روزهای اول ورود به کنگره، وقتی بعضی از قوانین را میدیدم، بسیار متعجب میشدم و چراهای زیادی در ذهن من ایجاد میشد؛ چرا ما شغل همدیگر را نمیدانیم، چرا از همدیگر سوال شخصی نمیپرسیم، چرا درد و دل نمیکنیم، چرا شماره تلفن همدیگر را نداریم، چرا خارج از کنگره نمیتوانیم باهم در ارتباط باشیم.
به عنوان یک تازه وارد با چراهای زیادی همراه بودم اما بعد از مدتی متوجه شدم چقدر سنگ بنای کنگره، محکم بنا شده است؛ حرمتهایی که در روزهای اول به ما آموزش داده شده، همان چهارچوب قرص و محکم برای سر پا ماندن کنگره بود و نکتههای باریک تر از مو که شاید هیچ کجا مانند آن را ندیده بودیم و نخواهیم دید.
شاید نکتهای که من هرگز به آن فکر هم نمیکردم مراودههای مالی بود که خیلی وقتها باعث اختلاف شده، حتی به هم خوردن دوستیها را منجر میشد؛ در قوانین کنگره به دقت به این نکته توجه شده است و به عنوان حرمت در کنگره هر گونه مراوده مالی، شکستن قوانین محسوب میشود.
اینکه ممکن است با یک دلسوزی کوچک، شخصی را فرسنگها از کنگره دور کنم، شاید ناتوان بودن شخص از پرداخت قرضی، موجب میشد که آن شخص به دلیل بدهی به من، دیگر روی آمدن به کنگره را نداشته باشد.
من در کنگره آموختم که در ابتدا، آموزش ببینم، بر روی درمان خودم که رهایی از دام اعتیاد است، متمرکز باشم و تلاش کنم روی جهانبینی خود با گوش دادن و نوشتن سیدیها کار کنم؛ حرمتها را بشناسم و بدون چون و چرا اطاعت کنم؛ قوانین را بشناسم و با تمام توان، قوانین را اجرا کنم.
برای حال خودم و دیگر همسفران و برای پابرجا ماندن کنگره، آنچه آموختهام را اجراکنم؛ قوانین وحرمت، موجب محکم شدن پایههای کنگره شده و خواهد شد.
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
رابط خبری: همسفر علیا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
84