بزرگی میگوید: اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی انجام دهیم، دنیا تمام تلاش خود را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی ما شبیه یکدیگر هستیم. جهالت، گمانهزنی در مورد موضوعاتی بوده که از آن آگاهی نداریم و قضاوت ارزیابی دیگری به این گمانهها است. دانش واقعی این است که بهمیزان نادانی خود آگاه باشیم؛ چراکه نادان را از هر طرف که بنویسیم باز همان نادان است. آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند: جهالت یعنی نادانی که اگر نوری وجود داشته باشد تاریکی و ظلمت نیز بهوجود میآید و اگر نوری وجود نداشته باشد؛ قطع بهیقین آنجا تاریک خواهد بود؛ زیرا زمانیکه نور باشد، تاریکی خودبهخود محو شده و از بین میرود.
نور ممکن است مانند نور یک چوب کبریت و به همان اندازه روشن باشد یا نور یک شمع که بیشتر روشن مانده و یا روشنایی یک لامپ و نور خورشید که دائم و کامل میباشد؛ بنابراین برای قضاوتکردن این پیشنیازها لازم است؛ اما برای جهالت و نادانی هیچ پیشنیازی لازم نیست؛ چراکه زمانیکه جهالت و نادانی وجود داشته باشد، ترس، منیت و ناامیدی را با خود بههمراه میآورد. نتیجه جهالت، نداشتن امنیت میباشد یا خودخواهی زاییده جهالت و نادانی است؛ بنابراین خودخواهی جهالت را بهوجود نمیآورد؛ بلکه شخص باید جاهل و خودخواه باشد. مصرف موادمخدر نیز بههمین صورت است و مسافران بر اثر نادانی و جاهلیت بهسراغ مصرفمواد میروند؛ اما زمانیکه در مسیر درمانی کنگره قرار گرفته و آموزش دریافت کردند، میتوانند مواد مصرفی خود را کنار بگذارند.
خداوند زمانیکه به انسان قدرت اختیار داد در همان موقعیت به او قدرت قضاوتکردن در مورد مسیر و راه خود او را نیز واگذار کرد. انسان فطرتا موجودی بوده که گویا قاضی بهدنیا امده است و مرتب باید درحال قضاوتکردن باشد؛ بهعنوان مثال: تلفن بزنم یا نزنم، کنگره بیام یا نیام، پول خرج کنم یا نکنم؛ بنابراین در تمامی موارد انسان موجودی است که به دلیل اختیاری که به او داده شده بر سر دوراهی قرار میگیرد که هرگاه وارد یکی از این مسیرها شود، ممکن است آن راه هزار شاخه را در وجودش داشته باشد. ما بهطور دائم در حال قضاوتکردن هستیم؛ زیرا سرنوشت ما بهدست خودمان است و انجام هر ضدارزشی یا عدم وجود آن در اختیار ما میباشد.
قضاوت در فطرت ما برنامهریزی شده است که اگر درباره خودمان قضاوت کنیم، امری طبیعی است؛ اما مشکل از زمانی شروع میشود که در مورد مسائلی که هیچ ارتباطی به ما ندارد، ورود میکنیم؛ بهعنوان مثال: ما در کنگره بههیچ عنوان این اجازه را نداریم که در مسائل شخصی دیگران تجسس کنیم و گمان و ظن بد ببریم؛ چراکه وارد اولین مرحله قضاوت میشویم؛ همچنین در دادگاه قاضی، دادستان، هیئت منصفه، پلیس، گروه تجسس کلانتری، پزشکی قانونی وکلیه مدارک درست و صحیح وجود دارد؛ اما باز ممکن است قضاوت درست انجام نگیرد و قاضی وهیئت منصفه به اشتباه حکم را صادر کنند.
اعضا کنگره موظف هستند این موضوع را برای خود شکافته و بدانند در موضوعی که به آنها هیچ ارتباطی ندارد، دخالت نکنند؛ بنابراین باید افکار و اندیشه خودمان را روی خصوصیات مثبت و منفی خود گذاشته و بهقول معروف اگر بیلزن هستیم، باغچه خود را بیل بزنیم. ما بایستی بدانیم که قضاوت کار هر کسی نیست و درمورد رفتار دیگران به قضاوت ننشینیم. قضاوت به منابع اطلاعاتی بسیاری احتیاج دارد، پس برحسب ظن و گمان به داوری در مورد کسی ننشینیم. هیچ کس در این دنیا کامل و پاک نیست و اگر از مردم به خاطر اشتباهات کوچک دوری کنید، همیشه تنها خواهید بود، پس بهتر است کمتر قضاوت کنیم و بیشتر عشق بورزیم. محاکمه کردن خود از محکومکردن دیگران بسیار سختتر است؛ بنابراین اگر توانستم قضاوت درستی در مورد خودمان داشته باشیم، مشخص میشود که یک فرزانه تمام عیار هستیم. خدایا صدا افکار مرا خاموش کن تا صدا تو را بشنوم، خدایا مرا ببخش؛ زیرا آنقدر غرق در قضاوت هستم که فراموش کردهام قاضی تو هستی.
منابع: سیدی قضاوت و جهالت از آقای مهندس حسین دژاکام و سیدی قضاوت استاد امین دژاکام
تایپ: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
ویرایش و رابط خبری: راهنمای تازهواردین همسفر ارغوان
ارسال: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
144