بزرگترين و مهمترين چيزی كه خداوند به ما بخشيده است، زندگی و زندگی كردن است. برای برخورداری از اين زندگی، بايد بدانيم كه زندگی قانونمند است. زندگی هم مانند شمارش اعداد است و اعداد هم تا بینهايت ادامه دارد، این جهان ادامه دارد تا بعدهای دیگر؛ اعمال ما در خطوط تقدیر ما نقش بسیار مهمی دارند، که همه ریشه در تفکرات و اندیشه ما دارند و تمام صفات خوشایند و ناخوشایند ما همه مهمان هستند، میآیند و میروند و این خودمان هستیم که بخواهیم چگونه تغییر کنیم و بسته به تلاش و خواست ماست. بدانید هرقدر که میتوانید برای دانستن و توانایی قدرت فکر لازم است، پس باید بتوانید تا بدانید.

راهنمای محترم همسفرلیلی به همراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی شیره، تریاک و متادون وارد کنگره شدند، مدت 10 ماه و 21 روز سفر کردند به راهنمایی راهنما مسافر آقای ریاحی و راهنمایی راهنما همسفر محبوبه به روش DST با داروی OT، اکنون شش سال و ده ماه است که با دستان پر مهر آقایمهندس آزاد و رها هستند. ایشان خدمتهای، دبیری، نگهبان جلسات راهنمایی، به مدت سه سال و نیم راهنمای تازهواردین بودند، عضو لژیون سردار، خدمت سایت، نگهبان و دبیر ورزش دارت و در حال حاضر به مدت یک سال و هفت ماه است که در خدمت راهنمایی انجام وظیفه میکنند.
اینک در باب دستورجلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» با راهنما همسفر لیلی از(شعبه خواجو) مصاحبهای ترتیب دادهایم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
لطفاً برایمان بگویید حرمت به چه معناست و چگونه میتوانیم معنای آن را در زندگی اجرا کنیم؟
حرمت همان احترام است. از حریم گرفته شده است و نشانگر چهارچوب و یک حد و حدودهایی است. حرمت به معنی یک جایگاه بالایی است که نباید شکسته شود یا ممنوع بودن را هم گاهی میرساند که یک کارهایی ممنوع است. وقتی احترامهای متقابل را رعایت کنیم، برای تمامی اعمال، کارها و برخوردهای خود حتی حریم و محدوده خاصی را در نظر بگیریم؛ این حرمتها در زندگی فردی من اجرا میشود. من باید در تمام امور زندگی خود مراقب باشم نه افراط کنم نه تفریط؛ چرا که گفتار و کردارم باید در همه اصول زندگی محدودهای داشته باشد که پا از آن فراتر نگذارم.
چرا در رعایت کردن حرمتها، از کلمه باید استفاده شده است و گفته شده با ورود به کنگره ۶۰ باید حرمت آن حفظ گردد؟
در ابتدای نوشتار حرمت آمده که کنگره۶۰ مکان امن و مقدسی است که با ورود در آن باید حرمت را رعایت کنیم؛ یعنی این امن بودن و مقدس بودن حرمت الزامی است که به من داده شده است برای رعایت بندبند مفاد حرمت؛ باید یعنی ضرورت و الزام، یعنی هر فردی که وارد کنگره میشود الزاماً باید این قوانین را رعایت کند و در این نوشتار همه ما را موظف به رعایت آن کرده است؛ چون هر ساختار و یا سیستمی بر پایه قوانین مشخص شده است. آن مکان استوار است و این مثل ستونهای یک ساختمان هستند که هم نزدیک بودن و هم دور بودن آن، برای آن ساختمان مشکلساز است؛ پس هر آن چه که برای ما مشخص شده است طبق همان موارد، ما موظف به انجام آن هستیم نه کمتر و نه بیشتر، چرا که براساس همین قوانین است که ساختارها میتوانند به خوبی به امورات و کارهایشان بپردازند و اهداف مشخص شده خودشان را پیش ببرند. در کنگره۶۰ ما حرمت و قوانین مخصوص به خودش را داریم و موظف هستیم که آنها را رعایت کنیم؛ تا در رسیدن به اهداف خلل ایجاد نکنیم و درمان در این مکان مقدس و امن به خوبی صورت بگیرد.
