مشارکت مکتوب درباره" وادی چهارم و تاثیر آن روی من "به قلم مسافر مرتضی رهجوی راهنمای محترم مسافر جواد از لژیون پنجم نمایندگی بیرجند:
برداشت من از دستور جلسه وادی چهارم که میگوید: « مسائل حیاتی را به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن» این است که ما باید حد و حدود مسئولیت خود را مشخص کرده و آن را بپذیریم.
تا قبل از اینکه به کنگره بیایم و به وادی چهارم برسم، مسئولیتی در هیچیک از مسائل زندگی نپذیرفته بودم. من که در دوران مصرف مواد بودم، قطع به یقین از زیر بار تمام مسئولیتهای زندگی فراری بودم و همه چیز را گردن همسر و فرزندانم میانداختم. در دوران مصرف، هیچگونه اندیشهای برای انجام کاری نداشتم؛ اما طرز فکرم اینگونه بود که: «حالا که مصرف کردهام، بروم بیرون و یک پول یا چیزی معادل آن گیرم بیاید»، در حالیکه حتی ذرهای به این موضوع فکر نمیکردم که اگر حتی یک صدم درصد هم چنین اتفاقی بیفتد –که نمیافتد– آن مال مردم است و بر عهده من است که آن را به صاحبش بازگردانم.
اما حالا که به کنگره آمدهام و آموزش میبینم، میفهمم که مسئولیت نوشتن سیدی، اعتماد به راهنما، گوشدادن و فرمانبرداری، همه بر عهدهی شخص خود من است. و زمانی که این مسئولیتها را بپذیرم، قطعاً راهحل مشکلاتم بهتر برایم روشن میشود؛ بدون اینکه انتظاری از دوست، برادر، پدر یا حتی خداوند داشته باشم که به جای من آنها را حل کند.
در این مرحله، اگر بدون شناخت، توقعی غیرمنطقی یا عملی ناشایست را بهحساب زرنگی بگذارم، یقین دارم که در نهایت چیزی جز تباهی نصیبم نخواهد شد. حالا در کنگره میآموزیم که چگونه در مسیر مستقیم و راه درست ارزشها حرکت کنیم و مسئولیت زندگی خود را بپذیریم؛ و همین مسیر است که ما را به قدرت مطلق، یعنی خداوند، نزدیک میسازد تا از آشفتگی و بدبختی رهایی یابیم.
و اما در خصوص نفس:
نفس انسان، او را به سمت تمایلات و خواستههایی سوق میدهد. نفس انسان سه مرحله دارد:
نفس امّاره: که فرمان به انجام هر کاری میدهد، حتی اگر آن کار ناپسند باشد. در این مرحله، انسان بدون آگاهی و دانایی کاری را انجام میدهد که سرانجامی جز گرفتاری ندارد.
نفس لوّامه: در این مرحله، انسان اگر کار اشتباهی انجام دهد، به دلیل رشد در آگاهی و دانایی، بلافاصله دچار پشیمانی شده و خود را سرزنش میکند.
نفس مطمئنّه: پس از عبور از دو مرحلهی قبل، انسان بیگدار به آب نمیزند. تمام جوانب را میسنجد، مطمئن میشود و سپس دست به عمل میزند که نتیجهی آن، موفقیت و حال خوش است.
و همین حال خوش هدفی است که ما در کنگره به دنبال آن هستیم. با راهنماییهای دلسوزانهی راهنماها، مسیری را که پیش از این با رفتارهای غلط نابود کرده بودیم، دوباره میسازیم و در آن بهدرستی حرکت میکنیم. این همان معنای جملهی معروف است: «از تو حرکت، از خدای مطلق برکت»؛ یعنی پذیرش تمام مسئولیتهایی که تاکنون از آنها فرار کردهایم و ساختن تمام دیوارهای فرو ریختهی زندگیمان با کمک کنگره.
به امید آن روز که جسم و روحم پالایش یابد و به یک زندگی عادی، سالم و متفکرانه بازگردم.
ویرایش و ارسال خبر: مسافر جواد لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
59