قوانین و حرمت‌ها

جلسه چهارم از دوره چهلم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه " حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟ " یکشنبه 8 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به ‌کارکرد.

اول از همه از خدای خودم سپاس گذارم که در کنگره هستم و در جمع شما دوستان عزیز حضور دارم. از نگهبان و دبیرشان تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند که در این جایگاه خدمت کنم.
بنده همیشه آرزو داشتم که در این جایگاه قرار بگیرم وخدمت کنم و می دانستم که این جایگاه دست نیافتنی نیست و شاکر خداوند هستم که این جایگاه را تجربه می کنم.
ما همه معتقد هستیم که جناب مهندس فر ایزدی دارد و این را به راهنمایان هم منتقل کرده اند. من قبل از کنگره یک مصرف کننده مواد مخدر و سیگار بودم و دارای مشکلات فراوانی بودم. وقتی وارد کنگره شدم علاوه بر مواد و سیگار مال باخته هم بودم و این سرمایه را بر اثر خرید سکه و دلار جمع کرده بودم و حس خوبی نسبت به این سرمایه نداشتم و در آخر هم این سرمایه را از دست دادم و بسیار هم ناراحت شدم و زمانی که وارد کنگره شدم با کمک راهنمای خوبم آقا سعید از مهلکه نجات پیدا کردم. بنده می دانستم که بالاخره روزی استاد جلسه می نشینم و برای همین تمامی وادی ها را مرور کرده بودم وقتی متوجه شدم که استاد جلسه هستم دیدم که دستور جلسه از وادی ها نیست و ترس عجیبی من را فرا گرفت و بعد از مدتی تفکر متوجه شدم که این دستور جلسه همان درس اخلاق می باشد که در تمام ادیان آمده است.

زمانیکه به معنی حرمت فکر می کردم متوجه شدم که حرمت ریشه در کلمه حریم دارد که یعنی رعایت کردن حد و مرز زمان و مکان.
وقتی می گویم که کنگره مکان مقدس و امنی می باشد یعنی این که وقتی ما در کنگره حضور داریم این مکان مقدس و امن می باشد و شاید برای شما سوال باشد که چرا امن هست چون من با حال خراب به این مکان پناه آوردم و به تعادل روحی و جسمی رسیدم.
به نظر من کسی که در کنگره حضور داشته باشد و همین یک صفحه حرمت گنکره 60 را رعایت کند به آرامش و آسایش و امنیت رسیده است و این حرمت آنقدر مهم است که در جلسه دوبار خوانده می شود. امیدوارم من تمام حرمت هارا انجام بدهم و خدمت گذار باشم.
در علم روانشناسی می گویند که آدم باید به درمانگر خود کاملا ایمان داشته باشد و من خودم به درمانگرم آقا سعید ایمان کامل داشتم.
روز اول که وارد کنگره شدم دو اسم برای من درخشید که یکی جناب آقای کوروش آذر پور و دیگری حمید آقا محبی و این دو عزیز بسیار زحمت کشیده اند تا ما  به رهایی رسیده ایم .آرزوی سلامتی برای حمید آقا دارم و روح آقا کوروش هم شاد ممنونم از شما بابت اینکه به صحبت های من گوش کردید.

مرزبان کشیک: مسافر رحمان
عکاس: مسافر سعید
تایپ: مسافر سعید، مسافر مسعود
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیه‌شده در سایت مسافران کاسپین