سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر؛
قضاوت به معنی حکمکردن و جهالت به معنی عدم آگاهی و ندانستن است؛ بنابراین ارتباط این دو کلمه به این معنی بوده که ما باید از قضاوت بر مبنا جهالت پرهیز کنیم. قضاوت زمانی اتفاق خواهد افتاد که من در مورد آن موضوع و یا شخص آگاهی کامل نداشته باشم و تنها از روی ظاهر آنها قضاوتی را انجام دهم. انسان مدام در حال قضاوت بسیاری از مسائل روزمره زندگی است؛ اما قضاوت در مورد دیگران اشتباه میباشد. بزرگی میگفت: اگر میخواهید در مورد راه رفتن کسی قضاوت کنید، ابتدا کمی با کفشهای او راه بروید.
اشخاصیکه دیگران را قضاوت میکنند؛ بهطور معمول در زندگی خود هدف مشخصی را دنبال نمیکنند؛ بنابراین هرچه انسان داناتر باشد، کمتر قضاوت میکند و هــرچه جاهلتر باشد بیشتر قضاوت میکند. آموزشهای جهانبینی مثلث جهالت را مقابل مثلث دانایی قرار داده است که سه ضلع مثلث جهالت شامل ترس، منیت و ناامیدی میباشد و در قضاوت ما تأثیرگذار است. معمولاً انسان از نظر ادراک عقلی میداند که قضاوت کاری اشتباه است؛ اما درنهایت آن کار را انجام میدهد؛ زیرا دستور قضاوت در مغز انسان و در کسری از ثانیه صادر میشود؛ بنابراین راهکار مقابله با این فرآیند، بالا بردن دانش و آگاهی است. ما زمانیکه در مورد دیگران قضاوت میکنیم، انرژیای که باید صرف کارهای خودمان از جمله درمان و آموزش شود از بین میرود.
قضاوتکردن درباره انسانها در ما تخریب ایجاد کرده و آرامش و آسایش ما را سلب میکند. انسان همیشه بر سر دو راهی قرار میگیرد، با اختیار خود راه خویش را انتخاب میکند و در هر جایگاه و مقامی دائماً در حال قضاوت میباشد؛ بهعنوان مثال: انتقاد میکند که چرا شما باید این لباس را بپوشید، چقدر چاق شدهاید یا چرا اینگونه راه میروید! بنابراین کسانیکه دائماً در مورد دیگران قضاوت میکنند، در زندگی شخصی هدف و برنامه مشخصی ندارند؛ زیرا قضاوت در مورد فرزندان و همسر نیز باید در حدی باشد که وارد حریم خصوصی آنها نشویم. قضاوت رابطه مستقیمی با جهالت دارد، امری بسیار دشوار است و هر کسی نمیتواند قضاوت کند؛ زیرا کسی میتواند قضاوت و حکم صادر کند که علم و دانش آن را داشته باشد، درس قضاوت خوانده و مراحلی را پشت سر گذاشته باشد.
هرچه سطح دانایی بالا باشد قضاوت راجع به دیگران پایینتر است؛ زیرا انسان جاهل بیشتر در مورد دیگران قضاوت و در هر کاری دخالت میکند. عقل آدمی برای اینکه بتواند بهدرستی قضاوت کند، بایستی بداند گویی قدرت عقل به میزان دانایی اوست و هرچه دانایی انسانها در بستر آموزش، تجربه و تفکر افزایش پیدا کند، بههمان نسبت قدرت تشخیص افزایش خواهد یافت و خطا در قضاوتها کم و کمتر شده، خود باعث انتخابهای سالم و درست میشود و به برقراری صلح و آرامش در زندگی و حیاتها میانجامد.
سلام دوستان حکیمه هستم یک همسفر؛
ضربالمثل معروفی وجود دارد که میگوید: اگر میخواهید درباره راه رفتن دیگران قضاوت کنید، کمی با کفشهای او راه بروید. این جمله مرا به یاد آموزههای کنگره۶۰ میاندازد که میفرماید: قضاوت تنها از انسانهای نادان و در جستوجو ضدارزشها اتفاق میافتد. خداوند را شاکر هستم که این مسیر را در اختیار من قرار داد تا بیاموزم که بدون دلیل و آگاهی، کسی را قضاوت نکنم. هرچه آگاهی انسان بیشتر باشد، کمتر در دام قضاوتهای سطحی میافتد؛ زیرا قضاوت نیازمند اطلاعات وسیع و درک عمیق است؛ بنابراین ما حتی بر اساس گمان خود نیز نباید کسی را قضاوت کنیم.
اشخاص باید بر روی جهانبینی خود کار کنند و آموزش ببیند تا دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنند و از جهل و نادانی رها شوند. انسانها برای خود حریمی دارند که نباید به آن تجاوز کرد. زمانیکه انسان با آموزش و آگاهی به دانایی میرسد، دیگر نیازی به قضاوت و غیبت درباره دیگران نخواهد داشت. خداوندا دانایی مرا بهمرحلهای برسان که ظاهر دیگران را قضاوت نکنم و تنها در پی درک و فهم عمیق باشم.
سلام دوستان صغری هستم یک همسفر؛
آقای مهندس حسین دژاکام در سیدی قضاوت و جهالت میفرمایند: قضاوت احتیاج به پیشنیازهای فراوانی همچون: ایمان، فرمان عقل، خودشناسی، علم، آگاهی، عدالت، آموزش، بیطرف بودن، صبر و تقوا دارد؛ اما جهالت پیشنیازی ندارد و بهمعنا عدم آگاهی و نادانی است. جهالت به هیچ تلاش و هزینهای نیاز ندارد؛ اما قضاوت و عدالت هزینه دارد. زمانیکه جهالت وجود داشته باشد ترس، ناامیدی و منیت بهدنبالش میآید و درواقع صفات منفی مانند: حرص، بخل، حسد و خرافات که میوههای جهالت هستند پدیدار میشوند و خودخواهی نیز ثمره نادانی و جهالت است. نتیجه جهالت عدم امنیت است که مصرفکنندگان بهعلت جهالت بهسمت موادمخدر کشیده شدهاند و با آموزش دیدن و رسیدن به دانایی، نهتنها از بند موادمخدر رها میشوند؛ بلکه از اعمال ضدارزشی دیگر نیز فاصله میگیرند.
خداوند زمانیکه انسان را آفرید فرمود: من انسانی را از خاک خلق کردم، بدین منظور که ذرات موجود در خاک مانند: سدیم، پتاسیم، کلسیم و آهن در جسم انسان نیز موجود است؛ همچنین ویژگیهای خاصی که حتی به هیچیک از نباتات، جامدات و حیوانات داده نشده از جمله قدرت اختیار را به او دادهام تا او بتواند راه خود را انتخاب کند. انسان هرگاه به مرحله میانه رسید بر سر دوراهی تقوا و درستی یا فجور قرار میگیرد. انسان علاوه بر قدرت اختیار، قدرت قضاوتکردن نیز دارد و موجودی است که گویی از ابتدا قاضی بهدنیا آمده و مرتب در حال قضاوت کردن است. ما هر روز صبح که بیدار میشویم در حال قضاوت هستیم که آیا این کار را بکنم یا نکنیم! به این مکان برویم یا نرویم و هزاران قضاوت دیگر که انجام میدهیم.
قضاوت در فطرت ما برنامهریزی شده است؛ اما مشکل از جایی آغاز میشود که در حیطهای که به ما مربوط نیست وارد حوزه قضاوت میشویم و اینجاست که مبحث جهالت مطرح میشود. هنگامیکه در امور شخصی دیگران تجسس میکنیم و نظر میدهیم به معنی جهالت است؛ بنابراین در اموری که به ما مربوط نیست نباید وارد شده و قضاوت کنیم؛ زیرا این عمل باعث تخریب ما میشود و ریشه در جهالت ما دارد. جهالت همان عملی بوده که در صورپنهان، ناراحتی و صفات ناشایستی مانند: بخل، حسادت، نفرت و کینه را ایجاد میکند و در پی انجام آن به بیماریها و ناراحتیهایی در صورآشکار منجر میشود.
نویسنده: همسفران لژیون دهم
ویرایش و رابط خبری: راهنمای تازهواردین همسفر ارغوان
ارسال: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
166