همسفر عشرت به همراه مسافر خود با یازده سال سقوط آزاد وارد کنگره شدند، آخرین آنتیایکس مصرفی مسافرشان هروئین، متادون و الکل بوده است، به مدت یازده ماه و بیستوپنج روز به روش DST همراه با داروی OT به راهنمایی مسافر قاسم و همسفر نجمه سفر کردند و به شکر خدا، یک سال و یک ماه و بیستویک روز هست که به دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. ورزش مسافرشان در کنگره باستانی و ایشان در رشته ورزشی والیبال فعالیت میکنند. در خصوص دستور جلسه «وادی چهارم و تأثیر آن روی من» گفتگویی با ایشان ترتیب دادهایم که در ادامه از شما میخواهیم همراه ما باشید.

به نظر شما بعدازاینکه فرد مصرفکننده پذیرفت که خودش با ناآگاهی از اینکه مواد مخدر چه تخریبهایی در او به وجود آورده، در ادامه کنگره ۶۰ چه کمکی به این افراد میکند؟
زمانی که هر انسانی به این پذیرش برسد که اولین و آخرین نفری که برایش مشکل به وجود آورده، خودش است به نظر من قدم اول را در حل آن مشکل بهدرستی برداشته است، در کنگره ۶۰ ابتدا مسافر به این آگاهی میرسد که خودش عامل و به وجود آورنده اعتیاد خودش است؛ بنابراین طبق تجربه شخصی خودم بعدازاین مرحله تکتک خدمتگزاران در کنگره به او کمک میکنند تا راه او هموار شود و بتواند به بهترین و راحتترین شکل ممکن اعتیاد خود را درمان کند، چندین بار شنیدهام که روش درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ ناز درمانی است و همانطور که خودم مشاهده کردم واقعاً اگر فرد مصرفکننده بهدرستی حرکت کند به بهترین شکل ممکن بهسلامتی کامل میرسد و نهتنها اعتیاد او از بین میرود، بلکه فرد ازنظر روحی و روانی نیز به تعادل میرسد و اعتمادبهنفس و عزتنفس ازدسترفتهاش به او بازمیگردد.
به نظر شما منظور از مسائل حیاتی که در وادی چهارم به آن اشاره میکند، چیست؟
به نظر من مسائل حیاتی تکتک مشکلاتی است که من بهواسطه ناآگاهی خودم در زندگی برای خودم به وجود میآورم و باعث میشوم خودم و اعضای خانوادهام در رنج باشند گاهی اوقات مسئله حیاتی میتواند یکسخن ناشایست باشد که بدون تفکر به زبان میآورم و گاهی بدون تدبیر در کسبوکارم پول کلانی را به باد میدهم و باعث برهم خوردن آرامش و آسایش خودم و سایر افراد خانوادهام میشوم.
به اعتقاد شما همسفران بعد از پذیرش اینکه در سفر اول همراه مسافرش باشد، چه نکاتی را رعایت کند، زودتر به آرامش و حال خوب میرسد؟
مهمترین مسئلهای که یک همسفر در بدو ورودش به کنگره ۶۰ آموزش میگیرد، این است که به معنای حقیقی همراه مسافر باشد نه معلم یا نگهبان او، من همسفر در سفر اول باید در صبورترین حالت ممکن در کنار مسافرم قرار بگیرم و با آموزشهایی که دریافت میکنم ابتدا در پی برطرف کردن عیوب خودم باشم و ذرهبینم را از روی مسافرم بردارم و به امورات خودم بپردازم چراکه ترکشهای اعتیاد باعث تخریبهای زیادی در وجود من شده است و من باید با درایت کامل و در عمل بتوانم این موضوع را به مسافرم بفهمانم که او گناهی مرتکب نشده و فقط یک بیمار است و من در کنارش هستم تا سلامتی کامل جسم و روانش را به دست آورد. به نظر من تنها یک همسفر دانا و قدرتمند میتواند پایههای یک زندگی را با آرامش حفظ کند و تنها سلاحی که دارد عشق و محبت بدون چشمداشت است.
