جلسه اول از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی غزالی مشهد به استادی همسفر معصومه ، نگهبانی همسفر سعیده و دبیری همسفر شهین، با دستور جلسه «حرمت کنگره60 »، روز دوشنبه 9 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از همه عزیزان خصوصا از راهنمای خودم خانم سودابه تشکر میکنم که به من فرصت خدمتگزاری دادند.
در مورد حرمت، وقتی کلمه حرمت را میشنویم واژه هایی مانند حریم، محرم و احترام به ذهنمان خطور میکند. در صحبت های روزمره هم شنیده ایم که مثلا کسی حرمت نون و نمک را نگاه نمیدارد یا پا را از حریمش فراتر میگذارد. در واقع حرمت یک نوع قانون است اما فراتر از آن. حرمت مخصوص مکان های خاصی مثل حرم است؛ جاهایی که حرمت و آداب خاصی دارد و ما سعی می کنیم با آداب خاصی به آن جا برویم.
چرا کنگره مقدس است؟ به نظر من کنگره در روی زمین مثل بهشت است. از پایین که به آسمان نگاه میکنم ، شعبهها مانند ستارگان هستند. روز اول، خسته از اعتیاد و جهنم اعتیاد به کنگره آمدم. هیچ آرزویی برای خودم و فرزندانم نداشتم. تمام آرزوهایی که داشتم هم در کنار اعتیاد روز به روز از دست میدادم و به ثمر و نتیجه ای نمیرسید. حال همه خراب بوده و نمیخواهم با این صحبت ها حال همگی را خراب کنم. همه ما به اشکال گوناگون این دوران را تجربه کرده ایم. حال من هم در آن زمان خیلی خراب بود. برای هیچکدام از ما قابل باور نیست که یک جای زمینی وجود داشته باشد که نه تنها انسان های مصرف کننده خودشان در آن به درمان رسیده باشند؛ بلکه به دیگران هم کمک کنند تا به درمان برسند. معلوم است که چنین مکانی برای من و مسافرم مکانی مقدس است. این مکان مقدس است، چون نفس هایی در آن زنده و احیا میشوند.
حرمت مانند قوانین راهنمایی و رانندگی نیست که با دوربین بخواهیم آن را کنترل کنیم. ما هر کجا که حرمت را زیر پا بگذاریم در واقع خودمان را محروم کردهایم و خودمان را از نعمت هایی که در کنگره داریم محروم میکنیم.
پیش از کنگره صحبتهایی که من و مسافرم در خانه میکردیم خیلی مهم نبودند، اما حالا سه روز در هفته همسرم به کنگره میآید؛ روزهای دوشنبه هم من به کنگره می آیم و روزهای جمعه هر دو به پارک می آییم. در نتیجه صحبت های من و همسرم یکی دو ساعت در روز پیرامون مسائلی است که به تعالی ما می انجامد.
در کنار مسائلی که ذکر کردم آموزش های ما در کنگره بر پایه منابع علمی و آموزه های دینی ماست و همه ی این ها در کنار هم به من آموزش میدهد.
من در مشکلات خود و در هر مشکلی که داشته باشم و در هر آن چه به ذهن من خطور میکند از صور آشکار ، صور پنهان، روح و جن و.... به کتابخانه بی نهایت بزرگ دژاکام مراجعه میکنم و با یک کلیک ساده به جواب میرسم.
رعایت قوانین و حرمتها در کنگره باعث میشود من ماندگار باشم واگرنه از گردونه به بیرون پرتاب میشوم. نکته جالبتر این است که ما در کشوری وسیع با اقلیتها و ادیان مختلف زندگی میکنیم. همه ما با دردی مشترک به کنگره میآییم، اما به مشکل خاصی برنمیخوریم، لااقل من تا به حال در این یک سال و نیم مشکلی مشاهده نکردهام. ما میتوانیم در صراط مستقیم به راه خود ادامه بدهیم.
آقای مهندس در حرمت به دروغ گفتن و موارد دیگری اشاره کردهاند که از این میان رابطه کاری و مالی بسیار اهمیت دارد. یک پزشک یا دانشمند این حرف را نزده است، کسی این قوانین را وضع کرده که خودش روزی آن ها را تجربه کرده و خودش درد کشیدهاست.
آقای مهندس همیشه بیان میکنند کسی که راهی را میرود باید همان راه را برگردد. همان قدر که رفته باید هزینه کند و برگردد. معمولا کسی که در راه مستقیم قدم برمی دارد نیازی به بازگشت ندارد، چون در راه درست حرکت میکند. راه اشتباه را باید دوباره برگشت و یکی ازین راه ها ارتباط مالی و کاری است که باید از آن برگردیم. اگر به حرف راهنماهای خود گوش ندهیم به مشکلاتی برمیخوریم که امکان دارد غیرقابل جبران باشد. من قبل از کنگره شاید نود درصد مشکلاتی که با مسافرم در خانه داشتیم به خاطر اختلافنظرهایمان بود و بحثهای شدیدی داشتیم، اما راهنمایم به من آموختند که اگر حرف زدن را بلد نیستید لااقل حرف نزدن را یاد بگیرید و بعد از یادگیری این مسئله تنش های خانه ما تمام نشده، اما به حداقل رسیدهاست.
اگر من در کنگره هم حرمت ها را بشکنم و در ارتباط با دیگران این مسائل را رعایت نکنم، صددرصد تنشهایی را ایجاد میکنم و باعث ناراحتی خودم و اطرافیانم میشوم.
ممنونم که به حرف های من گوش دادید.

مرزبانان کشیک: همسفر هانیه، مسافر آرش
تایپ، عکاسی، ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، نگهبان سایت
گروه سایت همسفران نمایندگی غزالی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
70