English Version
This Site Is Available In English

کنگره زندگی دوباره می‌دهد

کنگره زندگی دوباره می‌دهد

یکمین جلسه از دوره بیست ویکم کارگاه‌های آموزشی‌خصوصی‌کنگره ۶۰ نمایندگی ساوه ویژه مسافران با استادی مسافر سعید و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حمیدرضا با دستور جلسه (حرمت کنگره۶۰،چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟)روز سه‌شنبه ۱۰تیرماه ۱۴۰۴راس ساعت ۱۷ برگزار شد.


خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان سعید هستم یک مسافر
از دبیر و نگهبان جلسه و دوستانی که نوشتارها را قرائت کردند تشکر‌می‌کنم از ایجنت محترم و راهنمای بزرگوارم آقای شهرام و گروه مرزبانی سپاس‌گذارم که در این جایگاه قرار بگیرم خدمت‌کنم‌و آموزش بگیرم دستورجلسه این هفته در مورد حرمت کنگره ۶۰ چرا روابط مالی کاری و خانوادگی درکنگره ممنوع است حالا یک دلیلی که درکنگره خیلی مهم بوده و این همه سال دوام آورده و نظم و انضباط بوده همین حرمت‌ها هستند آقای مهندس درسی‌دی حرمت فرمودند همه نوشتارها یک بار خوانده می‌شوند در جلسات ولی حرمت‌ها دو بار قرائت می‌شوند و این نشان می‌دهد که چقدر مهم هستند این حرمت‌ها درکنگره ۶۰ حالا بیرون از کنگره هم هراروگانی حالا در خانواده اگرحرمت نباشد اگر نظم و انضباط نباشد و قانون نباشه قطعاً ازهم می‌پاشد یا از آن دورخارج می‌شود حالا من مسافر درسفر اولم یا دوم فرقی نمی‌کند بیایم‌کنگره و آن حرمت‌ها را رعایت نکنم و روی نظم نباشم و گوش به فرمان نباشم قطعاً ازدرمان‌خارج می‌شوم و از این مسیرکنگره دورمی‌شوم حالا اول حرمت‌ها می‌گویدکنگره مکان امن و مقدسی است که هرکس با ورود در آن باید حرمت آن را حفظ نماید ازکلمه باید استفاده شده است اینکه حالا مقدس و امن برای من واقعا هم امن هست و هم مقدس من مصرف کننده حالا قبل اینکه بیایم کنگره حالا خیلی وقت‌ها هم یادم میره و که درچه شرایطی بودم واقعا زمان مصرف درتاریکی مطلق بودم حالا آقای مهندس می‌فرمایند آن (حی‌ِ) انجام می‌شود واقعا هم کنگره زندگی دوباره می‌دهد به من مصرف کننده و همین که زندگی دوباره به من برمی‌گرداند برای من مقدس است و من باید قدردان کنگره باشم حرمتم از حریم می‌آیدمن باید بدانم که جایگاهم کجا هست و جایگاه طرف مقابلم کجا هست و باید حرمت طرف مقابلم را حفظ کنم و وارد حریم شخص نشوم آقای مهندس ‌گفتند خیلی وقت‌ها من با رفتار و کردارم هست که به طرف مقابلم اجازه می‌دهم‌که وارد حریم من بشود و آن حرمت‌ها شکسته بشود وقتی من با رفتارم باکردارم احترام بگذارم به طرف مقابلم حریم‌طرف مقابلمو حفظ کنم قطعاً طرفم به من احترام می‌گذارد حالا درمورد حریم آقای مهندس جاده و رودخانه را مثال می‌زنند من بیایم درحریم رودخانه یک خانه‌ای بسازم و وارد حریم آن رودخانه بشوم قطعاً بعد چند سال با بالا آمدن آب آن سیل خانه من را داغون می‌کندچون من وارد حریم آن رودخانه شدم و مثال‌های زیادی هست من بیایم دستم را درداخل لانه زنبور ببرم و زنبور مرا نیش نزند و من باید حریم آن را رعایت کنم این حرمت‌ها یک چارچوب‌هایی برای من تعیین کردند و یک چیزهایی برای من ممنوع کردند مثل دروغ گفتن اینکه من درکنگره نباید دروغ بگویم و دارویم را سر موقع استفاده نکنم و به راهنمایم دروغ بگویم این قطعابه خودم آسیب می‌زنم با دروغ گفتن این حرمت‌ها برای من است برای این هست که من رشد کنم یا مثلاً سرزنش کردن من بیایم طرف مقابلم را سرزنش کنم بدون اینکه جایگاهش را درک کنم و بدونم در چه شرایطی است وقتی من درشرایط آن نیستم نمی‌توانم آن را سرزنش کنم درمورد مسائل سیاسی اینکه من نباید درکنگره با مسائل سیاسی کاری داشته باشم یا میان صحبت کسی بی‌اجازه نروم یا قطع نکنم الفاظ ناشایست بیان کنم‌این‌ها همش برای این هست که من رشدکنم یا دریافت و پرداخت بدون هماهنگی قرض یا وام آقای مهندس می‌فرمایند اینکه من بخواهم به کسی پول قرض بدهم یا ازکسی پولی دریافت کنم این شاید درکوتاه مدت نشان ندهدولی قطعاً بعد یک مدتی هم به طرف مقابل آسیب می‌زند و هم به خود من شاید با آن پول قرض دادن باعث بشوم یک مسافرکنگره دور شود یا لباس پوشش نامناسب همین که وارد کنگره می‌شویم می‌گویند لباس سفید بپوشید آقای مهندس هم می‌گویند کنگره با جاهای دیگر خیلی فرق می‌کند اینکه ما باید پوششمان هم ظاهرمان مرتب باشد ما نمی‌توانیم در سی‌دی حرمت می‌گفتند آقای مهندس نمی‌توانیم سرمان را ژل یا فر کنیم بیایم کنگره یا دکمه‌های پیرهنمان را تا پایین باز کنیم آن پوشش واقعا شخصیت آدم را نشان می‌دهدمن قبل کنگره واقعاً نمی‌توانستم درست صحبت‌کنم نه پوشش درستی داشتم همه این‌ها می‌آیدمی‌شوند و باعث میشه که من به آن درمان برسم و بایداین را درک کنم‌که همه این‌ها را آقای مهندس آورده به من مسافر که قبلاً مصرف اعتیاد داشتم به من‌کمک کندو من به آن درمان برسم و تغییرکنم و بعد تغییرم هم باید من این حرمت‌ها را رعایت کنم بایدگوش به فرمان باشم.

نگارش متن وعکاس:مرزبان خبری همسفر ناصر
تنظیم وارسال:مسافر علی
مرزبان کشیک:مسافرعلی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .