سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر (عضو لژیون سردار)
در کنگره ۶۰، یکی از مهمترین ارکان ساختاری و بنیادین که نقش اساسی در آرامش، نظم و بقای این مجموعه دارد، موضوع حرمت است. حرمت در کنگره نه صرفاً یک توصیه اخلاقی؛ بلکه یک اصل حیاتی برای صیانت از سلامت فضای آموزشی و درمانی مجموعه است. وقتی وارد کنگره شدم، در آغاز شاید آنطور که باید به اهمیت این موضوع واقف نبودم؛ اما با گذشت زمان و تجربه حضور در جلسات، بیشتر متوجه شدم که چرا در ابتدای هر جلسه این متن با صلابت و قاطعیت قرائت میشود و چرا به آن «حرمت» میگویند، نه فقط قانون یا مقررات. حرمت؛ ستون اصلی حفظ امنیت روانی و اخلاقی در کنگره است. جملهای که بارها شنیدهایم؛ اما عمق آن را باید با دل و جان درک کرد این است: «کنگره۶۰، مکان مقدسی برای آموزش، رسیدن به تعادل و برای درمان اعتیاد است».
این مکان مقدس، نیازمند قوانینی روشن و خدشهناپذیر است. قوانینی که مانند حصاری محکم از حریم اعضا و مسیر درمان محافظت میکند. در کنگره۶۰ غیبت، تهمت، دروغ، سوء استفاده مالی، دخالت در امور شخصی دیگران و ... نه تنها ممنوع است؛ بلکه خطوط قرمز مشخصی هستند که عبور از آنها میتواند، آسیبهای جبرانناپذیری به سیستم وارد کند؛ اما آنچه برای من بسیار آموزنده بود، این است که رعایت حرمت تنها در چهارچوب جلسه یا ساختمان کنگره خلاصه نمیشود. این حرمت باید در تمام جوانب زندگی جاری شود؛ چراکه عضویت در کنگره، تعهدی برای احترام به خود، دیگران و به این مسیر الهی در جهت بازسازی است. در گذشته ممکن بود، برای برخی از ما شکستن حرمت دیگران، امری عادی باشد. شاید غیبت، تهمت یا دخالت را کوچک میشمردیم؛ اما امروز با آموزشهای کنگره میآموزیم که اینها سمهایی هستند که نه تنها روابط انسانی را تخریب میکنند؛ بلکه ما را از درمان و تعادل دور میسازند.
حرمت به ما یاد میدهد که هیچ هدفی، حتی کمک کردن، نباید بهانهای برای عبور از مرزهای انسانی و اخلاقی شود. این اصل ما را به سوی خویشتنداری، خردورزی و متانت هدایت میکند. من یاد گرفتم که حرمت و احترام ظاهری نیست؛ بلکه نوعی نگرش و بینش درونی است که از عمق انسان نشأت میگیرد. اگر من به خودم احترام نگذارم، نمیتوانم به دیگران احترام بگذارم و اگر نتوانم، حرمت دیگران را نگه دارم در واقع به جایگاه انسانی خودم لطمه میزنم. من در طی سفرم بهتدریج درک کردم که حرمت، تنها مربوط به حرفها و اعمال نیست؛ بلکه به طرز نگاه ما به انسانها و جایگاهها نیز برمیگردد. وقتی یاد میگیریم که به مرزهای شخصی دیگران احترام بگذاریم در حقیقت به خودمان احترام گذاشتهایم. این اصل در کنگره۶۰ به ما آموزش داده میشود، نه با زور و اجبار، بلکه با محبت و آگاهی.
گاهی اوقات ممکن است، وسوسه شویم و در مورد دیگران قضاوت کنیم یا چیزی را که مربوط به ما نیست، اظهار نظر کنیم؛ اما وقتی به اصل حرمت برمیگردم با خودم میگویم: آیا این حرف یا رفتار من باعث رشد من میشود یا تخریب؟ آیا اگر کسی همین رفتار را با من داشت، رنجیده نمیشدم؟ آموختم که سکوت در جایی که باید سکوت کرد، خودش نوعی حفظ حرمت است. همانطور که گاهی حرف نزدن از صدها حرف گفتن ارزشمندتر است. احترام گذاشتن به مسئولین کنگره، راهنما، مرزبان و ایجنت، بخش دیگری از رعایت حرمت است؛ چون آنها ستونهای نگهدارنده این ساختار الهی هستند. من در این مسیر یاد گرفتم که اگر میخواهم در مسیر درمان موفق باشم، باید ابتدا ظرف وجودی خود را پاک کنم و یکی از بزرگترین آلودگیها، حرمتشکنی است؛ چون کسی که حرمت میشکند، دیر یا زود خودش هم از مسیر خارج میشود.
رعایت حرمت باعث میشود، فضای کنگره شبیه هیچ جای دیگری نباشد. جایی است که در آن احساس امنیت، آرامش و احترام واقعی موج میزند. جایی که بدون ترس میتوانی حرف دلت را بزنی، اشکت را بریزی، بخندی، رشد کنی و دوباره متولد شوی و در نهایت به درمان برسی. در کنگره۶۰ حرمت فقط قانون نیست؛ بلکه فرهنگ است. فرهنگی که اگر در جان و روان ما بنشیند، میتواند خانوادهها را از فروپاشی نجات دهد، فرزندان ما را تربیت کند و حتی جامعهای سالمتر بسازد. من امروز وقتی در جلسات مینشینم و متن حرمت قرائت میشود، دیگر فقط گوش نمیدهم؛ بلکه قلبم را برای پذیرش آن باز میکنم. میدانم که اگر از حرمت عدول کنم؛ حتی اگر کسی متوجه نشود، من از درون دچار سقوط میشوم. کنگره ۶۰ به من آموخت که حرمت فقط حفظ آرامش دیگران نیست؛ بلکه چراغ راهی است برای هدایت خودم. با حفظ حرمت، به خودم یادآوری میکنم که چه مسیری را آمدهام، و چه آیندهای در انتظار من است.
در کلام بنیانگذار محترم کنگره۶۰، جناب مهندس حسین دژاکام، بارها تأکید شده است که: «حرمت؛ حافظ کنگره است و بدون آن، این ساختار فرو میپاشد». این جمله، برای من به معنای واقعی کلمه، پایه و اساس حرکت در مسیر درست است. اگر امروز حال بهتری دارم و توانستم با دردهای گذشتهام کنار بیایم، اگر توانستم رابطهام را با همسر، فرزند یا خانوادهام ترمیم کنم، بخش زیادی از آن را مدیون فضای امن و محترمانهای هستم که در کنگره تجربه کردم. پس هر بار که وارد کنگره میشوم با خود عهد میبندم که نگهبان حرمت باشم نه از روی اجبار، بلکه از روی عشق و آگاهی. من ایمان دارم که هر قدمی که در مسیر حرمت برداشته میشود، چراغی است در تاریکیهای وجود خودمان. در پایان باور دارم که اگر امروز کنگره۶۰ اینگونه پویا، امن و زنده است و ما میتوانیم، بدون نگرانی از قضاوت، تمسخر یا آسیب آموزش بگیریم، همه اینها حاصل رعایت همین حرمتها است. پس بیایید همه با هم نه تنها نگهبان حرمت کنگره باشیم؛ بلکه این فرهنگ ارزشمند را به زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود نیز منتقل کنیم؛ چراکه حرمت، آغاز انسانیت است.
رابط خبری: راهنما همسفر مریم (عضو لژیون سردار)
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیه (عضو لژیون سردار)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
328