به نظر شما در کنگره ۶۰، دیدن چه الگوهایی برای یک همسفر میتواند قوت قلبی باشد که در مسیرش ناامید نشود؟
در کنگره ۶۰ همسفران بسیار زیادی هستند که آرامش و عشق در چهرههایشان کاملاً مشهود است و در خدمتها همیشه پیشتاز هستند و میتوان از فرمانبرداری تا فرماندهی را در تمام اعمال و جایگاههایشان دید. زمانی که به مشارکتهای آنها و تجربههایشان گوش میدهیم به این نتیجه میرسیم که میتوان تغییر کرد و به سمت نور و آگاهیها رفت و یکی دیگر از زمانهایی که میتوان یک همسفر نمونه را مشاهده کرد و بهعنوان الگو از آنها آموزش گرفت، زمانی است که تولد مسافران را جشن میگیرند و در آنجا متوجه نقش مهم و حیاتی یک همسفر خواهیم شد؛ زیرا آنها از تجربیات قبل و بعد ورودشان به کنگره میگویند و با همزادپنداری که صورت میگیرد باعث میشود من ناامیدیها را از خودم دور کنم و باقدرت به مسیرم ادامه دهم.
به اعتقاد شما خداوند برای اینکه ما انسانها در مسیر مستقیم حرکت کنیم چه قوانینی را وضع کرده است؟
طبق صحبتهای آقای مهندس و قوانین الهی که موردبحث قرار دادهاند، من به این نتیجه رسیدهام که قوانین راه صحیح زندگی کردن آنقدرها هم سخت نیست و کافی است باعقل خودم به مسائل نگاه کنم و به این درک برسم که آرامش واقعی در اجرای قوانین الهی است؛ درست است که خداوند اختیار به من داده تا انتخاب کنم ولی عاقبت هرکدام را نیز برایم شرح داده است. برای شخص من زمانی که کار ضد ارزشی انجام میدهم، بلافاصله با ضربهای که میخورم متوجه اشتباهم میشوم و به نظرم زیباترین قانون، قانون عمل و عکسالعمل است که باعث میشود من مراقب اعمال و رفتارم باشم و راه صحیح را انتخاب کنم.
لطفاً بفرمایید دیدگاه شما نسبت به خداوند و اختیار انسان با قبل از آموزشهای کنگره ۶۰ چه تفاوتهایی دارد؟
من قبل از ورودم به کنگره معتقد بودم که هر کاری میتوانم انجام دهم و در آخر امیدوار باشم که خداوند راهی از غیب برایم میفرستد و مشکلی که من به وجود آوردهام را برایم حل میکند و شاید گاهی اوقات طلبکارانه باخدا صحبت میکردم که چرا من را تنها گذاشتی و باید کمکم میکردی، اما امروز با تمام وجودم به این باور رسیدهام که فقط شخص خودم مسئول تکتک اعمال و رفتارم هستم و باید مراقب آنچه به زبان میآورم و آنچه در عمل انجام میدهم باشم چراکه اگر عمل خوب یا بد داشته باشم، فقط به خود من برمیگردد و در امورات مهم نیز تمام تلاشم را انجام دهم و نتیجه را به خداوند بسپارم چراکه او بهترینها را برایم میخواهد و همیشه مراقب من هست.
کلام آخر...
همسفر عزیزی که در روزهای اول سفر مسافرت از تاریکیها بهطرف نور هستی تمام تلاشت را برای نجات زندگیات انجام بده و بدان من بسیاری از مسیرها را طی کردم ولی جایی بهغیراز کنگره ۶۰ نبود که بتواند مرا به آرامش، سلامتی، آسایش و عشق حقیقی برساند. سپاسگزار خدمتگزاران ورزش هستم که به من اجازه خدمت دادند خداوند نگهدار جناب مهندس و همه اعضای کنگره ۶۰ باشد.
رابط خبری: همسفر مریم مرزبان خبری پارک شهدای شهرداری اصفهان
انجام مصاحبه: راهنمای تازهواردین همسفر پری رشته ورزشی شطرنج نمایندگی شیخ بهایی
ارسال: راهنما همسفر فاطمه رشته ورزشی بدمینتون نمایندگی دنا شهرضا دبیر سایت
گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
59