English Version
This Site Is Available In English

شهر وجودی انسان قابل‌ لمس است

شهر وجودی انسان قابل‌ لمس است

من همسفر زمانی‌که متوجه بیماری اعتیاد مسافر‌ خود شدم به دلیل ناآگاهی که داشتم، از خود ناامید شده بودم که چرا برای رهایی مسافرم از دام اعتیاد هیچ کاری از دست من بر نمی‌آید و با خود می‌گفتم، چرا من نمی‌توانم کاری انجام دهم در واقع منتظر دست غیبی بودم که به فریادم برسد و از خداوند می‌خواستم که معجزه رخ دهد و مسافرم از دام اعتیاد نجات پیدا کند یا با هر مشکل دیگری که مواجه می‌شدم از پروردگار می‌خواستم که آن را برای من حل کند.

زمانی اذن ورودم به کنگره صادر شد و پا به کنگره گذاشتم، چند ماهی که از ورودم به کنگره می‌گذشت با آموزش‌هایی که از صحبت‌های راهنمای عزیزم هم‌چنین خواندن مقالات و نوشتن سی‌دی‌های آقای مهندس دژاکام گرفتم، طبق وادی چهارم دریافتم که در واقع من خود را به تنبلی و کاهلی زده بودم، از خود سلب مسئولیت کرده بودم، تمام بار مسئولیت خود را بر دوش خداوند گذاشته بودم و فکر می‌کردم که رهایی، نجات من، مسافرم از قعر تاریکی‌ها و ضدارزش‌ها به سمت روشنایی‌ها و ارزش‌ها وظیفه‌ پروردگار است. من همسفر از روی ناآگاهی انتظارات غیرمعقول و غیرمنطقی از خداوند داشتم.

پروردگار زمانی‌که انسان را آفرید او را بر سر دو راهی ارزش‌ها و ضدارزش‌ها قرار داد و به او اختیار کامل داد که هر راهی را خود می‌خواهد انتخاب کند؛ بنابراین اگر ما بار مسئولیت کارهای زندگی خود را بر عهده خداوند بگذاریم، در واقع از آن مسئولیت‌ها فرار کردیم. هم‌چنین من دریافتم که دعا و نیایش زمانی اثر دارد که ما در صراط مستقیم حرکت کنیم، از فرامین پروردگار پیروی کنیم، بار مسئولیت خود را بپذیریم، از تلاش و کوشش دست برنداریم. من آموختم که قدرت مطلق و آفریدگار هستی آن‌قدر عظیم و قدرتمند است که ما اگر بخواهیم او را بشناسیم، ابتدا باید خود را بشناسیم، در این صورت است که بدون شک نیروی مطلق را نیز خواهیم شناخت و هرچه آن نیرو را بشناسیم تغییرات بزرگی در جهت مثبت زندگی‌ ما ایجاد می‌شود.

با آموزش‌هایی که من از این وادی گرفتم با صور آشکار انسان که همان جسم یا شهر وجودی انسان که کاملا قابل حس و لمس است که شامل (مغز، قلب، کلیه، دست و پا و…) و صور پنهان انسان که شامل (نفس، عقل، روح و...) آشنا شدم. آموختم که نفس تعیین موجودیتی است که در هر صورت ظاهر و باطن انسان را نشان می‌دهد و نه جسم و نه روح است. هم‌چنین آموختم که هر نفسی دارای خواسته‌هایی می‌باشد که در انسان این خواسته‌ها معقول و غیرمعقول است. نفس هر انسانی بر مبنای خواسته‌ها و دانایی او در یک مرتبه قرار می‌گیرد. 

اولین مرتبه نفس اماره است که آخرین مرحله تکاملی نفس در حیوان، ابتدای مرحله تکاملی نفس در انسان می‌باشد. دومین مرتبه نفس لوامه یا سرزنش کننده است، در این مرتبه انسان از کرده خود پشیمان می‌شود و خود را سرزنش می‌کند. سومین مرتبه نفس مطمئنه است، در این مرحله زمانی انسان‌ مراحلی از نفس امر کننده و نفس سرزنش کننده را با تزکیه، پالایش و دانایی پشت سر گذاشت وارد دروازه  نفس مطمئنه می‌شود. در این مرحله انسان نه در ظاهر و نه در باطن هیچ کار غیرمعقولی انجام نمی‌دهد. قدرت مطلق شخصی را که در مرحله نفس مطمئنه قرار دارد به بهشت خاص خود دعوت می‌کند؛ بنابراین ما باید بار مسئولیت زندگی خود را بپذیریم، سعی و تلاش لازم برای رسیدن به اهداف خود را به انجام برسانیم‌ و مطمئن باشیم که خداوند و نیروهای مافوق ما را یاری و هدایت خواهند کرد.

تایپ: همسفر آرام رهجوی راهنما همسفر محدثه(لژیون پنجم)
ویراستار و رابط خبری: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر محدثه( لژیون پنجم)
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .