English Version
This Site Is Available In English

گفتگو با مسافر احسان

گفتگو با مسافر احسان

به منظور آشنایی بیشتر با اعضای لژیون سردار، گفت و گویی ترتیب دادیم با دنور مسافر احسان، نگهبان لژیون سردار نمایندگی قائمشهر که نظر شما را به این گفتگو جلب می نماییم.

-سلام. لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی نمایید.

-سلام، احسان هستم یک مسافر. با ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدم. آنتی ایکس مصرفی، ماریجوانا، ماشروم و قرص. مدت ۱۱ماه و ۹روز با روش DST و به راهنمایی راهنمای بزرگوار، آقا محمود سفر کردم. در حال حاضر ۱ سال و ۸ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و‌ رها هستم. ورزش در کنگره والیبال.

-برای ما بفرمایید کنگره برای شما چه کرده و شما برای کنگره چه کردید و چه چیزی باعث می شود شخص در کنگره با تمام وجود از خود ببخشد؟

-واقعیت این است قبل از اینکه به کنگره بیایم دچار بیماری ای بودم به نام بی قراری پا (RLS) که به دلیل همین بیماری، شب ها نمی توانستم بخوابم. نزد هر دکتری که رفتم گفتند این بیماری غیرقابل درمان است. بواسطه مصرف زیاد ماریجوانا یا همان گُل و بوسیله یکی از آشنایان، آقا دانیال، به کنگره معرفی شدم. وقتی به کنگره آمدم به من گفتند این بیماری قابل درمان است و می توانم بیماری ام را درمان کنم.
بزرگترین کاری که کنگره برای من انجام داد، گرفتن بیماری و همچنین گرفتن تفکر منفی و دادن تفکر سالم به من بود. کنگره بدنی سالم و تفکری سالم به من داد تا بتوانم به کمک آن ها از زندگی بهره و لذت ببرم.
در پاسخ سوال بعدیتان که چه می شود یک فرد با تمام وجود خدمت می کند، از نظر من هر فردی در زندگی یکسری صفات دارد که می تواند آن ها را به دیگران ارائه کند. به عنوان مثال یکی علم دارد، دیگری پول دارد، فرد دیگری قدرت و یا زیبایی دارد. حال برای اینکه یک انسان بتواند علاوه بر صفات خوبی که دارد، صفات جدید دیگری کسب کند، باید بتواند در گام نخست چیزهایی که دارد را ببخشد. مثلاً اگر دانشی دارم، باید آن را ببخشم؛ اگر پولی دارم باید آن را ببخشم و یا اگر زوری دارم به دیگران کمک کنم. خوشبختانه کنگره در همه زمینه ها این فرصت را برای رهجویان و مسافرین ایجاد می کند تا بیایند و از توانایی هایی که دارند ببخشند و صفات جدید دیگری بدست آورند و به این ترتیب به خواسته ها و علایق خود برسند.

-چه اتفاقی افتاد که در کنگره، مسیر خدمت را انتخاب کردید؟

-واقعیت امر، من ابتدا برای تسویه حساب آمدم. در وادی چهاردهم به این فهم رسیدم که باید بهای هرچیزی که کائنات به ما می دهد را بپردازیم. با خودم گفتم در این یکسالی که سفر کردم یک نفر نامه ها را برای من ثبت کرد، راهنما برای من وقت گذاشت و بطور میانگین ۵۰ میلیون تومان برای درمان من هزینه شده است؛ پس من باید این بدهی را بپردازم تا بتوانم مالک رهایی خود باشم. با این تفکر شروع به خدمت در جایگاه های مختلف کردم؛ ولی بعد از مدتی دیدم که هر چه بیشتر خدمت کردم و هر چه بیشتر بخشیدم، دریافتی بیشتری از کنگره شامل حالم شد و بیشتر به کنگره بدهکار شدم.

