جلسه پنجم از دور شصت و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پروین اعتصامی اراک، با استادی راهنما همسفر نسیم، نگهبانی همسفر حمیده و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه « حرمت ( چرا رابطه مالی، کاری و خانوادگی در کنگره۶۰ ممنوع میباشد ) » در روز دوشنبه ۹ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شاکرم که بار دیگر توفیقی شد که بتوانم در کنار شما و در خدمت شما عزیزان باشم. به رسم ادب یادی میکنم از راهنمایانم همسفر محبوبه، همسفر فاطمه و همسفر لیلا که آرامش امروزم را تقدیم این عزیزان میکنم. دستور جلسه امروز «حرمت ( چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره۶۰ ممنوع است)» دستور جلسه امروز دو بخش دارد، بخش اول از فلسفه حرمت صحبت میکند و بخش دوم به صورت سوالی از فرد سوال میکند که حالا که فلسفه حرمت را فهمیدی برای خودت باز کن که چرا رابطه خانوادگی، دوستانه، مالی، در بیرون کنگره در بین اعضا و افراد ممنوع میباشد.
در رابطه با حرمت کنگره برای اینکه بهتر مفهوم حرمت را بفهمیم یک اشارهای به در و دیوار و پنجره میکنیم. فضای داخل خانهها توسط دیوارها جدا شده است، یک دیوار سرویس بهداشتی را از اتاق خواب جدا کرده یک دیواری آمده فضای کوچه را از فضای حیاط جدا کرده است، و این باعث میشود هر کدام از آن فضاها که تشکیل میشوند یک حرمت و یک حریمی را داشته باشند. حرمت هم دقیقاً تعریفش همین است، حرمت همان دیوار جدا کنندهای است که فضاهای مختلف را در یک ساختمان از هم جدا میکند و بعد میآید یک حریمی را برای آنجا در واقع شکل میدهد، که افراد با حفظ آن حریم میتوانند از آن فضاها، مکانها و بخشها در آن خانه یا ساختمان یا محیط کار استفاده کنند.
موضوع بعدی که حرمت که فقط برای ارگانهای دولتی و یا لژیون یا فقط مخصوص خانه نیست، برای سفر اولی و دومی هم نیست، بلکه برای همه آدمهایی است که روی کره زمین زندگی میکنند و ارتباط اجتماعی دارند. در واقع برای بچههای کنگره حفظ حرمت از اهمیت و احترام بالاتری برخوردار است، که در در ادامه حتماً به آن میپردازیم. نوشتار حرمت در کنگره دوبار توسط نگهبان قرائت میشود، یکبار ابتدای جلسه و یکبار انتهای جلسه، دلیلش هم این است که هم از اهمیت آن میگوید و هم اگر فردی بنابه هر دلیلی انتهای جلسه رسید بتواند حرمت را گوش دهد.
اگر اینجا یک NGO درمان اعتیاد است، افرادی که اینجا رفت و آمد میکنند و مصرف کننده مواد مخدر هستند قرار نیست اینجا جایی باشد که افراد باری به هر جهت رفتار کنند و هر ساعتی دلشان خواست بیایند و بروند و هر جور که دلشان میخواهد رفتار کنند و فکر کنند چون اینجا مصرفکننده مواد مخدر هستند و بیرون کنگره خیلی جایگاه اجتماعی خوبی ندارند و تعریف قشنگی درمورد آنها وجود ندارد لابد اینجا هم میتوانند هرجوری که دوست دارند رفتار کنند. آقای مهندس از همان ابتدا و اوایل کنگره60 آمدند حرمت را یکسری مفادی داخلش قرار دادند و اعضا را مجاب کردند که از این حرمت پیروی کنند.
ما قانون و مقررات و ظوابط داریم که چکیده آنها میشود حرمت، برای همین احترام و رعایت کردن حرمت از قوانین بالاتر است. من وقتی قوانین را رعایت میکنم، جایگاه خودم را در کنگره بهعنوان یک راهنما، سفر اولی، ایجنت، مرزبان یا دیدهبان و حتی آقای مهندس بهعنوان بنیان تعیین میکنم، اما حرمت کنگره وقتی توسط همه رعایت میشود یکجورهایی داریم به تکامل درجمع و چیزهای دیگر بها میدهیم، برای همین رعایت حرمت خیلی واجبتر و ضروریتر است. ما در حرمت میگوییم «کنگره یک مکان مقدس و امن است» امنیت را اعضای آن ایجاد میکنند وگرنه کنگره خودش یک ساختمان است که بطور عادی از در و دیوار و سقف و ستون تشکیل شده است؛ اما افرادی که در آنجا میآیند و رفتاری که میکنند و احساس مسئولیتی که دارند، حریمهایی که حفظ میکنند، امنیت اینجا را برقرار میکنند.
اینکه کنگره۶۰ تنها NGO درمان اعتیاد است که همسفر نیز میتواند در کنار مسافرانی که نمیشناسد در مورد موضوعات مختلف مشارکت کند حرف بزند و احوالپرسی داشته باشد، این بهخاطر امنیتی است که اینجا برقرار است و این امنیت بهخاطر آن حرمتی هست که آقای مهندس آمدند و آن را گردآوری کرده و موارد خیلی مهم را در نوشتار آوردند. رعایت و لزوم حرمت، این امنیت را اینجا شکل میدهد. بخش دوم دستور جلسه درمورد این است که رابطه کاری و خانوادگی ممنوع است. آقای مهندس میفرمایند: « انسانها در جایگاهها و موقعیتهای مختلف رفتارهای متفاوت و مختلفی را خودشان بروز میدهند و این چیز بدی نیست ».
