همسفر مینا به همراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی تریاک، شیره و متادون وارد کنگره شدند، مدت ۱۱ ماه سفر کردند، به راهنمایی راهنما مسافر امیرحسین و راهنمایی راهنما همسفر زهرا به روش DST با داروی OT، اکنون یازده سال و ده ماه است که با دستان پر مهر آقایمهندس آزاد و رها هستند.
اینک در باب دستورجلسه؛ « وادی چهارم و تأثیر آن روی من » با همسفر مینا مصاحبهای ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه مینمائیم.
« در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویش» این جمله چگونه میتواند مسیر فرد را در پذیرش مسئولیتهای زندگی تغییر دهد؟
طبق وادی چهارم در کنگره، آموزش گرفتیم که مسئولیت کار خود را بپذیریم، زمانی بود که من مینا تمام مسئولیتهای خود را بر عهده دیگران میانداختم و از دیگران انتظار داشتم که مشکل من را حل کنند؛ اما با ورود به کنگره و با استفاده از سیدیها آموزشهای لازم را فرا گرفتم و آموختم که بار مسئولیتهای زندگی تنها بر عهده من میباشد و باید تمامی مشکلات خود را حل کنم، نباید خداوند را مسبب اتفاقاتی که در زندگی من رخ میدهد بدانم؛ زیرا اینگونه نیست؛ بلکه تنها باید حرکت کنم و بتوانم با پذیرش مسئولیتها مشکلات خود را حل نمایم.
با توجه به اینکه در وادی چهارم مسئله اختیار مطرح شده است، به چهصورت میتوانیم با داشتن اختیارِ کامل، انتخابی صحیح داشته باشیم ؟
در وادی چهارم اختیار هر کاری در دست خود ما است، در این مورد میتوان از کمک دیگران نیز استفاده کرد؛ اما باید تصمیم نهایی به عهده خود ما باشد و با توجه به قدرت اختیاری که خداوند به انسان داده است باید با تفکر صحیح تصمیم نهایی را بگیریم.
لطفاً بفرمائید؛ چه عواملی باعث میشوند که از پذیرش مسئولیتهای خود شانه خالی کنیم و چگونه میتوان به این عوامل غلبه کرد؟
در بسیاری از موارد از مسئولیت خود شانه خالی میکردم و برای اینکه آن کار را انجام ندهم گاهی اوقات مسئولیت آن کار را قبول نمیکردم و یا اگر قبول میکردم آن کار را انجام دهم، وظیفه خود را به درستی انجام نمیدادم و این باعث بروز بسیاری از مشکلات برای من میشد، در این وادی بسیار زیبا آموزش گرفتم که برای حل هر مشکل که برای من به وجود میآید با وجود سختیها و فراز و نشیبهای زیاد، ابتدا بایستی تفکر کنم و در ادامه نیز نیروهای الهی به یاری من خواهند آمد و مشکلات من حل خواهند شد.
به نظر شما برای رسیدن به وادی چهارم چه نوع تلاش و کوششی لازم است و آیا جهانبینی میتواند در این مسئله نقش بسزایی داشته باشد؟
در خصوص وادی چهارم، صددرصد جهانبینی نقش بسزایی دارد؛ زیرا برای رسیدن به وادی چهارم باید به آن نقطه تفکر لازم برسیم و بتوانیم مسئولیت خود را بپذیریم و بر عهده دیگران نیندازیم در چنین شرایطی با آموزشهایی که از جهانبینی به دست آوردهام باعث میشود ایمان من بسیار مستحکم شود، قبل از ورود من به کنگره آن جهانبینی کامل را نداشتم و نیز در مورد مسائل به هیچ عنوان صبر و تحملی نداشتم و در همه شرایط میخواستم بسیار سریع به خواستههای خود برسم؛ اما با ورود به کنگره و با گرفتن آموزشها و به دست آوردن جهانبینی به آن دانایی رسیدم که برای هر مشکل راه حلی وجود دارد و باید بتوانم ابتدا با تفکر صحیح و سپس با صبر و تحمل آن مشکل را حل کنم، به نظر من اکنون در یک جنگ اقتصادی هستیم و میتوانیم بدون تفکر به روح و روان خود آسیب وارد کنیم، مدتی پیش به مسافر خود گفتم اگر وارد کنگره نشده بودم و جهانبینی را فرا نمی گرفتم شاید در این شرایط بحرانی نمیتوانستم درست عمل کنم؛ زیرا ترس هست؛ اما سعی میکنم به ترس خود غلبه کنم و صبر و امید خود را بیشتر کنم، مدتی است که درگیر مشکلاتی هستیم؛ اما اکنون میدانیم که با کاربردی کردن جهانبینی ذرهذره میتوانیم مشکلات خود را حل کنیم و به آرامش دست پیدا کنیم مانند یک فرد مصرف کننده که اندکاندک با آموزشها به رهایی و حال خوش دست پیدا میکند، جهانبینی به ما یاد میدهد که مشکلات برای ما همانند گذرگاه است که باید با تفکرات صحیح و تلاش و کوشش از آنها عبور کنیم.
لطفاً بفرمائید ما چگونه میتوانیم با پذیرش مسئولیت اعمال خویش در آرامش زندگی کنیم؟
زمانیکه انسان بتواند مسئولیت کار خود را در هر موقعیت و در هر زمینهای از جمله جامعه، زندگی، کنگره و یا شغل خود بپذیرد، میتواند به آرامش دست پیدا کند، در غیر این صورت هرگز به آرامش نخواهد رسید، گاهی اوقات در زمینه شغلی خود بسیار پافشاری میکردم و با خود میگفتم کار من قطعاً صحیح است و مشکل جای دیگر است یا مشکل از دیگران است و به هیچ عنوان نمیخواستم خطای خود را بپذیرم و مدام مشکلات خود را به گردن دیگران میانداختم؛ اما زمانیکه پا به کنگره گذاشتم و جهانبینی را فرا گرفتم، متوجه شدم باید مسئولیت کار خود را به عهده بگیرم؛ زیرا با کاربردی کردن آموزشها و جهانبینی قطعاً مشکلات خود را خواهم پذیرفت و در راستای آن اهداف تلاش خواهم کرد در گذشته فردی بودم که با کوچکترین انتقاد از سمت مسافرم یا دیگران بسیار ناراحت میشدم؛ اما اکنون از انتقاد دیگران نه تنها ناراحت نمیشوم؛ بلکه از آن افراد در مورد آن موضوع مشورت میگیرم و به عقیده من این رسیدن به نقطه آرامش است.
کلام پایانی:
ابتدا سپاسگزار خداوند هستم که اذن ورود من به کنگره را صادر کرد و توانستم پا به کنگره بگذارم و آموزش بگیرم، از آقایمهندس و خانواده محترم ایشان بسیار تشکر و قدردانی میکنم، امیدوارم همیشه در صحت و سلامت باشند و سایه ایشان بر سر ما مستدام باشد، از مسافر عزیزم بسیار تشکر میکنم، زیرا به واسطه ایشان من با کنگره آشنا شدم و توانستم جهانبینی را فرا بگیرم و با کاربردی کردن آموزشها به آرامش برسم، از راهنمای سابق خود همسفر مهسا و راهنمای فعلی خود همسفر زهرا بسیار سپاسگزارم.
طراح سؤال: اعضای گروه مصاحبه
مصاحبه کننده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر خدیجه لژیون ( نوزدهم )
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر خدیجه لژیون ( نوزدهم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی سلمان فارسی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
151