-برای کسب جایگاه دنوری، آیا نیاز به درآمد بالایی است؟

-درواقع بیشتر به پس انداز و برنامه ریزی احتیاج است تا درآمد بالا. همانطور که می دانید وقتی می خواهم پولی را به نیت بخشش در کنگره کنار بگذارم، به طرز عجیب و غریبی این پول انگار هرطور هست به حسابم واریز می شود تا شرایط پرداخت فراهم شود. به عبارت دیگر، درواقع این فرصت به من داده می شود تا بتوانم تعهدی را که دارم، پرداخت کنم و به تعادلی که مد نظر کنگره است نزدیکتر شوم.
وقتی من تعهد می کنم که مثلاً ۶ میلیون تومان یا ۶۰ میلیون تومان بپردازم، باید سعی کنم این پول را پرداخت کنم؛ چراکه یکی از شرایط درمان، عمل کردن به حرفی است که می زنم. عمل کردن به حرفی که می زنم نشان دهنده این است که من به شناخت از خود رسیده ام. وقتی می آیم و مثلاً می گویم که ۶۰ میلیون تومان می دهم ولی در آخر ۶۰ میلیون را پرداخت نمی کنم و یا فقط ۱۰ یا ۲۰ میلیون تومانش را پرداخت می کنم نشان می دهد که من هنوز به آن تعادل نرسیده ام.
من به شخصه بعد از اینکه ۳۰ میلیونِ اول را پرداخت کردم، برای پرداخت مابقی تعهدم به مشکل برخوردم. کاری که کردم این بود که وام گرفتم تا تعهدم را بطور کامل پرداخت کنم و بتوانم سر حرفی که زدم بمانم. از نظر من این نشانه تعادل است و نشان می دهد که خودم را و توانایی های خودم را شناخته ام. در غیر این صورت باید به آن درمان و آن تعادل شک کرد.

-بفرمایید از نظر شما جایگاه دنوری چه تفاوتی با جایگاه سرداری و پهلوانی دارد؟

-به نظر من جایگاه ها برای هر مسافری متفاوت است. یعنی ممکن است یک نفر برای دنوری اقدام کند و شصت میلیون تومان بپردازد ولی پرداخت این شصت میلیون تومان برای او به اندازه پرداخت پانصد میلیون تومان برای یک پهلوان دشوار باشد. به نظر من در اینجا چنین فردی به اندازه همان پهلوان، صفات و مفاهیم جدید را درک خواهد کرد. کنگره فرصت های متفاوتی را برای افراد متفاوت با شرایط مالی متفاوت قرار داده تا همه بتوانند به مفاهیم دست پیدا کنند.

-پیام لژیون سردار را چگونه دریافت کردید؟

-پیام لژیون سردار را از طریق راهنمای خودم، آقا محمود دریافت کردم. اولین بار ایشان بودند که به من گفتند در لژیون سردار شرکت کنم. گفتند اصلاً نیازی نیست پرداختی داشته باشم و تنها حضورم کافی است. من هم در لژیون سردار شرکت کردم و وقتی نگاه کردم به این نتیجه رسیدم خیلی از دانش ها در کنگره هستند ولی واقعاً یکسری مفاهیم وجود دارند که من حتماً باید مبلغی را پرداخت کنم تا بتوانم آن اطلاعات را دریافت کنم؛ بصورت ویژه. مانند بازی های کامپیوتری که قسمتی از آن را می توان رایگان انجام داد؛ ولی کمی که جلوتر می روی باید بازی را بخری. بنظر من لژیون سردار یک چنین شکلی دارد. من، اول با مفاهیم آشنا می شوم و بعد که به وادی های بالاتر می رسم و درکی از آن ها پیدا می کنم، وارد عمل می شوم و در لژیون سردار شرکت می کنم و به مفاهیمی که مد نظرم هست می رسم. حالا یک نفر توانش ۶میلیون است، یکی پنجاه میلیون و دیگری پانصد میلیون.

-به عنوان کلام آخر چه پیامی برای خوانندگان دارید؟

-به نظر من بخشندگی آخرین مرحله درمان  و آخرین مرحله عشق است و عشق آخرین مرحله عقل است. زمانی که عشق و محبت وجود نداشته باشد همه چیز خالی از معنی می شود. وقتی من از چیزی که واقعاً دوست دارم و برایش زحمت کشیدم می بخشم، باید مطمئن باشم که به یکسری ادراک و مفهوم خواهم رسید.
من همیشه زمانی بخشیدم که فهمیدم. یعنی هیچوقت نفهمیده نبخشیدم تا مثلاً فقط در آخر از نظر مالی چیزی عایدم شود. در لژیون سردار به این صورت است که وقتی کسی می بخشد، به او صفت داده می شود یا در بیرون از کنگره فرد دارای سپر بلا می شود. انگار در مقابل یکسری از مشکلات سپری دارد که مشکلات را سهل و آسان می کند.
به دوستانی که تجربه لژیون سردار را ندارند واقعاً پیشنهاد می کنم که بیایند و در لژیون سردار حضور پیدا کنند و حرف ها را بشنوند تا خودشان متوجه شوند که جنس این کلام چقدر متفاوت است. امیدوارم همه بتوانند این حس را تجربه کنند و خودم هم بتوانم جایگاه پهلوانی و نشانی در بی نشانی را تجربه کنم و در این مسیر پایدار بمانم.

-انشاالله؛ متشکرم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .