با حرکت راه نمایان میشود. زندگی همین جهان خاکی که در آن هستیم نیست و ابعاد گوناگون دارد. در وادی هشتم آقای مهندس می فرمایند: بدانید که در پشت پرده نیم پردههایی قرار دارد و حیات همین چیزی که مشاهده میکنیم نیست یا حداقل چیزی مشاهده میکنیم جزیی از زندگی است. دانشمندان و علما و حکما و در کل عده ی بیشتر انسانها در محدودهی حواس پنجگانه هستند و نمیتوانند خارج از محدودهی ورای ماده بشوند و افکار و اندیشه را متمرکز کنند یا باور کنند و بعضاً به تناقض و مشکلات زیادی برخورد میکنند. به گفتهی جناب مهندس: ما تا وقتی که در مرحله پنج حس هستیم نمیتوانیم فرشتگان را مجسم کنیم، نمیتوانیم قدرت مطلق را قبول کنیم، نمیتوانیم شیاطین را بپذیریم و درک کنیم. از نظر آقای مهندس رد یا قبول فرشتگان، شیاطین و قدرت مطلق ارتباطی به دین و دینداری ندارد، در اینجا درس دینداری نمیدهند؛ صحبت این است که وقتی خداوند گفته است که این کلمات (قرآن) از سینه ی محمد (ص) بیرون آمده است و اگر کسی میتواند کلمهای همانند آن بیاورد، بسیار جدی است یا اینکه مولانا بیاناتی میگویند که تماماً القا و الهام است فقط به گونهی دیگری، اینجا است که میگویند یک چیز دیگری وجود دارد که ما هنوز نتوانسته ایم به آن برسیم. ما فقط بدانیم زندگی همین نیست و ابعاد مختلف و گوناگونی دارد؛ زندگی این نیست که بمیریم و بعد هیچ و پوچ شویم، اگر اینگونه نگاه کنیم زندگی برایمان خیلی سخت و دشوار میشود و با مشکلات عدیده ای روبرو میشویم، ما باید بدانیم انسان بقا دارد و ما اصلاً چیزی به نام نیستی و نبود نداریم؛ چنین چیزی نیست که انسان بمیرد و دیگر نباشد، هیچ موجودی نمیتواند روزی هیچ کجا نباشد همه چیز از حرکت پدیدار میشود، اگر ما میخواهیم چیزی خلق شود یا به وجود بیاید یا در زندگی ما مشکلات ما حل بشود باید در حرکت باشیم، با حرکت کار انجام میگیرد و انسان در حرکت خلق میشود و سفر در حلقه های آفرینش اغاز میشود و ادامه دارد یعنی این جهان و جهانهای بعد... پس ما اگر بخواهیم خودمان را نابود کنیم نمیتوانیم یعنی مثلا ما در زندگی به پوچی رسیدیم خودکشی کنیم که خلاص شویم قادر نیستیم، در این جهان خودمان را میکشیم و در جهان دیگری به وجود می آییم. وادی میگوید با حرکت راه نمایان میشود و از سکون نه زایشی است و نه چیزی به وجود می اید، هیچ چیز نمیتواند از سکون خلق شود. خمیر مایهی وادی هشتم این است که به انسان اختیار کامل داده شده است و همیشه انسان در سر دو راهی قرا میگیرد و کسانی که انسان را به فجور یا تقوا تقویت میکنند هم میتوانند بُعد زمینی داشته باشند هم میتوانند بُعد متافیزیکی یا ماورایی داشته باشند، وقتی که حرکت میکنیم همیشه در یک دو راهی قرار داریم که این وادی یک راه یا یک قانون است مثل قوانین ریاضیات، اگر ما در صراط مستقیم قدم بگذاریم القا و الهامات درست به ما میشود و راه برایمان نمایان میشود و اگر در راه فسق و فجور باشیم همان القائات و الهامات منفی را میگیریم. این قانون همان قانونی است که در صراط مستقیم بزرگی میگفت:
گر مرد رهی میان خون باید رفت، از پای فتاده سرنگون باید رفت، تو پای در ره بنه و هیچ مگو، خود راه گویدت که چون باید رفت.
پس در نتیجه ما وقتی در صراط مستقیم باشیم به طرف تقوا و درستی حرکت میکنیم.
نویسنده: همسفر زهرا، راهنما همسفر رحیمه( لژیون ششم)
ویرایش: همسفر اعظم، راهنما همسفر رحیمه( لژیون ششم)
ارسال: همسفر نرگس(نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
22