دهمین جلسه از دورهی هفتم لژیون سردار نمایندگی عطار نیشابوری در روزهای سهشنبه با استادی: مسافر یوسف و نگهبانی: مسافر عباس و دبیری: مسافر محمدعلی و خزانهداری: مسافر ناصر با دستور جلسه «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، وفای به عهد» در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان یوسف هستم مسافر
از نگهبان لژیون سردار که اجازه خدمت دادن سپاسگزارم و از دبیر و خزانهدار و همهی عزیزان که در اینجا حضور دارند تشکر میکنم. دستور جلسه (عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، وفای به عهد) است. کتاب ۶۰ درجه کامل برای ما توضیح میدهد که چهکار انجام دهیم که به درمان اعتیاد برسیم. روش دی اس تی را خیلی ساده بیان میکند که وعدههای داروی شمارا منظم میکند و آن را کم میکند و درنهایت به درمان میرسید، اما کار مهم، مهمتر از قطع مصرف، درمان اعتیاد است، چه در کتاب ۶۰ درجه، چه در سیدیها و چه متون آموزشی کنگره ۶۰ انجام میدهد. اینکه بارها آقای مهندس اشاره کردند که انسان را به خودش برمیگرداند، مرتبه انسان را به خودش برمیگرداند و انسان موجودی کمالگرا و مادیگراست. مادیگرا به معنای آنکه انسان ماشین شاسیبلند دوست دارد، انسان باغ و ویلا از خودش باشد دوست دارد و این ذات انسان است.
علیرغم اینکه میگویند پول چرک کم دست است و مرد دنیادوست را خاک مگر چشمش را پر کند، عملاً این جز ذات انسان است که مادیگرا باشیم وگرنه به همان چیزی داشتیم قناعت میکردیم و جلوتر نمیرفتیم. کمالگرا به معنای آنکه دوست دارد خودش و خدایش را بشناسد و در تنهایی خودمان از خودمان سؤال میکنیم که من که هستم؟ بعد از مرگ کجا میروم؟ چرا باید بروم؟ همه این سؤالات در ذهن ما هست و همین یعنی کمالگرا بودن است. معنویت و انساندوست دارد در جهت ذات خودش و کسی خلقش کرده، حرکت کند و خیلی راحت در وجود ما قرار داده است. چرا ما باید بگوییم مادیات انسان را از معنویات دور میکند؟ و اصلاً همچین چیزی نیست و هر دو مورد در کنار هم دیگر برای تکامل انسان لازم است.
کنگره ۶۰ میخواهد در متون آموزشی و کتاب ۶۰ درجه، به من بفهماند که از ذات اصلی خود دور شدید و فقط بحث مواد مخدر نیست، یک نفر که شروع به مصرف مواد مخدر میکند و یا در خط اهریمن حرکت میکند، خود من در اتاق کار مجلل، مصرف میکردم، شکلات و تنقلات هم بود و یواشیواش اینها حذف میشد و فقط با آب دهان تریاک میکشیدم، اتاق مجلل یواشیواش تبدیل به خانه مجردی میشود، کلیات را عرض میکنم. شاید یک نفر وضعیت مالی خوبی داشته و وضعیت را حفظ میکرده است و این شرایط درنهایت منجر میشود که نفر در زیر پل آتش روشن کند و کیسه به دوش میشود و شروع به جمعآوری زباله میکند در خط اهریمنی، انسان را از مسیر خودش دور میکند.
دقیقاً کنگره ۶۰ برعکس عمل میکند و انسان را به ذات اصلی خودش برمیگرداند، شاید تخریبهای ما تا آخر خط اعتیاد نبوده باشد و قطعاً لمس کردیم که مسیر اهریمنی و شیطانی ابتدا ما را در حالت سکون و در ادامه در حالت عقبنشینی قرارداد. من اگر حرف از معنویت زدم، بارها آقای مهندس اشاره کردند که ما در کنگره معنویات یاد بدهیم منظور نماز روزه نیست و هرچند نماز و روزه جز واجبات دین ما است و خیلی هم عالی است و اصلاً معنویات اینها نیست و اتفاقاً نماز میخوانیم و روزه میگیریم و عبادت میکنیم تا به معنویات برسیم و مگر نداریم کسانی که نماز میخوانند و روزه میگیرند اما قتل و جنایت میکنند و صرفاً کسی که نماز خوانده معنوی نیست.
