اولین جلسه از دوره پنجاه و هفتم کارگاههای آموزشی عمومیکنگره ۶۰ نمايندگی پروين اعتصامی اراک، با استادی مسافر ولی نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من» پنجشنبه ششم تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ولی هستم یک مسافر؛ خدای خود را شکر میکنم که این افتخار نصیب من کرد که در خدمت شما عزیزان باشم تا آموزش بگیرم. از مهندس و خانواده ایشان سپاسگزارم که این بستر فراهم کردن که به این مکان بیاییم و آموزش ببینم و به آن حال خوش برسم، در ضمن از راهنما خوبم آقا محسن و آقا حبیب تشکر میکنم که هر جایگاهی تجربه میکنم مدیون زحمات ایشان هستم .
من وقتی وارد کنگره شدم مشکل در جمع صحبت کردن داشتم و اعتماد به نفس نداشتم با آموزشهای که در کنگره دیدم این مشکلم در حال بر طرف شدن است، من هر چیزی یاد می گیرم مدیون آقای مهندس و سی دی های کنگره و آموزشهای استادهای خودم هستم. همچنین شاکر خدای خودم هستم که همچین مکانی هست که به حال خوش برسم. در طول این دو هفته ای که مشکلاتی در جامعه داشتیم متوجه شدم که خداوند یه لطفی در حق ما کرده به قول یک راهنمایی یه پارتی بازی شده چه کار خوبی انجام دادهایم که در کنگره هستیم، مدت دو هفته ای خیلی احتیاج داشتم به کنگره که به حال خوب برسم .
از آموزشهایی که از آقای مهندس و کتابهایی ایشان یاد گرفتیم که کوتاه ترین راه ما را به صراط مستقیم هدایت میکند. در مورد دستور جلسه وادی چهارم در مسائل حیاتی مسئولیت به خداوند سپردن سلب مسئولیت از خویشتن است. در وادی اول ما تفکرکردن یاد گرفتیم طرز فکر کردن یاد گرفتیم ،در وادی دوم جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشتیم هدفی در آفرینش ما بوده است ،در وادی سوم آموختیم در حل مشکلات خودمان هیچ کس غیر از خودمان نمیتواند مشکلاتمان را بشناسد.
حالا در وادی چهارم بحث مسئولیت هست وقتی بحث مسئولیت می شود بحث اختیار هم در میان می آید. پس اگر خداوند به ما اختیار داده یک مسئولیتی به من داده است که اگر مسئولیتها را قبول کنیم باید یک شناختی از خودمان داشته باشیم یک شناختی نسبت به انسان داشته باشیم. درست است که انسان یک موجود ناشناخته هست مخصوصا در صور پنهان اما باید یک حداقل شناختی از خودم داشته باشم که چه هستم و چه مسئولیتی می توانم داشته باشم .
انسان دو صور دارد که صور آشکار و پنهان می باشد .صور آشکار که آقای مهندس می فرماید؛ همین چند کیلو گوشت و پوست و استخوان می باشد و چهل هزار میلیارد سلول داریم که هر کدام از اینها یک وظيفه ای دارند که هر کدام از آنها یک شهر عظیمی هستند. اگر میخواهید عظمت این چهل هزار میلیارد بدانید اگر می خواهید اینها را بشمارید سی وسه سال طول می کشد .
درصور پنهان بحث روح و جن و نفس می باشد؛ نفس آن چیزی که اعلام موجودیت میکند که خواسته معقول نامعقول دارد که به سه بخش تقسیم می شود. نفس اماره که همان نفسی که امر می کند یعنی فرماندهی ما را از عقل ما گرفته، هر چیزی که امر کند چارهای نداریم باید انجام دهیم. مخصوصا در بخش مواد ما این را متوجه شدیم. نفس لوامه یا نفس سرزنش کننده که وقتی خطایی میکنیم خودمان را سرزنش می کنیم و پشیمان می شویم.
نفس مطمئنه نفسی هست که انسان چه در ظاهر و باطن خطایی انجام نمی دهد، ما در کنگره یاد گرفتیم در بخش مواد و سیگار به نفس مطمئنه می رسیم ،این اتفاق بارها برای من پیش آمده هم در خواب و بیداری هیچ اشتیاقی برای مصرف مواد برای من پیش نیامده و اهمیتی به آن ندادم و هیچ حسی نداشتم .
اینجا بحث مسئولیت هست وقتی از در کنگره داخل شدم فهمیدم زندگی من از قبل اشتباه بوده است،یک سری مسئولیت هایی که داشتم اهمیت نمیدادم و به دیگران و خداوند واگذار می کردم. وقتی یک بار سقوط آزاد ترک کردم بعد از یک سال ونیم که مصرف کردم مسئولیت مصرف کردن خودم را به دیگران واگذار کردم. هیچ وقت نمی گفتم مقصر خودم هستم یا خودم مصرف کردم همیشه بر عهده دیگران می انداختم.
در آخر این وادی خداوند می گوید از شما حرکت از من برکت؛ اگر در صراط مستقیم حرکت کنید خداوند با نیروهایش به شما کمک می کند،همچنین در این وادی خداوند می گوید من از رگ گردن به شما نزدیکترم اگر در صراط مستقیم باشید من به شما کمک میکنم، از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.

تایپ و تنظیم: مسافر جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
262