به نظر شما چرا روابط کاری و مالی و خانوادگی در کنگره منع شده است؟
یکی از موارد منع شده در حرمت کنگره۶۰ روابط مالی و کاری است. ما به واسطه یک هدف مشخصی در کنگره۶۰ دور هم جمع شدیم و مسیر مشترکی را با هم طی میکنیم. در شعبه بسیار مؤدب و با احترام در کمال دوستی با هم رفتار میکنیم؛ ولی روابط مالی و کاری بیرون از کنگره۶۰ یا داخل کنگره نه تنها در مسیر و درمان ما مشکل ایجاد میکند؛ حتی گاهی باعث میشود افراد به واسطه همین رابطههای اشتباه از کنگره۶۰ دور شوند. ما در جامعه خودمان خیلی زیاد مشاهده میکنیم که روابط کاری و مالی حتی بین عزیزترین و نزدیکترین افراد مثل خواهر و برادر هم ایجاد کدورت، مشکل و تنش میکند؛ پس سعی کنیم امنیت و آرامش این مکان زیبا و مقدس را نه تنها برای خودمان، بلکه برای دیگران هم به هیچ عنوان از بین نبریم. شاید با یک رابطه کاری یا مالی که از نظر من زیاد مهم نیست، یک فردی وارد شود و بعد ایجاد مشکل، بحثهای مختلف، ناراحتی، فاصله گرفتن از کنگره۶۰ و یا بدبین شدن به اعضاء را به وجود آورد.

رعایت کردن قوانین و حرمتها در کنگره، چه تأثیرات مثبتی را میتواند در فرد ایجاد نماید؟
رعایت کردن قوانین و حرمتها در کنگره۶۰ به دو صورت میتواند در فرد تأثیرات مثبت داشته باشد. یکی از تأثیرات مثبت داخل خود کنگره۶۰ است که باعث میشود با رعایت کردن این قوانین، من در یک مسیر درست آموزشی قرار بگیرم و برای رسیدن به هدفم یا همان درمان با یک عملکرد درست با کمترین آسیب و به زیباترین شکل ممکن به هدفم برسم. در زندگی فردی رعایت این قوانین به این صورت است که به مرور، وقتی که من تمام بندهای حرمت را رعایت کنم سرزنش نکنم، دروغ نگویم، علیه شخصی صحبت نکنم، خودم را در بحثهای سیاسی شرکت ندهم؛ وقتی یاد میگیرم اینجا قوانینی دارد و باید اینها را رعایت کنم، بیرون از شعبه و در زندگی شخصی خودم هم یک چارچوبها و قوانین خاصی را در رفتار، گفتار و در روابط خواهم داشت و از انجام بعضی از کارها پرهیز میکنم. گاهی ما درجه و سطح ارتباط خودمان را در زندگی نمیتوانیم تشخیص بدهیم که همکارم و یا این فرد مقابل من در کدام درجه از ارتباط قرار دارد. همانطور که استاد امین در سیدی «ارتباط» عنوان میکنند نود درصد از آسیبها به خاطر روابطی است که حد و حدود آن را رعایت نمیکنیم؛ وقتی که من حد و حدودها را رعایت کنم، بدانم و بلد باشم چه رفتاری را کجا داشته باشم کمترین آسیب را خواهم داشت.
