استاد امین در این سیدی، ابتدا درباره جهانبینی صحبت کردند که جزوه جهانبینی ۱و۲ برای کسانی که علاقه دارند جهانبینی را بیاموزند، بسیار مفید است. استاد در ادامه میفرمایند که دانش جهانبینی، ایشان را از جهانی وارد جهان دیگری کرده و باعث شده تغییرات بسیاری در زندگیشان بهوجود بیاید؛ بنابراین یکی از تغییرات ایشان این بود که به قدرت تفکر بالا، تجزیه و تحليل خود افتخار کردند و باور داشتند که تفکر بالاترین مسئله است و به موضوعات دیگر، بها چندانی نمیدادند؛ همچنین جزوه جهانبینی این مسئله را برای ایشان باز کرد که انسان تنها با قدرت تفکر بالا نمیتواند تمام مسائل را حل کند.
استاد امین میفرمایند: باتوجه به شرایط اعتیاد آقای مهندس و ورود او به دانشگاه، برخلاف توانایی و استعدادهایی که داشتند نتایج خوبی را بهدست نمیآوردند تا اینکه جهانبینی راهگشا شد و از این شرایط نجات پیدا کردند. استاد امین درسال ۷۸ که با کنگره آشنا شدند، بهواسطه تفکرات غلط و خود برتربینی نمیتوانستند با دیگران ارتباط برقرار کنند؛ بنابراین زمانیکه وارد لژیون شدند، آنزمان پیبردند که مشکلات نتایج بد و رنجها الفبا زندگی خود بوده و تا زمانیکه انسان دچار مشکل نشود بهدنبال چاره و راه حل نمیرود.
خواجه انصاری در اینباره بیان میکنند که چه میدانستم مادر تمام ناخوشیها رنج است.
انسان زمانیکه رنج برایش بهوجود میآید بهدنبال استاد میرود؛ بنابراین انسان رنجکشیده گوش شنوا پیدا کرده و حاضر است حرف گوش کند؛ زیرا این پذیرش و گوش کردن باعث تغییرات و کسب دانش میشود. انسانی که تحت آموزش باشد، حالش خوب میشود و با کسب انرژی، اعتمادبهنفس او بالا رفته و قدرت پیدا میکند؛ اما نبایستی فراموش کند که پیش از این در چه شرایطی بوده است؛ زیرا اگر فراموش کند دوباره به سمت تاریکی بازمیگردد. رنج، تاریکی و مشکلات برای انسان مانند نفتخام، گاز یا معادن هستند.
انسان هر اندازه رنج بیشتری تجربه کرده باشد به همان نسبت پتانسیل پیدا میکند که آبادانی بیشتری بهوجود بیاورد و دانش بیشتری را نیز کسب کند. تفسیر انسانها در برابر دستهای از مسائل، بسیار مهم است که رنج را چگونه تفسیر کنند. زمانیکه انسان بتواند از مشکلات عبور کند، میتواند به رشد خود ادامه دهد. اینک علت اینکه شخصی نمیتواند در جمع با دیگران ارتباط برقرار کند به خاطر منیت او بوده که نمیتواند از دورهم بودن لذت ببرد و یا اگر مشکلی هم داشته باشد آنقدر خود را در مرتبه بالا بهحساب میآورد که کسی نتواند به او کمک کند. انسانیکه دچار منیت است، میخواهد جایگاهش حفظ شود و دیگران از او حساب ببرند. ما هر حسی در انسانها بهوجود آوریم، همان حس در خود ما نیز بهوجود میآید؛ ترس، آرامش و امنیت، این است که بازتاب آن در خود ما بهوجود میآید؛ بنابراین با کنار گذاشتن منیت میتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کرده و این نشانه بیشخصیت بودن نیست. انسان دانا با انسان نادان و انسان خوب با انسان بد برابر نیستند؛ اما همه ما انسان بوده و در انسان بودن با هم برابر هستیم.
جزوه جهانبینی دانشی بهوجود میآورد که این دانش در درون ما وجود دارد؛ زیرا هر آنچه که ما در جهان بیرون مشاهده میکنیم، همه را در جهان درون داریم و بایستی جستوجو کرده تا آنها را پیدا کنیم؛ بنابراين تفکر تنها قدرتمطلق حل نیست و بایستی حرکت و تجربه کسب کرد تا یک سری سختیها را تحمل و حس کنیم؛ زیرا اگر مشکلات را حس و تجربه کردیم از پس آنها برخواهیم آمد. بسیاری از انسانها صورتمسئله را پاک کرده و در زندگی جوری رفتار میکنند که همهچیز ایدهآل و تحت کنترل باشد که اینگونه رفتار مناسب نیست؛ بلکه بایستی یکسری تغییرات بهوجود آید تا حس شما نیز تغییر کند؛ چراکه این تغییرات باعث ازدیاد صبر و تحمل میشود؛ بنابراين حس و تجربه بسیار مفید هستند. انسان اگر آگاه باشد که کسب تجربه تا چه اندازه خوب است، خودش را از تجربیات محروم نمیکند؛ بلکه شروع به فعالیت و تجربه حسهای مختلف را میکند.
خصلت نیروهای منفی این است که ما هیچ حسی را تجربه نکنیم؛ زیرا اگر تجربه جدیدی وجود نداشته باشد در انسان فهم نیز بهوجود نیامده، استعداد و تواناییها در شخص شکل نگرفته و او انسان تک بعدی و ضعیفی میشود. سکون خاصه نیروهای تاریکی و حرکت خاصه جهان هستی و آفرینش است. همهچیز در جهان هستی در حرکت بوده و ما نیز نبایستی مانند مرداب در سکون باشیم؛ بلکه بایستی مانند رودخانهها در جریان باشیم؛ زیرا در حرکت است که انسان زیباترین تصاویر را میبیند. انسانی که از سختی، تلاش و حرکت بیزار باشد به تاریکیها نزدیک میشود و انسانی که در جهت فرمان نیروهای منفی و تاریکی حرکت کند، کالبد وجودی او بیت حشرات میشود؛ بنابراین برای اینکه بتواند از این تاریکی بیرون بیاید، بایستی در جهت ارزشها حرکت کند. ما باید فرزندان را سختکوش بار بیاوریم تا معنا زحمت کشیدن را بفهمند و انسانهای تک بعدیای نباشند که تنها به فکر خودشان باشند و باید با تربیت صحیح، آنها را به انسانهای نابغه تبدیل کنیم؛ چراکه نابغه کسی است که بتواند گره از کار دیگران باز کند.
جهانبینی یعنی علم زندگی و اینکه چگونه با انسانها و اطرافیان رفتار کنیم. انسانی که جهانبینی را فراگرفته باشد، رستگار شده و شرایط خوبی پیدا میکند. بایستی یاد بگیریم دوستان را به دشمن تبدیل نکنیم؛ بلکه دشمن را به دوست تبدیل کرده، سعی داشته باشیم جهانبینی را کاربردی کنیم و به فرزندان علم و هنر کتاب خواندن بیاموزیم. آنها بایستی خدمت کردن را از پدر و مادر یاد بگیرند؛ زیرا پدر و مادر معلم فرزندان هستند. نیرو جن، نیروی راحتطلبی است؛ اما روح با تلاش و حرکت میباشد؛ بنابراین بایستی اینها را در نظرگرفته تا بتوانیم انسانهای متعادلی شده و از زندگی خوبی برخوردار شویم.
منبع: سیدی «علم زندگی» از استاد امین دژاکام
تایپ: همسفر فاطمه(ج) رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
ویرایش و ویراستار: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
45