English Version
This Site Is Available In English

مسئولیت حیات خود را بپذیریم

مسئولیت حیات خود را بپذیریم

سلام دوستان ندا هستم همسفر و مسافر جونز
همیشه در زندگی برای ما انسان‌ها ممکن است که یک گریزگاه وجود داشته باشد که ما از زیر بار مسئولیت خودمان شانه خالی کنیم و آن گریزگاه این خواهد بود که کلیه بار مسئولیت زندگی خودمان را به صورت حق به جانب و به عنوان یک حرکت نمادی، الهی یا عرفانی از روی سخاوت و بزرگواری به خداوند واگذار کنیم و از روی تنبلی و کاهلی در گوشه‌ای بنشینیم و از خداوند بخواهیم که مشکلات و نواقص شخصیتی ما را حل کند؛ اما در کنگره یاد می‌گیریم، ما فقط روی وجود خودمان، تفکر، اندیشه، تلاش و آموزش خودمان حساب می‌کنیم و معتقد هستیم که اگر ما تکلیف و یا وظیفه خودمان را انجام دادیم، آنگاه بایستی از قدرت مطلق یا نیروهای مافوق، انتظار مساعدت و هدایت داشته باشیم و یا دست های آسمانی فقط القاء افکار را انجام می‌دهند و بقیه کارها و مسئولیت‌ها بر عهده خودمان است.

قدرت مطلق؛ پس از خلق انسان او را بر سر یک دو راهی قرار داد و به انسان اختیار کامل داد که هر راهی را می‌خواهد، انتخاب کند، یک راه پندار، گفتار و کردار راستین و سالم و صلح آمیز و تقوا و راه دیگر، فسق و فجور و دروغ و کژی و زشتی. به اعتقاد ما دعا، راز و نیاز و نیایش، موقعی می‌تواند به صورت مطلوب، موثر واقع گردد که ما حداقل در مسیر ارزش‌ها و یا صراط مستقیم حرکت کنیم و از فرامین خداوند پیروی کنیم و بار مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم و از تلاش و کوشش فروگذار نکنیم، آن‌وقت دعا و راز و نیاز و یا نیایش در پیشگاه قدرت مطلق، موثر واقع خواهد شد؛ چون این وعده اوست.

ما برای شناخت نیروی مافوق، بایستی اول از دروازه خود عبور کنیم به عبارتی دیگر، بایستی اول خودمان را بشناسیم؛ چون اگر روزی بتوانیم، خودمان را بشناسیم، بدون تردید آن نیرو را نیز خواهیم شناخت و هر قدر بیشتر آن نیرو را بشناسیم به همان میزان می‌تواند تغییرات بزرگی در جهت مثبت در زندگی ما ایجاد نماید. هسته جسم یا صور آشکار که به آن شهر وجودی، یا درون و یا کالبد فیزیکی و یا کالبد اول می‌گوئیم، کاملا قابل رویت، قابل حس و لمس می‌باشد و از اجزاء آن؛ مثل: مغز، قلب، کلیه، سر، دست و پا، پنج حس ظاهری و ... می‌توان نام برد. کوچک‌ترین هسته خارجی یا صور پنهان انسان؛همان‌گونه که جسم انسان از اجزای اصلی و اساسی مختلفی تشکیل گردیده است در صور پنهان انسان هم مسئله به همین شکل می‌باشد و دارای اجزای گوناگونی است. برای مثال این اجزاء عبارتند از: نفس، حس‌های خارج از جسم، عقل، روح، ذهن، آرشیو، جسم‌های مجازی و ... .

نفس؛ تعیین موجودیتی است که در هر صورت، ظاهر و باطن انسان را می نمایاند. به عبارت دیگر نفس، قسمت اصلی، اساسی و یا اصل و یا خود موجود است که تعیین موجودیت می‌کند در ظاهر و در باطن، در خواب و در بیداری، در دنیا و آخرت. در نهایت نفس؛ نه جسم است و نه روح. هر نفسی دارای خواسته‌هایی می‌باشد که در انسان، این خواسته‌ها شامل کلیه خواسته‌های معقول و غیر معقول هر انسان می‌باشد. بنابراین، نفس هر انسانی بر مبنای خواسته‌ها و دانایی او در یک رتبه و یا یک درجه قرار می‌گیرد. نفس اماره؛ آخرین مرحله تکاملی نفس در حیوان را می‌توان ابتدای مرحله تکاملی نفس در انسان قلمداد کرد.

در این مرحله نفس در انسان، مثل نفس در یک حیوان به صورت غریزی عمل می‌کند که امر کننده است و فقط می‌خواهد که خواسته‌اش برآورده شود. اشخاصی که در مرحله نفس اماره قرار دارند در درجه‌بندی تکامل در مرتبه پائینی از دانایی و پالایش قرار دارند و اکثراً کارهایشان و یا خواسته‌هایشان را بر مبنای احساس و منافع شخصی و معمولا خارج از حیطه عقل و منطق به انجام می‌رسانند. انسانی که در مرحله نفس امرکننده قرار دارد در ظاهر و در کوتاه مدت می‌خواهد، وسایل خوشی خود را فراهم کند؛ ولی در باطن و دراز مدت به دردسر، بدبختی، ناکامی، شکست، بیماری و ویرانی می‌رسد.

نفس لوامه یا نفس سرزنش کننده؛ در این مرحله اگر شخص از نفس امر کننده عبور کند و به دانائی و آگاهی بالاتری دست پیدا کند، وارد دروازه‌های نفس سرزنش کننده می‌شود. در مرحله نفس سرزنش کننده؛ اگر انسان کار خلاف انجام بدهد، بلافاصله خودش را سرزنش می‌کند و پشیمان می‌شود در حقیقت دچار عذاب وجدان می‌گردد. البته لازم به ذکر است که پایان مرحله نفس اماره و آغاز نفس لوامه، یک نقطه خاص نیست که در یک لحظه خاص اتفاق بیفتد، ممکن است، فردی هنوز بعضی از صفات نفس امرکننده را داشته باشد؛ ولی وارد نفس سرزنش کننده شود و به مرور زمان از نفس امرکننده فاصله بگیرد تا در وادی نفس مطمئنه یا نفس قابل اطمینان قرار بگیرد.

وقتی که انسان مراحلی از نفس امر کننده و نفس سرزنش کننده را با تزکیه و پالایش و دانایی پشت سر گذاشت، وارد دروازه‌های نفس مطمئنه می‌شود. وقتی که فردی وارد این مرحله گردید، معمولا هیچ کار غیر معقول و غیر منطقی انجام نمی‌دهد؛ البته نه در ظاهر و نه در باطن، نه در انظار دیگران و نه در خلوت، خیلی جالب است که بگوئیم نه در خواب و نه در بیداری، چون خواسته‌های او خواسته‌های معقول به نفس مطمئنه است و در آن زیستن از ارزش و اهمیت فوق العاده بالایی برخوردار می‌باشد و جایگاه آن از جایگاه فرشته هم می‌تواند، بالاتر باشد به طوری که قدرت مطلق کسی را که در وادی نفس مطمئنه قرار دارد به بهشت خاص خودش، دعو‌ت می کند.

نتیجه وادی چهارم؛ ما مسئولیت حیات خود را خود می‌پذیریم و سعی و کوشش لازم برای رسیدن به اهداف خودمان را به انجام می‌رسانیم و مطمئن هستیم که قدرت مطلق و نیروهای مافوق ما را یاری و هدایت خواهند نمود. ما به خوبی به این تجربه رسیده ایم؛ فردی که به دستورات و خواسته‌های غیر معقول و ضدارزشی نفس خودش عمل می کند؛ اگر از صبح تا شام و از شام تا صبح، دعا و نیایش کند که خداوند نواقص شخصیتی او را برطرف نماید؛ مثل آن است که راهنمای اتومبیل خود را برای گردش به راست روشن  کند؛ ولی به سمت چپ گردش کند! این نکته را نیز به درستی می‌دانیم که هر وقت قدرت مطلق را صدا بزنیم، ما را یاری و هدایت خواهد نمود، مشروط به این که ما نیز در جهت خواست منطقی و عقلانی خود قدم برداریم. به سخن دیگر فرض کنیم، سیم ما به قدرت مطلق وصل است؛ شایسته است که برای حفظ اتصال خود با قدرت مطلق، به طرف مبدا سیم حرکت کنیم و طبیعی است که اگر در جهت خلاف مبدا حرکت کنیم، سیم و یا اتصال و ارتباط ما با او قطع خواهد شد.

رابط خبری: همسفر زهرا مسافر لژیون جونز راهنما همسفر مریم
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیه
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه راهنما همسفر فرزانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .