دلنوشته مسافر عبدالرحمان

سلام دوستان عبدالرحمان هستم مسافر 

سی دی غیب راگوش می دادم، که به گفته استاد امین با اشاره به آیه قرآنی( یعلمون باالغیب) منظور اطلاع از غیب و همان صور پنهان، اتفاقاتی می افتد که ما کاملا از آن بی خبریم اما کافی است مروری بر جریان زندگی خودمان کنیم. آن وقت معجزه زیبایی را در دل سختی ها لمس و درک می‌کنیم. راهنما خوبم این جمله را گفتند: که قرار گرفتن در مسیر کنگره دلیل دارد، چون خیلی ها نیاز دارند که در کنگره باشند اما ممکن نمی‌شود، این به همان صور پنهان بر می‌گردد.

 زمانی که تازه لژیون یکم راه اندازی شده بود من وارد لژیون یکم شدم ، من از مسیری طولانی به کنگره می آمدم که رفت وبرگشت من بیشترازچهار ساعت زمان می برد، الان نزدیک به دو سال است که به کنگره میایم. وبا وجود خیلی مسائل و مشکلات که گاهی اوقات شرایط خیلی سخت می شود، اما نیرویی در صور پنهان مانع قطع ارتباط من با کنگره می‌شود، به عنوان مثال تجربه جایگاه خدمت در اوتی ویا در زمان دیگری و به نسبت شرایط، به قول معروف ارتباط به مویی می‌رسد ولی پاره نمی‌شود. خدمت دبیری و خیلی اتفاقات و ارتباطات قشنگ تر با اعضای کنگره و در زندگی شخصی در صورآشکار که قابل لمس است ودر صور پنهان قابل درک است، ایمان دارم که اتفاقات خوب در صور پنهان خیلی بیشتر و متنوع‌تر از صور آشکار است، 

به گفته استاد امین در سی دی احترام اگر هر کس به اتفاقات وجریان زندگی خود فکر کند خودش حکیم می‌شود، اگر افسوس خوردن ها وحسادت ها نباشند اگر حس نفرت نباشد، وبخشش واقعی باشد، چون بخشش شاخه های متفاوتی دارد و بعضا در مورد حس نفرت با فراموش کردن اشتباه گرفته می‌شود. درمورد گذشت مالی اینکه حساب گرانه ویا حساب شده رفتار کنیم نیاز به تفکروآگاهی وشناخت دارد، کنگره مکانی است که با حضور مداوم ارزش‌ها را جایگزین ضد ارزش‌ها می کند، چون شناخت ارزش‌ها نیاز به آموزش دارد واینکه من نواقص خودم را پیدا کنم نیاز به آموزش دارم، 

زمانی بیماری درمان می‌شود که جنس میکروب و یا ویروس شناخته شود. وقتی درمسیر کنگره همه در حال خدمت هستند و اینکه یک سفر اولی درست به مقصد برسد یعنی ما در پی هم روان شده ایم تا بدانیم آنچه نمی‌دانیم، سفری که در مسیر کنگره انجام می‌شود خیلی متفاوت و با ارزش است. با عبور از هر وادی درس های کاربردی و حرفه ای مطرح می شود که اجرای آنها باعث می‌شود به تکامل و صلح و آرامش برسیم. کتاب ۶۰ درجه اوایل که می‌خواندم بغض گلویم را فشار می داد و الان هر بار مطالعه می کنم علاوه بر حس وحال خوب انگار رمز گشایی می‌شود ومطلب جدیدی را در اختیارم می گذارد، ( کتاب ۶۰ درجه گنجی است در بهشت کنگره ۶۰) 

نگارش و ارسال: مسافر جواد لژیون یکم