معنویت در فلسفه به معنای آن است که انسان خودش را بشناسد و از آن مهمتر صدای وجدان خودش را میشنود و این آدم معنوی است و کنگره ۶۰ تمام تلاش خودش را میکند که من یوسف صدای وجدان خودم را بشنوم و همان دینی است که بالاترین دینهاست و نام آن انسانیت است و کسی که انسانیت دارد صدای وجدان خودش را میشنود یک فرد معنوی است گرچه نماز هم نخواند و یک فرد که انسانیت دارد به هر قیمتی دروغ نمیگوید و به معنویت رسیده است. قسمت دوم دستور جلسه وفای به عهد است و یکی از شاخههای معنویت وفای به عهد و تعهدی است که میبندد. اگر در فضای مجازی جستوجو کنید وفای به عهد یکی از نشانههای ایمان و یکی از نشانههای انسانیت است و نشانه معنویت است.
اگر ما چک یا سفته داده باشیم موظف هستیم مبلغ آن را واریز کنیم و اگر برای مبلغی جایی ثبتشده باشد، موظف به پرداخت آن هستیم، ولی جایی که اسم تعهد میآید، به انسانیت و معنویت برمیگردد که من چقدر آموزش دیدم و چقدر یاد گرفتم که درجایی نه مرا اجبار میکنند و نه از من چکی گرفتهاند، خود من در لژیون سردار حرف زدم که اعلام کردم سرداری یا دنوری یا پهلوانی ۵۰۰ میلیون کردم این درحالیکه نه چک نه سفته و نه از من اثرانگشت گرفتهاند. اگر من به قولی که زبانی است و هیچ جا ثبت نکردهام یعنی من انسانیت و معنویت را یاد گرفتهام. کسی در چنین شرایط به عهد و تعهد خودش وفا کند در ادامه زندگی آدم درستکاری هست.
چه بسیار دیدیم آدمهایی که نامنظم هستند، حضور بهموقع ندارند اگر تعهدی دادند عمل نمیکنند وزیرش در میروند و خیلی مسائل دیگری که ما مشاهده میکنیم که نامنظمی و پریشانی در بقیه مسائل زندگیشان هست، من همیشه رهجویانم را میگویم، اسم نمیبرم، یک لیست آوردند که به تعهدشان عملنکردهاند حال هر مبلغی که مانده، سؤال میکنم در لژیون ماکسی هست که فقیر باشد، یکم بچهها فکر میکنند میگویند نه آقا فقیر نداریم و اگر هم بگویند هست، میگویم، شما مگر روزی ۲۰۰ هزار تومان مصرف نمیکردید و ماهش ۶ میلیون تومان میشود و چطوری شما فقیر بودید، شما راه معنویات و ذات اصلی خودت را گمکرده بودید، در آن مسیر شیطانی و سکون و عقبگرد داشتی پیش میرفتید و الآن که میخواهید به مسیر برگردید یک مقدار مقاومت است، مسلماً نیروهای شیطانی میخواهند یک مقدار جلو شمارا بگیرند، آیا میدانید این ۶ میلیون میخواهد چه مشکلی را حل کند؟ حالا یکچیزی گفتید و میدانید ۶ میلیون تومان میخواهد چهکار کندو این همان نیرویی هست که ما را از دات اصلی خودمان دوره کرده و الآن هم تلاشش را میکند تا در همان مسیر ما را نگه دارد برای همین میگویم فقیر در لژیون نداریم. مدام از اساتید میشنوید بیایید داخل لژیون سردار تا ثروتمند شوید، آیا ۶ میلیون تومان دادم آیا سقف آسمان سوراخ میشود و ۶۰۰ میلیون پول میریزد نه اصلاً قرار نیست، دستهای آسمانی، مادی به ما کمک کنند، خودمان باید تلاش کنیم، داستان ثروتمند شدن چیست، بیایید لژیون سردار شرکت کنید و داستان که به تعهدتان عمل کنید اگر ما و شما به تعهدمان عمل نکنیم، اتفاق خاصی نمیافتد و داستان چه میشود و در ادامه از مشارکت شما استفاده میکنم که داستان چه میشود؟ ممنون که به مشارکت من گوش کردید.

تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
53