در کنگره چگونه باید حریم بین استاد و شاگرد حفظ شود؟
حریم یا حصار حد فاصله بین افراد است. اصل کنگره۶۰ بر پایه محبت است؛ یعنی اصل کنگره این است که افراد به هم محبت دارند و قطعاً این حس زیبا بین شاگرد و استاد هم جاری و برقرار است؛ ولی با احترام کامل و متقابل؛ یعنی احترام دو طرفه و متقابل صورت میگیرد، در کنار آن اجرای مسئولیتها اولویت دارد که در جایگاه خودش به خوبی انجام میشود. اگر من طبق اصول تعیین شده در کنگره۶۰ پیش بروم، هیچ فرقی نمیکند که راهنما باشد یا رهجو، شاگرد باشد یا استاد، وقتی طبق اصول تعیین شده پیش بروم و به تمامی قوانینی که ذکر شده، چشم بگویم و عمل کنم، هرگز به حاشیه نمیروم و حریمها رعایت میشود. همین که من حرمت کنگره۶۰ را در اولویت کارهای خود قرار بدهم هر باری که میخواهم راهی کنگره شوم آن را بخوانم یا در ذهن خود مرور کنم، من را موظف به انجام یک سری کارها میکند و از یک سری کارها هم منع میکند. به این صورت است که آن فاصلهای که باید بین اشخاص حفظ میشود و از محدوده خودم پا فراتر نمیگذارم که با بیاحترامی، خدای نکرده به مشکل برخورد نکنم.
آقای مهندس میفرمایند: « انسان موجودی است الگوپذیر» لطفاً ارتباط این جمله را با رعایت حرمتها در کنگره۶۰ برایمان توضیح دهید.
الگوپذیری یا گرایش و پیروی از رفتار دیگران به عنوان الگو به صورت طبیعی در انسان وجود دارد و از معلمین یا افراد مهم زندگی خودشان الگوبرداری میکند. هر فردی برای اولین مرتبه وقتی که وارد یکی از شعب کنگره۶۰ میشود، نکتهای که خیلی توجه فرد را جلب میکند و خیلی نمایان است؛ نظم، انضباط و دیسیپلین حاکم بر جلسات است. وقتی که من میبینم افراد بسیار منظم و مرتب هستند چه از لحاظ پوشش، چه در نوع رفتار، بیان و کلام و در ادامه وارد لژیون میشوم. یک نفر به عنوان مربی راهنمای من وجود دارد و دوستانی به عنوان هم لژیونی در کنار من هستند، وقتی که متوجه رفتارهای خوب و درست میشوم یا میبینم که تک تک به قوانین و حرمتها احترام میگذارند، آنها را رعایت میکنند هر آنچه که از جانب ایجنت و مرزبانی ارجاع میشود؛ ابتدا راهنما و بقیه افراد هم رعایت میکنند. من هم بهنوبه خودم الگوبرداری انجام میدهم و شروع میکنم پا در مسیر درست قرار دادن، چون اینها را به چشم میبینم و انسان موجودی است که الگوپذیر است؛ خصوصاً از افرادی که دوستشان دارد و به عنوان دوست در کنارشان قرار میگیرد و یا از افرادی که به عنوان معلم، مربی در کنارش قرار میگیرند. وقتی که شخصی وارد کنگره۶۰ شخص میشود این الگوهای درست را میبیند و خودش را موظف به رعایت و انجام تمام قوانین میداند.
در کتاب آسمانی بیان شده است که غیبت کردن مانند خوردن گوشت برادر مرده است؛ ولی دوری از این عمل ضدارزش بسیار دشوار است، چگونه فرد باید در لحظه هوشیار باشد که قبل از ورود به عمل غیبت بتواند از آن جلوگیری کند؟
یکی از مباحثی که گاهاً میتواند شیرین باشد و وقت ما را پر کند غیبت است. البته شاید اوایلش حس خوبی دریافت کنیم؛ ولی قطعاً انرژی زیادی از ما میگیرد و بعد حال بدی را به ما القاء میکند. بهخاطر اینکه حس ما بدون بیان و کلام قابل انتقال است، وقتی که در مورد کسی بدگویی میکنیم و پشت آن صحبتی که انجام میدهیم، باعث میشویم این حس به صورت ناخودآگاه به فرد مقابل منتقل شود و آن روابط سازنده، ذوق و شوقهایی که وجود دارد را از بین ببرد و انرژی زیادی را هم از ما میگیرد. در وادی پنجم یکی از پلههایی که قرار است من را به آرامش برساند این مسئله عنوان شده قضاوت، تجسس و غیبت که من باید از آن پرهیز و دوری کنم؛ البته باید این را بدانم که هیچ ضدارزشی شاخهای و یک دفعه قابل حل و درمان نیست، بلکه من باید تزکیه و پالایش را به صورت ریشهای شروع کنم؛ تا آرام آرام بتوانم تمام شاخههای مختلف ضدارزشها را از بین ببرم و روی خودم تسلط داشته باشم. برای انجام این کارهای مهم نیاز است که من آموزش بگیرم. جهانبینی و در کنار آن وادیها به من آموزش میدهند و دیدگاه من را نسبت به خیلی از مسائل تغییر میدهند. وقتی دیدگاه من عوض شد و نسبت به انسانها و افراد اطراف خودم دیدگاه متفاوتی پیدا کردم، متوجه میشوم که عدم شناخت من نسبت به مسائل و یا عدم شناخت من نسبت به افراد است که میشود منشأ غیبت و بدگویی؛ اگر من از کسی بد میگویم ماهیت انسان را نمیشناسم یا از خیلی چیزها اطلاع ندارم که به این مسیر کشیده میشوم؛ حتی اگر کمی تفکر کنم قطعاً از انجام آن خودداری میکنم.
.jpg)
در سیدی دیپلماسی آقای مهندس میفرمایند: «برای حفظ رابطهها یک دیپلماسی لازم است تا دیگران از عشق و دوستی شما بهرهمند گردند» به نظر شما رعایت حرمتها چه نقشی در دیپلماسی دارد؟
اول باید بدانم دیپلماسی یعنی چه! افرادی که در کشورهای دیگر کارهای سیاسی و حکومتی به نفع کشور خودشان میکنند به این افراد دیپلمات گفته میشود؛ آنها باید یک رفتار و گفتار مخصوص به خودشان داشته باشند که به این رفتارها دیپلماسی گفته میشود؛ یعنی باید مراقب نوع حرف زدن خودشان باشند. رعایت حرمتها، حد و حدود و مرزهای رفتار و گفتار من را با سایر اعضاء در کنگره۶۰ مشخص میکند. باید این را بدانم هر فردی در زندگی خودش یک دیپلمات است که باید دیپلماسی مورد نیاز را هم داشته باشد؛ یعنی مراقب رفتار و گفتارش باشد و این دیپلماسی لازمه را حرمتها با تکتک بندها و مفادش به من آموزش میدهد، یعنی به من نشان میدهد که کجا باید چگونه رفتاری را داشته باشم، چه صحبتهایی را باید داشته باشم، چه انتخابهایی باید داشته باشم تا در چارچوب درست و اصولی قرار بگیرم و یک دیپلمات موفقی برای تمامی امور زندگی خودم باشم.
کلام آخر
خداوند را شکر میکنم که ذره خیلی کوچکی از این جمعیت با ارزش و عظیم هستم از مسافر عزیزم تشکر میکنم که دلیلی شد که من هم عضو کنگره۶۰ باشم. از جناب آقای مهندس، خانواده محترمشان که چنین بستری را برای آموزش و به آرامش رسیدن ما مهیا کردن سپاسگزارم. در کلام آخر دوست دارم بگویم همیشه و همه جا سعی کردم بندبند حرمتها را رعایت کنم نه تنها برای حال خوب خودم که به امنیت و آرامش شعبه و کنگره۶۰ خدای نکرده لطمهای، خدشهای وارد نکنم. هر آنچه ما آرامش و خوبی و انرژی مثبت دریافت میکنیم بابت این است که حرمتها را رعایت میکنیم. اگر لحظهای وارد حاشیه بشویم حال خوب خود را از دست میدهیم.
طراح سؤال و مصاحبه کننده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون ششم)
عکاس خبری: مرزبان همسفر باران (نمایندگی خواجو)
ارسال: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1405