جلسه پنجم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی با استادی راهنما همسفر معصومه، نگهبانی همسفر نگین و دبیری همسفر خدیجه با دستور جلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» روز سهشنبه ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که اذن ما صادر شد تا در اینجا قرار بگیریم و همچنین شکر برای تجربهی دوباره جایگاه استادی از خانم نگین، خانم ندا، خانم خدیجه خیلی ممنونم و عمیقاً خوشحالم که تک تک شما را صحیح و سالم میبینم. به رسم ادب از خانم آیدا عزیز و گروه مرزبانی و راهنمای خوبم خانم ساره عزیز سپاسگزارم و امیدوارم هر کجا هستند صحیح و سالم باشند. امروز میخواهم حرمت را رعایت کنم و زمانی که برای مشارکت استاد تعیین شده را مدیریت کرده و سر وقت صحبتهایم را ببندم. همه میدانیم که حرمت به معنی احترام و یک خط قرمز میباشد. کنگره جایی برای درمان اعتیاد، رشد و آموزش، آرامش و امنیت است؛ پس طبیعتاً باید یکسری قوانین و حرمتهایی داشته باشد که بتواند این فضا را سالم نگه دارد. از آنجایی که رعایت کردن و حفظ حرمتها برای کنگره بسیار اهمیت دارد یک بار ابتدای جلسه و یک بار دیگر انتهای جلسه خوانده میشود، بنابراین رعایت آن بر همه افراد الزامی است؛ زیرا به نفع خود ما میباشد، یعنی با توجه به مرزهایی که بین افراد مشخص شده است، تمام افراد کنگره ۶۰ بدون این که دچار مشکل و آسیبی شوند، اگر این حرمتها را حفظ و رعایت کنند میتوانند با آرامش و امنیت کامل در کنار هم قرار بگیرند و از آموزشهای ناب کنگره استفاده لازم را ببرند. آقای مهندس در سیدی دشمن میفرمایند: واقعاً شما فکر میکنید گرداندن ۱۸۰ شعبه شوخی و الکی است؟ این که آدمها را کنار هم نگه داری شوخی است؟ آیا فکر میکنید این نظمی که در کنگره میبینید ساده است و از دست هر کسی بر میآید؟ وضع این قوانین از هوش و درایت آقای مهندس بر گرفته شده است، ایشان کاری کردهاند که این مکان امن باشد و ما در آرامش و امنیت باشیم آن هم مکانی که آدمهای عادی در آن رفت و آمد نمیکنند و به قول آقای خدامی کلکسیونی از ضد ارزشها هستند و هر یک نفر از آنها کافی است تا یک سیستم را به هم بریزد! موضوع بعدی در مورد رابطه کاری و مالی است. اوایل سفر این قوانین به نظرم خیلی سخت میآمد؛ حتی یک جاهایی رعایت هم نمیکردم تا اینکه آسیب خوردم و کم کم متوجه شدم که این جا یک مکان درمانی است و مکان بازار نیست و در این جا نبايد داد و ستدی وجود داشته باشد و قرار است چندین نفر بیایند تا درمان شوند، پس متوجه شدم این قوانین و حرمتها نه تنها ممنوعيت نیست، بلکه حفاظت است. حفاظت از یک محیط سالم که قرار است در آن درمان صورت بگیرد؛ زیرا فقط جسم ما نیست که درمان میشود، بلکه همراه با آن روح و روان ما هم درمان میشود؛ پس وضع قوانین و اجرای آن به نفع خود من میباشد. امروز لژیون سردار خدمتگزار است، ما برای آرامش و رسیدن به تعادل این جا هستیم و این آرامش بهایی دارد و اگر بهای آن را پرداخت نکنیم آرامش از ما گرفته خواهد شد در این زمان است که حرف از خدمت مالی و یا خدمت انسانی میشود. این مسئولیت بر عهدهی تک تک اعضای کنگره ۶۰ میباشد که راه را ادامه دهند و این چراغ را برای آیندهگان روشن نگه دارند. آیندهگانی که میگویم ممکن است فرزند، نوه، فامیل و آشنای من باشد، تعارف نداریم که بگوییم مشکلات برای ما نیست و برای همسایه است؛ شاید برای ما هم پیش بیاید. اگر کنگره ۶۰ از لحاظ مالی تأمین نبود هیچ کدام از اعتیاد رهایی پیدا نمیکردیم و این امکاناتی که در اختیار ما است (صندلی، کولر، چایی و ...) وجود نداشت. اگر نگاهمان را کنگرهای کنیم متوجه میشویم دوامی که کنگره ۶۰ تا الان داشته و این رهاییها و خروجیها واقعاً به لژیون سردار بستگی دارد. اگر لژیون سردار نبود، سرنوشت هیچ کدام از ما مشخص نبود. الان هم کنگره پا در دنیایی بزرگتری گذاشته که همانا دست پیدا کردن به دانش و درمان بیماریهای سخت و لاعلاج است و این امر نیازمند بخشش من و شما میباشد. هر کدام از ما در اطراف خود اشخاصی را میشناختیم که بیماری سرطان داشتند یا فوت کردند و یا در رنج هستند و درد میکشند و ما باید در کم کردن درد و رنج بشر سهیم باشیم و بدانیم اگر بخشش را یاد نگیریم نمیتوانیم با زندگی همگام شویم، نمیتوانیم جاری و ساری باشیم در نهایت به سکون تبدیل میشویم و در سکون حتی اگر آب زلال و شفاف باشد؛ ولی جاری نباشد به گند آب تبدیل میشود، بنابراین ببخشیم تا از هر بند و گره درونی و بیرونی آزاد شویم.
مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
تایپیست: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر افسانه(لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
188