سلام دوستان، اکرم هستم همسفر
خدا را شاکر و سپاسگزارم که راه و مسیر کنگره برایم هموار شد تا بتوانم آموزش دریافت کرده و به آرامش برسم.
همانطور که عطار هفت وادی، جامی هشت مرحله و معتادان بینام، دوازده قدم دارند، کنگره ۶۰ نیز چهارده وادی یا چهارده راه دارد. این وادیها طوری بیان شدهاند که برای هر انسانی قابل فهم و استفاده باشد. اگر عمل کنیم؛ راه علم و هنر بهتر زیستن را یاد میگیریم.
در وادی اول میخوانیم: «با تفکر ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست روبه زوال میرود». این به معنای این است که قبل از هر کاری باید فکر کرد؛ تفکر صحیح و مثبت که با آن به صلح و آرامش میرسیم. گاهی سوالاتی پرسیده میشود، نظیر آنکه؛ چرا ما به دنیا آمدهایم یا اصلا خدا ما را برای چه آفرید؟ به چه دردی میخوریم؟ این سوالات و سوالات مشابه، اغلب باعث سردرگمی میشوند.
در وادی دوم یاد میگیریم که «هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به این حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم».
در وادی سوم به ما آموزش داده میشود که باید مسولیت کار خود را قبول کرده و آن را به دیگران واگذار نکنیم: «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند»
اما وادی چهارم و تاثیر آن بر من؛ وادی چهارم به من میآموزد که «در مسائل حیاتی به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن». این وادی نمیخواهد بگوید که ما خداوند را قبول داریم یا نه، دعاکنیم یا نه، اصلا این مسائل مطرح نیست بلکه مرز بین ما و خداوند را مشخص میکند؛ اینکه چه مسئولیتی به عهده ما و چه مسئولیتی با خداوند است. اینجا سوالی مطرح میشود: مگر خداوند در برابر ما مسئولیت دارد؟ بله، خداوند وقتی چیزی را خلق میکند، در برابر آن مسئولیت دارد زیرا در شکم مادر، از خون مادر غذای ما را میرساند، حتی قبل از اینکه به دنیا بیاییم. در بزرگسالی و کهنسالی نیز روزی ما را میرساند، آبی که از آسمان میفرستد و گیاهان و نباتات را برای استفاده ما میفرستد. حال ما در برابر خداوند چه مسئولیتی داریم؟ قدرت مطلق، انسان را افرید دو راه خوب و بد را برای او نمایان کرد و صدها چراغ دارد و بیراهه میرود، بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش. خداوند چهارده معصوم، پیامبران و کتاب قرآن را برای هدایت ما فرستاد که درست زندگی کردن و درست رفتار کردن را بیاموزیم. حال که به این موضوع فکر میکنم، متوجه میشوم که چگونه به این نقطه رسیدهام. بیراهه رفتن و استفاده نکردن از این چراغها، باعث شده زندگی من اکرم، از نظر فکری، روحی و همه چیز به اینجا کشیده شود. نمیگویم خدا کرده، به خدا واگذار کنم تا از گردن خودم سلب شود، نه! اینگونه نیست بلکه میگویم تقدیر یا قسمتم این بوده که به این شکل باشم. خدا راه و چاه را به ما نشان داده است.
آقای مهندس فرمودند: ما واقعاً بعضی اوقات خداوند را خیلی ارزان به حساب میآوریم. بهعنوان نمونه میگویم فلان حاجت مرا بده، یک گوسفند قربانی میکنم، بعد هم گوشتش را خودمان میخوریم و به یک فقیر هم نمیدهیم. یکی از بزرگان میفرماید: خداوند نوکر شما نیست، یا به قول آقای مهندس، غول چراغ جادو نیست که از صبح که بلند میشویم حاجتهای خود را ردیف کنیم. اینها همه به این علت است که خدا را نشناختیم.
ما باید بدانیم چه کارهایم، خداوند چه کاره است، و مسئولیت هر کدام از ما چیست. «من عرف نفسه فقد عرفه ربه»؛ اگر خودمان را شناختیم، خداوند را نیز میشناسیم زیرا انسان ذرهای از وجود باریتعالی است. برای اینکه خودمان را بشناسیم، باید کمی هسته انسان را بشکافیم که دارای هسته جسم و صور آشکار انسان و هسته خارجی و صور پنهان است. صور آشکار شامل: مغز، قلب، حواس ظاهری، بویایی، چشایی... و هسته خارجی شامل: روح، حس، عقل، حواس مجازی میباشد. اگر به صور آشکار خود پی ببریم، به عظمت خداوند پی میبریم. کافی است روی یکی از اعضای بدنمان فکر کنیم؛ به عنوان مثال، چشم. در زمان کرونا، بسیاری از ما بویایی را از دست دادیم و به ارزش آن پی بردیم یا به عظمت صور پنهان پی بردیم، وقتی به جهانهای متعدد فکر میکنیم یا زمانی که به خواب میرویم و چیزهایی را مشاهده میکنیم یا وقتی به نفس، روح و زمان، فکر میکنیم به عظمت خداوند پی میبریم.
نویسنده: همسفر اکرم از نمایندگی ملاصدرا
رابط خبری: همسفر زهرا مرزبان خبری پارک شهدای گمنام نیک آباد نمایندگی ملاصدرا
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مریم لژیون دوم نمایندگی شیخبهایی(دبیر سایت)
گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
80