English Version
This Site Is Available In English

لحظه شماری می‌کنم در کنگرهِ عشق، حاضر شوم و از عشق و محبت جاری در آن بهره ببرم

لحظه شماری می‌کنم در کنگرهِ عشق، حاضر شوم و از عشق و محبت جاری در آن بهره ببرم

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. من که می‌گویم، کلام خود نیست؛ بلکه فردی است در جمع بیکران هستی که باورش کار هر کس نیست؛ مگر معنای آن، بداند که آن چیست.
ارابه‌ها را در بیکران به حرکت در آورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین می‌گذرد، نیازمندند. بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیب‌ها را جدا نمائید.

سلام دوستان علی‌اصغر هستم یک مسافر، مدت تخریب ۱۰ سال، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی روزی ۱/۵ گرم شیره کشیدنی، مدت سفر ۱۰ ماه و ۱۷ روز، داروی درمان شربت او‌تی, نام راهنما مسافر رضا، لژیون مرزبانی نمایندگی شفای مشهد، ورزش در کنگره والیبال، مدت رهایی دو سال و ۷ ماه و ۷ روز

سلام دوستان علی اصغر هستم یک مسافر، آخ، چقدر دلم برای این نوع سلام کردن و جواب سلام تنگ شده است. 
زندگی پر از هیاهو و پیچ و خم است، اما ما اعضای کنگره در کنار هم حال و هوای خوبی داریم، با آموزش‌هایی که از منبع (آقای مهندس) دریافت می‌کنیم، یاد گرفتیم و مشکلات را یکی پس از دیگری حل کرده و با کسب تجربه آنها را پشت سر می‌گذاریم. نمی‌گویم الان حال من خوب نیست، ولی این احساس، فقط دلتنگی است.

بعد از دوران کرونا، کمتر کسی تصور می‌کرد که کنگره با چالش‌هایی مانند حال حاضر روبه‌رو شود.  ما اعضای کنگره خوب فهمیدیم و آموزش دیدیم که با این شرایط چطور کنار بیاییم و به قطع یقین از این بحران هم به بهترین نحو ممکن عبور خواهیم کرد.

کنگره تنها جایی بود و هست که عشق و محبت را در آن تجربه کردم و حالا با چند روز دوری و زیر سقف کنگره نبودن چنان دلم تنگ شده که لحظه شماری می‌کنم تا بتوانم در کنگرهِ عشق، حاضر شوم و از عشق و محبت جاری در آن بهره ببرم. 
دلم برای ساعت ۱۷، حال و هوای شعبه، استاد، نگهبان، دبیر، تازه واردین عزیز، راهنما، لژیون، مرزبانی،  ساعت ۱۳:۳۰ در روزُ کشیک و تمامی خدمتگزاران با محبت، تنگ شده است.  انگار بخشی از وجودم را در آنجا جا گذاشته‌ام و در دنیای بیرون همیشه دنباله‌ی گمشده‌ام می‌گردم.

معمولا ما انسان‌ها فراموش کار هستیم و وقتی یک نعمتی بصورت دائمی در اختیار ما قرار می‌گیرد از آن غافل می‌شویم. شناخت همه چیز در هستی و دنیای پیرامونمان بر اساسِ بودن اضداد است مثلاً تا تاریکی نباشد ارزش نور را درک نمی‌کنیم پس این دوری به نحوی نعمتی است که ارزش جلسات کنگره را درک کنیم.
این دلتنگی فقط با طعم شیرین وصال و جمع شدن دوستان و همراهان در نمایندگی، برطرف می‌گردد. 

حال که شرایط این‌گونه رقم خورده است با نوشتن این دلنوشته انرژی می‌گیرم و حس و حال خوبِ کنگره را از راه دور دریافت می‌کنم.  مطمئنا می‌توانیم در سایه جناب آقای مهندس دژاکام و دیگر اساتید به بهترین شکل از این گذرگاه سخت هم عبور کنیم و مجدد دور هم جمع شویم و از آموزش‌های ناب کنگره بهره‌مند باشیم. 

از خداوند، برای همه‌ دوستان بهترین‌ها را طلب می‌کنم و منتظر لحظه‌ای هستم که دست به دست هم دعای مخصوص کنگره را بخوانیم. خداوندا ....

مرزبان خبری: مسافر علی‌اصغر
تنظیم و ارسال: مسافر احمد ل18

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .