpg)
تجلیل از همسفران لژیون سردار
.jpg)
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر ناهید و مسافر مصطفی
عکاس: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون هشتم)
تایپیست: همسفر یاسمین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
168