جلسه هفتم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی مرزبان محترم مسافر علی ، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر عباس با دستور"وادی چهارم و تاثیر آن روی من " پنجشنبه ۵تیر ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
تشکر میکنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که به من اجازه دادند در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم و تشکر میکنم از راهنمای خوبم آقا علیرضا اگر الان حالم خوب است و در این جایگاه هستم مدیون زحمات و آموزشهای ایشان هستم.
دستور جلسه این هفته وادی چهارم و تاثیر آن روی من
وادیها پشت سر هم است یکی دیگری را تکمیل میکند وادی اول تفکر است،وادی دوم هیچ مخلوقی بیهوده قدم به این دنیا نمینهد،وادی سوم هیچ موجودی به اندازه انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند ،وادی چهارم مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش.
من این وادی را خیلی دوست دارم و حجت را بر من تمام کرده است که مسئولیت کارها بر عهده خود من است،در دوران مصرف همیشه مسئولیت کارهایم را بر عهده دیگران میانداختم یعنی توقع داشتم یکی به من کمک کند یکی من را سر کار ببرد، ولی در این وادی یاد گرفتم که خداوند من را آفریده تمام و کمال قدرت اختیار به من داده است،خود من باید مشکلاتم راحل بکنم ،قرار نیست خداوند من را به شعبه ببرد سیدیهای من را بنویسد برای من کار پیدا کند نان شب را در خانه ما بیاورد من باید خودم کارهایم را انجام بدهم و در این مسیر خداوند به من یاری میدهد،در این وادی صور آشکار و صور پنهان مطرح میشود من فکر میکردم که یک روز به دنیا میآیم و یک روز از دنیا میروم و اصلاً درک و فهمی از صور آشکار و پنهان نداشتم.
در ادامه انسان را سر یک دوراهی قرار داده است یکی راه نیکی صلح آمیز و تقوا است و دیگری راه زشتی و پلیدی و کجی است و شما قدرت اختیار دارید و خود باید تصمیم بگیرید که در کدام مسیر حرکت کنید، در دوران مصرف من اختیارم را از دست داده بودم و در راه بدی و زشتی قدم برمیداشتم و در این چند سال دوران مصرف خود به هیچ عنوان نتوانستم مسیر خود را پیدا بکنم و منتظر بودم که خداوند دست من را بگیرد و من را از اعتیاد خارج کند که هیچ موقع این اتفاق نیفتاد.
خدا را شکر میکنم که مسیر کنگره را پیدا کردم و وارد کنگره شدم و درمان شدم،من در این وادیها یاد گرفتم که این نیروی خفتهای که در من وجود دارد را از استفاده بکنم تا از تاریکیها خارج شوم و به سمت روشنایی حرکت کنم که این اتفاق برای من افتاد و خدا را شاکر و سپاسگزارم.
در این وادی یاد گرفتم که نفس چیست و چند نوع نفس وجود دارد ۱ نفس امار،ه ۲ نفس لوامه، ۳ نفس مطمئنه برای اینکه بتوانم نفس خود را درست تربیت کنم و ارتقا بدهم کنگره ۶۰ آموزشهای درست را در اختیار من گذاشته است.
من در زمان مصرفم هیچ برداشتی از دنیا و بُعدهای بعدی نداشتم و میگفتم یک روز به دنیا آمدم و یک روز هم قرار است از دنیا بروم و هر چقدر کار میکنم به نتیجه نمیرسم فوقش میروم به جهنم و برام فرقی نمیکند،در این وادی متوجه شدم که اگر من نفسم را تزکیه و پالایش نکنم در بعد بعدی هم من باز گرفتار ضد ارزشها هستم و این حال خراب را با خود به بُعد بعدی میبرم.
خدا را شکر که با کنگره آشنا شدم تا بتوانم راه درست زندگی کردن را یاد بگیرم و بابت این از آقای مهندس و تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ قدردانی میکنم ممنون از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.

تایپ خبر: مسافر حمزه لژیون چهارم، مسافر احسان لژیون هفتم
عکاس مسافر: حمزه لژیون چهارم
ارسال خبر: همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
46