English Version
This Site Is Available In English

خاموشی مطلق

خاموشی مطلق

همسفر زینب (لژیون دوازدهم)

وادی چهارم بیداری آرام در میان طوفان. پیش از ورود به کنگره همیشه تصور می‌کردم، خدا، خانواده، جامعه و اطرافیان باعث و بانی مشکلات من هستند و در پی فرد خاطی و مقصر بود. گاهی آدم تا انتهای شب‌های تار به دنبال یک نقطه روشن می‌رود. دنبال فردی و یا نوری تا بگوید نگران نباش، این مسیر پایانی دارد. من نیز با چشمانی که از دیدن درد خسته بود و با پاهایی که از رمق افتاده بود، راه نادرست را طی کرده بودم. همسفر بودم؛ اما سال‌ها گم‌کرده راه خود بودم. تمام این سال‌ها تلاش کردم که ثابت‌قدم باشم و طاقت بیاورم؛ اما درونم آرام‌آرام خالی می‌شد تا این‌که به لطف خدا اذن ورودم به کنگره صادر شد و به وادی چهارم رسیدم. گویا تمام روزهایی که خود را نمی‌فهمیدم و فراموش کرده بودم، اکنون معنا پیدا کرده بود. متوجه شدم صرفاً خود می‌توانم دست یاری به سوی خود دراز کنم با وجود این‌که هزاران بار خود را محکوم و ناامید کرده بودم.
اکنون باید خود را پیدا کنم، چه‌قدر ساده بود؛ اما چه‌قدر سال‌ها از آن دور بودم. همیشه تصور می‌کردم؛ باید زندگی را برای مصرف‌کننده‌ام عوض کنم. با اشک ریختن، دعا کردن، گذشت و سکوت، ایشان را به رهایی برسانم. تصور می‌کردم اگه خود را فراموش کنم، شاید مسافرم بیشتر یادش بیاید که فردی دوستش دارد؛ اما اشتباه می‌کردم.
وادی چهارم به من یاد داد که من انسان هستم. من نیز قدرت فکر، اختیار و مسئولیت دارم. فهمیدم عشق واقعی، خاموشی مطلق نیست. گاهی باید از نو به خودت فکر کنی و از نو خودت را بسازی تا بتوانی همراه باشی، نه باری به دوش تا بتوانی کمک کنی، نه این‌که تمام وجودت را خرج کنی تا دیگری نجات پیدا کند و خودت هر روز بیشتر در تاریکی فرو بروی.
در پایان، از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان بسیار تشکر می‌کنم.
 

همسفر احترام (لژیون دوازدهم)

وادی چهارم یعنی مسئولیت‌پذیری. پیش از ورود به کنگره، انسان مسؤلیت‌پذیری بودم و سعی می‌کردم تمام کارهایی که بر عهده‌ من می‌گذارند را به نحو احسن انجام دهم؛ اما هیچ‌وقت تعادل را حفظ نمی‌کردم؛ چون اصلاً تعادل نداشتم و سعی می‌کردم مسئولیت سایر اعضاء خانواده را نیز انجام دهم و این بیش از ظرفیت من بود؛ در نتیجه از لحاظ جسمی و روانی آسیب دیدم.
وقتی وارد کنگره شدم، آموختم که هر فردی باید اندازه ظرفیتی که دارد، مسئولیت قبول کند و اگر جایی مسئولیت خود را به گردن خداوند می‌اندازیم از نادانی و ناآگاهی ما است. اگر ما آگاهی داشته باشیم، می‌فهمیم که مشکلی که امروز برای ما به وجود آمده، نتیجه عملکرد خود ما است و تنها خود باید کلیدی برای قفلی که درست کردیم، پیدا کنیم. در کنگره آموختیم که اگر در صراط مستقیم حرکت کنیم؛ قطعاً خداوند و کائنات نیز در این مسیر ما را کمک خواهند کرد.
 

همسفر زهرا (لژیون پنجم)

با مطالعه وادی چهارم متوجه شدم، تمام مسئولیت کارها به عهده خود ما است. هر فردی مسئولیتی دارد و نباید وظایف خود را به گردن دیگری بیندازد. ما زندگی را با تمام مشکلات پذیرفته‌ایم و نباید شانه خالی کنیم؛ بلکه باید مشکلات را حل کنیم. نبایستی دیگران را مقصر بدانیم و یا بنشینیم و منتظر باشیم تا خداوند برای ما کاری انجام دهد. باید قدم اول راخود برداریم.
خداوند به انسان اختیار داده تا بتواند از ضدارزش‌ها خارج و به سمت ارزش‌ها و نور حرکت کند و در ادامه نباید دنبال توجیه برای انجام کارهای ضدارزشی باشیم. مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. ما باید در مسیر درست الهی حرکت کنیم. آن وقت خداوند نیز در تمام طول مسیر همراه ما خواهد بود و ما را یاری خواهد نمود.

 

ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم) دبیر دوم سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .