به نام قدرت مطلق الله
سخن خود را با آیه ای از کلام الله آغاز میکنم: خداوند در آیه ۵۷ سوره انعام میفرماید: «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ» "حکم و داوری فقط از آن خداست، او حق را از باطل جدا میکند و بهترین جدا کننده (حق از باطل) است." این آیه تأکید میکند که قضاوت واقعی و عادلانه فقط از جانب خداوند است و انسانها باید از قضاوتهای عجولانه و بر اساس جهل دوری کنند.
قضاوت و جهالت، دو واژهاند اما وقتی در زندگی ما حضور پیدا میکنند، میتوانند عمیقترین زخمها را ایجاد کنند؛ هم در خودمان و هم در دیگران. این دو، مثل دو تیغه برندهاند که اگر در جای اشتباه استفاده شوند، هم دل میبُرند، هم اعتماد را و هم مسیر رشد را کور میکنند. قضاوت زمانی اتفاق میافتد که ما بدون داشتن اطلاعات کامل، درباره دیگران نظر میدهیم و برایشان حکم صادر میکنیم.
ممکن است کسی را ببینیم که رفتاری دارد که ما نمیپسندیم و در ذهن خود بگوییم: «اینکه درست نمیشود یا معلومه چه جور آدمیه !» و … این جملات شاید ازنظر ما ساده باشند، اما از درون، از جهل برمیخیزند. ما در لحظه فقط ظاهر افراد را میبینیم؛ نه گذشتهشان را، نه زخمی که در دل دارند و نه رنجهایی که بیصدا با آنها زندگی میکنند. قضاوت ما، اگر از روی آگاهی نباشد، چیزی نیست جز تحمیل نادانیمان به دیگری.
جهالت، فقط ندانستن نیست، خیلی وقتها ما نمیدانیم، اما بدتر از آن، فکر میکنیم که میدانیم! اینجاست که خطرناک میشود. انسان جاهل، حرف میزند، قضاوت میکند، مینویسد، دخالت میکند، اما بر پایه ندانستن. در مسیر آموزشهای کنگره ۶۰، یکی از اصلیترین نکات این است که بفهمیم چقدر نمیدانیم! وقتی این را بپذیریم، تازه راه رشد باز میشود، اما اگر در جهل بمانیم و بخواهیم درباره دیگران قضاوت کنیم، هم خودمان را به عقب میرانیم و هم دیگران را آزرده میکنیم.
در فضای کنگره، ما یاد میگیریم که جای قضاوت را بامحبت عوض کنیم. چرا؟ چون درمان و تغییر، فقط در فضایی رخ میدهد که در آن محبت، درک، صبر و آموزش جاری باشد. قضاوت، محیط را آلوده میکند، مثلاً وقتی رهجویی تازهوارد است و کسی با نگاه تحقیرآمیز یا جملهای نابجا به او برخورد میکند، ممکن است دلسرد شود و حتی مسیر درمان را رها کند. ما نمیدانیم با یک نگاه، یک حرف، یا یک پیشداوری، چه بلایی سرحال خوب دیگران میآوریم.
قضاوت کردن ذاتاً چیز بدی نیست؛ ما نیاز داریم در زندگی تحلیل کنیم، تصمیم بگیریم، انتخاب داشته باشیم. اما شرط اصلیاش دانایی است. قضاوت باید بر پایه شناخت، درک، تجربه و دانایی باشد؛ نه بر اساس حدس، ظاهر، یا شنیدهها. در کنگره یاد میگیریم که اگر در موضوعی دانایی نداریم، قضاوت نکنیم، اگر چیزی را نمیدانیم، بپرسیم یا سکوت کنیم و اگر اشتباهی کردیم، مسئولیتش را بپذیریم و اصلاحش کنیم.
رهایی از این دو مانع بزرگ، فقط با آموزش و خودشناسی ممکن است و به نظر بنده باید مدام از خود بپرسیم: آیا چیزی که دربارهاش نظر میدهم، بهاندازه کافی دربارهاش میدانم؟ آیا نیت طرف مقابل را درک کردهام یا فقط رفتار بیرونیاش را دیدهام؟ آیا خودم همیشه درست رفتار کردهام که دیگران را قضاوت میکنم؟ پاسخ صادقانه به این سؤالها، میتواند ما را از تاریکی قضاوت و جهالت بیرون بکشد و به سمت روشنایی و دانایی ببرد.
«قضاوت» و «جهالت» شاید واژههایی ساده به نظر برسند، اما در عمل، میتوانند ریشههای رابطه، محبت، رشد و حتی درمان را بسوزانند. ما آمدهایم که یاد بگیریم و در این مسیر باید فروتن باشیم، درک کنیم، مهربان باشیم و سکوتهای هوشمندانه داشته باشیم، بیاییم قضاوت را کنار بگذاریم، جهالت را با آموزش درمان کنیم و در مسیر دانایی، نهتنها حال خودمان را خوب کنیم، بلکه نوری باشیم برای دیگران.
با احترام: مسافر سیامک
منابع: کلامالله شریف
سیدیهای قضاوت (استاد امین)، قضاوت و جهالت، قضاوت 93(استاد امین)
سخنان جناب مهندس در دستور جلسات سالانه کنگره ۶۰
جزوات آموزش جهانبینی 1و2 کنگره
تایپ: مسافر صالح لژیون چهارم
عکس: مسافر بهنام لژیون دوم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر حجت لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
246