من در محیط خانه یک رفتاری دارم، در فضای کنگره جور دیگری هستم و با دوستان صمیمی هم جور دیگری، در محیط کارم نیز رفتار متفاوت دارم، این نشان میدهداین ویژگی بین همهی آدمها وجود دارد. حالا فکر کنید با این ویژگی که آدمها دارند ما میآییم در کنگره با یک درد و یک هدف مشترک که اعتیاد است، دور همدیگر در لژیون در جلسه جمع میشویم و ارتباط ما شروع میشود و معاشرت شکل میگیرد، این خودش یک ارتباط اجتماعی است که در کنگره ایجاد میشود. حالا در این رفت و آمدها من احساس میکنم که یک نفر یا دو نفر در لژیون یا جلسه خیلی با من نزدیک هستند و شروع میکنم دامنه رابطهمان را گسترش میدهیم و با آنها خیلی بیشتر عیاقتر میشویم.
درپارک با آنها قرار میگذارم، رفتهرفته در خیابان قرار میگذاریم و بعد رفتوآمد خانوادگی پیدا میکنیم، در محیط کاری همدیگر نفوذ پیدا میکنیم، پول به هم قرض میدهیم …، اینها همه کنار هم قرار میگیرد فارغ از آن ویژگی که گفته شد که انسان در موقعیتهای مختلف شخصیتهای مختلف دارند را فراموش میکنیم. اتفاقاً این تفاوت رفتاری در کنگره خیلی بیشتر وجود دارد چون بهقول آقای مهندس همه در ابتدا حالشان خراب است. آقای امین یکبار در صحبتهای خود گفتند:« ما که حالمان خراب است در کنکره ماندیم که حالمان خوب شود، کسانی هم که از کنگره میروند لابد حالشان خوب است که میروند.»
بارها از آقای مهندس شنیدیم که میگویند: « وقتی یک مسئلهای برایم پیش میآید خودم سیدیهای خودم را گوش میکنم، » این حرف و صحبتشان دال بر این است که در کنگره ما باید مدام تحت آموزش باشیم مدام تکرار و تمرین وجود داشته باشد. از طریق آموزشها تزکیه و پالایش را داشته باشیم که حالمان خوب شود. منتها وقتی من میخواهم رابطه خانوادگی و کاری برقرار کنم اینها از یادم میرود و فراموش میکنم. من فقط یک قسمتی را میبینم که شخص چقدر با من هماهنگ است و بعد رفتهرفته از اهداف کنگره دور میشوم، رفتهرفته رفتارها و تفاوت شخصیتی در قسمتهای بالاتر خودش را نشان میدهد.
اینهایی که دارم میگویم در طی این چند سالی که در کنگره بودم موردهای زیادی دیدهام، برای همین آقای مهندس میگویند: «در کنگره دعوا مرافه و بحث نداریم و اگر داشته باشیم چهکسی که ایجاد کرده، چهکسی که به آن دامن زده و چهکسی که خودش سوژه این ماجرا بوده به نظر من از کنگره تعلیق میشوند» و معلوم نیست دوباره فرصت آن را پیدا کنند که بتوانند به کنگره برگردند. ممکن است این سوال پیش آید که کنگره بر مبنای محبت است، این به این معنی است که اگر کسی در کنگره حالش خوب نیست با یک حرف محبتآمیز حال او را بهتر کنیم، برای رهایی یکدیگر خوشحال شویم، هنگام دعا خواندن همدیگر را بغل کنیم.
اساس وادی چهاردهم محبت است، اساتید آقای مهندس از محبت صحبت میکنند، حرمت یکسری موضوعات را برای ما مرزبندی میکند، مثل مادری که به فرزندش یاد میدهد به دوستانش محبت کند و اگر نیاز به کمک دارد به او کمک کند، ولی اطلاعات شخصی و خانوادگی را به او ندهد. حرمت هم همین است ما به هم محبت میکنیم برای همدیگر دعا میکنیم از موفقیت هم خوشحال میشویم؛ ولی رابطه کاری و خانوادگی نداریم؛ زیرا دانایی ما به حد مطلوب نرسیده است و رفتهرفته این دانایی ایجاد میشود. حتی کسانی که هفت یا هشت سال است که در کنگره هستند و دانایی بیشتری به واسطه آموزشها کسب کردهاند هم در روابط خود باید حد و مرز و حریم یکدیگر را حفظ کنند تا دچار مشکل نشوند.
نوشتار حرمت چکیدهای از قوانین است و امنیت کنگره به عهده من است، چه بهعنوان سفر اولی، بهعنوان راهنما و یا هر جایگاهی که دارم. حرمت یعنی احترام به صحبتهای استاد و سکوت کردن در هنگام مشارکت دیگران و یا ارزش قائل شدن برای سبد قانون یازدهم، نوشتار حرمت بسیار مهم است؛ اما من برای برقراری امنیت کنگره یک چیزهایی را هم خودم باید یاد بگیرم و رعایت کنم تا بتوانم در کنگره برقرار باشم. همه ما در کنگره حریم داریم، حرمت داریم؛ پس بیایم به حریم هم احترام بگذاریم تا موفق باشیم و به آرامش برسیم.
.jpeg)
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیوندهم)
تایپیست: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر نسیم (لژیونیازدهم)
ارسال: همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
80