همسفر سمیه:
در کنگره ۶۰ یاد گرفتهایم که انسان تا زمانی که در تاریکیها قرار دارد، نمیتواند حقیقت را آنگونه که هست ببیند. یکی از بزرگترین تاریکیهایی که باعث سقوط انسان میشود، قضاوت است. قضاوتهایی که نه بر پایه علم و آگاهی، بلکه بر پایهٔ جهالت شکل میگیرند.
جهالت به معنای نادانی، ناآگاهی و نداشتن علم است. وقتی انسان نسبت به یک موضوع، یک شخص یا یک شرایط، شناخت کافی ندارد؛ اما بااینحال نظر میدهد، نظرش میشود قضاوتی جاهلانه.
در این حالت، شخص نهتنها به خود آسیب میزند، بلکه ممکن است باعث تخریب دیگران هم شود.
در وادیها، بارها به ما گوشزد شده که تا دانایی نداشته باشیم، نباید وارد قضاوت شویم. من در مسیر درمان آموختم که باید ابتدا خود را بشناسم، تاریکیهای خود را ببینم، تا بتوانم دیگران را درک کنم. کسی که هنوز درگیر نفس اماره و خودخواهی است، نمیتواند نگاهی منصفانه به دیگران داشته باشد.
قضاوت زمانی اتفاق میافتد که بخواهم بدون درک جایگاه طرف مقابل، در مورد زندگی، رفتار یا تصمیمات او نظر بدهم. مثلاً کسی را که مصرفکننده است، بدون آنکه بدانم چه رنجی کشیده، چه شرایطی داشته، محکوم میکنم. این همان جهالتی است که ریشهٔ بسیاری از اختلافها، جداییها و نفرتهاست.
در کنگره ۶۰ به ما یاد دادهاند که برای رسیدن به آرامش، باید اولازهمه دانا شویم و دانایی یعنی توان تشخیص ماهیت خواستهها. کسی که داناست، قبل از هر قضاوتی اول سؤال میپرسد، تحقیق میکند، جستوجو میکند و اگر چیزی را نمیداند، با احترام میگوید: "نمیدانم" و همین جمله، یعنی او عاقل است.
همانطور که آقای مهندس دژاکام فرمودهاند: «کسی که قضاوت میکند، در حال تخریب است.» و این تخریب، اولازهمه متوجه روح و روان خود فرد میشود.
درنتیجه اگر میخواهم رشد کنم، باید بهجای قضاوت، جویندهٔ حقیقت باشم و بهجای محکوم کردن، درک کنم و بهجای حرف زدن، گوش بدهم. در این صورت، نهتنها از دام جهالت رها میشوم، بلکه به انسانی تبدیل میشوم که میتواند چراغ راه دیگران باشد.
همسفر زهرا:
آقای مهندس همیشه در صحبتهای خود میفرمایند: هنگامیکه موضوعی را شنیدی اصلاً باور نکن و اگر موضوعی را دیدی پنجاهدرصد باور کن. این سخن آقای مهندس نشان میدهد که من حتی نباید به دیدههای خود اعتماد کامل داشته باشم. برای اینکه از صحت یک موضوع اطمینان پیدا کنم باید آگاهی و دانایی خود را راجع به آن موضوع بالا ببرم؛ البته این مورد هم موقع نیاز است که آن موضوع به من ارتباط داشته باشد، در غیر این صورت بهتر است راجع به مسائلی که هیچ ارتباطی به من ندارد جستجو نکنم؛ زیرا ذرهذره وارد قضاوت در رابطه با آن مسئله خواهم شد.
قضاوت رابطه مستقیم با جهالت دارد؛ یعنی انسان هرچقدر نادانتر و جاهلتر باشد، به خودش اجازه میدهد بدون تحقیق و داشتن اطلاعات و آگاهی بهراحتی هر موضوع و فردی را قضاوت کند. در پی این قضاوتها است که تجسس و غیبت هم آغاز میشوند و انسان را به اعماق تاریکیها میبرند.
قضاوت مانند پرده و حجابی است که باعث میگردد از خودم غافل شوم، درنتیجه بایستی دانایی و آگاهیام را بالا ببرم و تنها انگشت اشاره را سمت خودم بگیرم و درصدد رفع اشکالات خود گام بردارم.
همسفر لیلا:
قضاوت کردن بدون داشتن علم آن بسیار کار ضد ارزشی هست. انسانهایی که جاهل هستند قضاوت میکنند و دقیقاً کسانی که قضاوت میکنند از روی جهل و نادانی آنهاست. ما حتی اجازه بیان کردن دیدههای خود نیستیم اما هستند کسانی که ندیده و نشناخته قضاوت میکنند و حکم صادر میکنند و میگویند چرا آن کار را انجام دادند؟
امام صادق میفرمایند: هرکسی که شخصی دیگر را قضاوت کند و به او بگوید چرا این کارا کردی خود نمیرد تا مرتکب همان خطا بشود.
شخصی که قضاوت میکند و قاضی است؛ هم علمش را دارد، همسخنان هر دو طرف را میشنود و هم بابت قضاوتی که انجام میدهد پول دریافت میکند، اما ما بدون داشتن هرکدام از این گزینهها قضاوت میکنیم و رأی صادر میکنیم.
انسان جاهل و نادان هم باید روی نقطهضعف خودکار کند و از ضد ارزشها دوری کند تا بتواند از جهالت فاصله گرفته و به دانایان ملحق شود.
نویسنده: همسفر سمیه و همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
135