برای آشنایی با مضمون قضاوت و جهالت باید ابتدا هر یک از آنها را به تنهایی شفافسازی کنیم.
قضاوت: مسیر ارزیابی اطلاعات و موقعیتها بر پایه برداشتها و تفکرات افراد در روبهرو شدن با اتفاقات، سوانح، رویدادها، کنشها و واکنشها است؛ البته ناگفته نماند کسانی که اهل تفکر باشند هیچگاه زود قضاوت نمیکنند؛ زیرا ابتدا عقل آنها فرمان میدهد سپس زبانشان.
جهالت: از عدم تفکر، آگاهی و علم است؛ جهل از سردرگمی در تاریکیها سخن میگوید و در تاریکی هرگز فرد توان تشخیص خوب و بد را ندارد، در سردرگمیهای خود درگیر است، وی در توهمات و دنیای تاریک خود حبس شده و تمام تصمیمات او بر اساس تفکرات شخصی خود او شکل میگیرد که اکثراً حرفهایش ریشه و اساس جالبی ندارد و گاهاً افراد را به گمراهی میکشاند؛ زیرا در این افراد ابتدا زبان سخن میگوید و مجالی برای فرمان عقل نمیماند.
انسان جاهل پیشبینی نشدنی است؛ نه سخنانش را میتوان پیشبینی کرد نه کردار و رفتارش؛ چون او جزء آن دسته افرادی است که میگوید؛ هر چه پیش آید خوش آید. این موضوع مهم را نیز بدانیم؛ اصل جهل از تاریکی سرچشمه میگیرد و در تاریکی ما همه شبیه هم هستیم.
آقای مهندس دژاکام فرمودند: جهالت خود را چگونه نشان میدهد؟ ابتدا ظن بد نسبت به اطرافیان او را وادار به تجسس در رابطه با آنها میکند؛ سپس با آن تجسس ناقصی که داشته، در رابطه با برداشتهایی از دیدگاه خود شروع به غیبت از آن اشخاص خواهد کرد، شنوندهای که عاقل باشد با گذر از کنار گفتههای وی بیدرنگ خواهد فهمید که این فقط برداشتهای خود او است؛ زیرا کسی که از روی جهالت سخن بگوید با قاطعیت تمام همیشه حرف میزند و راه گریز برای خود باقی نخواهد گذاشت؛ اما فرد عاقل هرگز به خود اجازه قضاوت دیگران را نمیدهد مگر در مقام قاضی قرار بگیرد.
حضرت علی ع میفرمایند: هرگاه سخنی از شخصی سر زد تو میتوانی برای آن توجیح خوب بیاوری؛ اما به آن گمان بد مبر. قضاوت، فرد آگاه به امور میخواهد؛ اما جهالت بستری مناسب برای قضاوتهای نادرست خواهد بود، لیک بدانیم برای قضاوت کردن افراد باید خود را جای آنها بگذاریم و از مسیری که گذشتهاند عبور کنیم؛ شاید آنچه بر آنها گذشته است تصورش نیز برای ما سخت باشد، یادمان باشد؛ هرکس سرنوشتی دارد، همیشه در خاطر خود این سخن را پرورش دهیم که ناگفتهها را میتوان گفت؛ اما گفتهها را نمیشود پس گرفت، پس قبل از اینکه سخنی بگوییم کمی بیندیشیم.
ما به این باور رسیدهایم اگر قضاوت نادرست یا از روی جهالت در مورد شخصی انجام دهیم، گردونه طوری خواهد چرخید تا ما در مسیری که او قدم گذاشته؛ قدم نهیم و به ما اثبات خواهد شد در تاریکی همه ما شبیه هم هستیم. قضاوت انسانها از روی ظاهر اوج بی خردی فرد است، هرگاه خواستیم کسی را از روی ظاهر قضاوت کنیم به این جمله توجه کنیم
هر قدیس گذشته ای داشته
هر گناهکار آیندهای خواهد داشت
ما در کنگره۶۰ آموختیم؛ از تاریکی جهالت میشود به روشنایی قضاوت رسید، با بالا بردن دانایی که همان تجربه، آموزش و تفکر است همیشه در کسب آگاهی کوشا باشیم، ما مسیر نور را طی میکنیم، قاعدتاً پلههای ترقی را یکبهیک پشت سر خواهیم گذاشت؛ پس استوار بمانیم و قدرتمند گام برداریم، تنها وظیفه ما قضاوت کردن خود است، هرگاه از پس خود برآمدیم، ضدارزشها و جهالتهای خود را درمان کردیم پیروز خواهیم شد.
در ابتدای هر جلسه میگوییم: خداوندا ما را از جهل خودمان که بزرگترین دشمن ما است رهایی بخش، پس از همان ابتدا آقای مهندس دژاکام بر این امر تأکید دارند که جهل انسان خطرناکترین دشمنی است که در زندگی با او درگیر خواهد بود؛ اگر خود بخواهد با یاری خداوند این پله را میتواند پشت سر بگذارد و از قضاوت دیگران چه بهجا چه نابجا بپرهیزد؛ مگر در مقام قاضی به وی اجازه داده شود.
بنا به فرموده مولانا:
نه تو آنی که همانی، نه من آنم که تو دانی
تهیه و تنظیم: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر آرامش رهجوی راهنما همسفر اکرم (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی رضا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
38