English Version
This Site Is Available In English

وادی چهارم ؛ سفر به درون و کشف توانمندی های نهفته

 وادی چهارم ؛ سفر به درون و کشف توانمندی های نهفته

جلسه سوم از دوره بیست و پنجم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شیروان به  استادی  راهنمای محترم مسافر حسین  ، نگهبانی مسافر فرشید  و دبیری مسافر قربان با دستور جلسه " وادی چهارم و تأثیر آن روی من" پنج‌شنبه  5 تیرماه  ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، حسین هستم یک مسافر . خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در جمع شما دوستان باشم. از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و نگهبان جلسه تقدیر و تشکر می‌کنم که مسئولیت این کارگاه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و از مشارکت شما انرژی دریافت کنم. دیروز، چهارشنبه، ما شاهد رهایی دو عزیز بودیم که به‌صورت تلفنی و مجازی، رهایی آن‌ها از بنیان کنگره صادر شد. این عزیزان، آقای محمد و آقای ابوالقاسم بودند و من این رهایی را به آقای محمود، ایجنت شعبه شیروان و همچنین به راهنمای محترم، آقای حسین نظامی، تبریک می‌گویم.
دوستان، بالادستی‌ها و کسانی که برای ما خدمت می‌کنند، هیچ‌گاه در سکون نیستند. آن‌ها همیشه در حال حرکت و چرخش هستند و یک‌لحظه غافل نمی‌شوند. شرایط را برای ما مهیا می‌کنند، پس ما باید از فرصت‌ها بهینه استفاده کنیم و هر فرصتی، حتی مشکلات را، به فرصت تبدیل کنیم و از بن‌بست اعتیاد هرچه زودتر رهایی پیدا کنیم.
این عزیزان در این دنیای بزرگ و بی‌بازگشت متولد شدند و در کنگره باعظمت، شکوه تولدشان را ثبت کردند. اینجا از جناب مهندس هم تقدیر و تشکر می‌کنم که واقعاً بی‌وقفه فعالیت می‌کنند تا ما در این مسیر پیشرفت کنیم
ما در این مکان مقدس و امن، آرام به سفرمان ادامه می‌دهیم. اگر دقت کنیم، وادی ۱ وادی تفکر سالم، وادی ۲ وادی امید و ناامیدی و وادی ۳ وادی خودشناسی و وادی ۴ وادی اختیار است. این تنها وادی است که در قوانین کنگره ۶۰ نیامده است. ما انسان‌ها شایستگی داریم و تنها انسان است که می‌تواند از اختیار استفاده کند.
بعد از گذراندن سه وادی، به کمی رشد و آگاهی رسیده‌ایم. در این وادی، هسته جسم یا صور پنهان انسان مطرح می‌شود و بحث دیگر هسته خارجی است که صور آشکار است. زمانی که درس می‌خواندم، همیشه از خدا می‌خواستم سؤال‌هایی در امتحان بیاید که جواب آن‌ها را بلدم. این دستور نفس اماره است. مطالب زیادی نمی‌خواندم و فقط مطالب مهم را مطالعه می‌کردم و می‌گفتم باید همین‌ها بیاید تا نمره عالی بگیرم.
یا زمانی که سرکار می‌رفتم و دیر خوابیده بودم، دیر بیدار می‌شدم و در مسیری که می‌رفتم از خدا می‌خواستم ترافیک نباشد تا زودتر به محل کارم برسم و غیبت نخورم. چون سر موقع نمی‌رسیدم،   به دیگران بد و بی‌راه می‌گفتم و این نفس سرزنش کننده من بود. ما همیشه خودمان را پشت چیزی پنهان می‌کنیم.
آقای مهندس می‌گوید هم‌وابستگی و هم مسئولیت زودهنگام دادن به افراد و اعضا خوب نیست، زیرا مسئولیت به‌خوبی پیش نخواهد رفت. من همیشه از خدا کاره‌ای غیرمنطقی می‌خواستم؛ مثلاً می‌گفتم خدا سنگی یا شهاب‌سنگی جلوی پایم بگذارد تا ببرم بفروشم و به‌خوبی زندگی کنم.

وقتی کار اشتباهی می‌کنیم و از ما شکایت می‌کنند، می‌گوییم خدایا، کاری کن رأی به نفع ما صادر شود، درحالی‌که خودمان می‌دانیم چه کرده‌ایم و این کارها عقلانی نیست. برخی خدا را به‌عنوان فرمانبر در اختیار می‌گیرند و به علت تنبلی و کاهلی می‌گویند خدایا، این برنامه مرا اجرا کن. ما باید از توان و تفکر خودمان استفاده کنیم. اگر این‌طور نباشد، پشت دادن مسئولیت به خدا، گریزگاهی می‌شود که در آن نهان می‌شویم.
خدا در زمان آفرینش انسان را در سر دوراهی قرارداد. "ز روز گذر کردن اندیشه کن، پرستیدن دادگر پیشه کن." این دوراهی یا خیر است یا شر، یا صلح و آرامش و گفتار و پندار و کردار نیک، یا راه شر و کژی و دروغ‌گویی. خدا گفته اگر در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرید، شمارا به مقصد می‌رسانم و اگر درراه شر قرار بگیرید، از شما رها نمی‌کنم و منتظر می‌مانم تا به راه راست هدایت شوید.
اگر طالب یاری هستی، باید دل از غیر خالی کنی. نمی‌توانیم هم راه راست برویم و هم راه چپ و هم راه خیر و هم راه شر. این در یک دل نمی‌گنجد، چراکه ما فقط یک دل داریم. خدا همیشه گفته است: "از تو حرکت، از من برکت." وقتی ما با تفکر سالم راهمان را شروع کنیم، مطمئناً برکات زیادی در تمام سطوح زندگی حاصل خواهد شد. اگر سیم ما به خدا وصل باشد، او از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است.از اینکه صحبت‌هایم را گوش دادید، ممنون و متشکرم!
مرزبان خبری : مسافر صادق
تایپ : مسافربهرام  لژیون پنجم
عکاس : مسافر مهدی لژیون پنجم
ویراستاری : مسافر محمد 
ارسال : مسافر محمد رضا

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .