سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر
در این سی دی استاد فرمودند مبحثی که امروز میخواهم در مورد آن صحبت کنم مربوط به تاریخ 16/04/1374 است و صحبتهایی که میکنم بهصورت عام است و مخاطب خاص ندارم. یک فرد مدرک دکتری و دیگری تحصیلات ابتدایی دارد. آن ها صحبتهای من را گوش میکنند و همه باید استفاده کنند.
برای تازهواردی که وارد کنگره میشوند فهم برخی از مطالب بسیار سخت و دشوار است. البته گفتیم آنهایی که وارد کنگره میشوند ۴۰ سی دی را بنویسند؛ زیرا مقدماتی است که باید فرابگیرند؛ مثل وادیها که باید بهوسیله آنها ذرهذره با مسائل جهانبینی آشنا بشوند. جهانبینی طوری است که برای همه لازم و واجب است.
جهانبینی یعنی دیدن جهان. چگونه جهان را میبینیم؟ گاهی اوقات جهان را از سوراخ کلید نگاه میکنیم، بعضیاوقات دید ۳۶۰ درجه داریم، گاهی اوقات دید ۳۰ درجه داریم و دید ما فرق میکند.
وقتی مشکلی پیش میآید همه چیز را تحتتأثیر قرارمیدهد و همه چیز به فراموشی سپرده میشود؛ مثلاً شما حالتان خراب میشود و دکتر میروید. دکتر آزمایش مینویسد و میبینید سرطان خون دارید. دیگر هر هدف و خواستهای که در زندگی داشتید اهمیت و ارزشش را از دست میدهد و فقط به سرطان خون فکر میکنید و اندیشه و فکر، تو را احاطه میکند.
برداشتی که از این قسمت سی دی دارم و برای من آموزش بسیاری داشت، این است که دقیقاً قبل از کنگره وقتی به مشکل و سختی برخورد میکردم سریعاً به خدا ناسزا میگفتم و همیشه به خدا میگفتم تا کی قرار است اوضاع همینطور بماند و مدام غر و نق میزدم، ولی خدا را شکر با کنگره آشنا شدم و به من آموزش داد بعد از هر سختی آسانی است و بعد از پایان شب سیه، سپیده است.
باید صبر و تحمل داشته باشم، امیدوار بوده و به خداوند ایمان داشته باشم. قطعاً اوضاع همینطور باقی نمیماند.
استاد میفرمایند: وقتی به مشکل و بحرانی برخورد میکنیم، معمولاً این مسئله به خود انسان بر میگردد و به نقطهای میرسیم که هرچه بگوییم به خودمان مربوط است.
شاگرد میگوید: الان هم مشکلاتی دارم. اول جلسه میگوییم: خدایا ما را از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است نجات بده. ۹۰درصد مشکلات خود ما هستیم؛ زیرا تصمیمات درستی نگرفتیم، بررسی و تفکر نکردیم و در نتیجه به مشکل برمیخوریم.
استاد میفرماید: هرچه تلاش و تفکر میکنم به نتیجه نمیرسم چهکار باید کرد؟ خب یک موقعی انسان در چاه افتاده، نه طنابی و نه چیز دیگری هست. هیچ راهحلی به فکر انسان نمیرسد.
آن چه شما را به موفقیت میرساند، نیروی آگاهی شماست. اگر توفیق ندارید و یا کم دارید، علت آن عدم توفیق در امورات جاریه است. امور جاریه، اموری است که در کارهای روزمره انجام میشود. وقتی در انجام امورات توفیق پیدا کردیم، روحیه ما قوی و محکم میشود.
یکی از مسائلی که بسیار برای ما مهم است، بیداری در صبحهاست. کسانی که صبح زود بیدار میشوند از سلامت خیلی بالایی برخوردار هستند.
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا! وقتی با دشمنان مدارا میکنید و در مقابل آنها به سمت شما شمشیر میکشند، آن جا دیگر نمیتوانید مدارا کنید، باید با همان چوب صلح حمله کنید. تا جایی که در حد توانمان است مدارا میکنیم؛ اما گاهی میبینیم از مداراکردن ما سوءاستفاده میشود.
استاد در ادامهٔ سی دی میفرمایند: توقع نداشته باشید که بعضی از نیروها به کمک شما بیایند. به خداوند ایمان داشته باشید. این ایمان روان ما را قویتر میکند.
در سیستم الهی، حلقه مربیان حق هستند. چیزی که مهم است این است که جهانهای دیگر وجود دارد و مرگ پایان زندگی نیست. این جهانها با هم در ارتباطند.
اگر جهان زمینی فاقد الهامات، القائات و قوانین بود، انسان نمیتوانست یکقدم بردارد. تمام اینها از جای دیگری به انسان داده میشود.
بنابراین زمانی انسان میتواند پیشرفت کند که اطلاعات و آگاهی از مراتب بالاتر به انسان داده شود.
نویسنده: مرزبان همسفر معصومه
گردآوری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، نگهبان سایت
گروه سایت همسفران نمایندگی غزالی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
19